دل به دل ما سپردی و گرمای وجودت را در سرمای تمام فرازها و نشیبها همراهمان کردی تا در یخبندان جهالت، درجا نزنیم. چراغ دانشی که در دست ما است، روشنایی از تو دارد. همه پیشرفتهای معنوی و مادی بشر ریشه در تربیت افراد دارد که از منبع زلال ایمان، معرفت، تعهد و ایثار راهنمایان عزیز، سیراب میشوند. شادی حقیقی در این نیست که تنها چون ستارگان بدرخشیم؛ بلکه در این است که به دیگران نیز یاری نماییم تا همانند ستارگان بدرخشند. همه راهها و جادههایی که راهنمایان نشان میدهند، به خرد و روشنی میرسند.
صدای قدمهایتان، زمزمه محبتی است که پیامآور دنیایی از مهربانی است. همیشه خستگیها را پشت لبخند پنهان میکنند؛ لبخندهایی که بوی افتخار و غرور و سربلندی میدهند، لبخندهایی که بوی امید و موفقیت میدهند، لبخندهایی که بوی بالندگی میدهند. ما ماهیان قرمز کوچکی هستیم که غیر از آب ندیدیم و از هم میپرسیم آب را و تو، رودی هستی که به اقیانوسهای دور، پیوندمان میدهی و آب را برایمان بخش میکنی و پیام تو این است که چشمههای جوشان ورودهای خروشان همه از بحر به اقیانوس میرسند.
راهنما، همچون ابری است که، جان تشنه کویر ما را از باران دانش سیراب میکند. راهنماها چشمهای هستند که زلالی را در زیر سایه درخت دانایی، به ما تعارف میکنند و به ما یاد میدهند تا مثل همه پرندهها پرواز کنیم و یادمان میدهند که خویش را به خداوند برسانیم؛ مثل تمام آههایی که از دلهای سوخته میآید. دستهای گرمتان را میفشاریم که گرمترین دست دوستیها است. آب حیات، همین کلماتیاند که تو به ما میآموزی، بی آنکه چشم طمعی داشته باشی، تنها لبخند ما کافی است.
آرزویت رهایی ما از بند ظلمت است، کلماتی که تو میآموزی، هیچگاه فراموش نخواهیم کرد. ما درس چگونه زندگی کردن را از تو آموختهایم و تمام داروندارمان، کوله باری است از آموختههای تو که سالها پیش از مسافر شدن و همسفر شدن، در دستهایمان نهادی تا سربلند به مقصد برسیم. همیشه دلگرممان کردی تا جادههای پرپیچوخم زندگی را با امیدواری طی کنیم. حالا که باغچه زیبایت به بار نشسته بخند، بخند مثل همیشه، تا ما همه خستگی راه را فراموش کنیم.
راهنما کیست؟ راهنما خودش درگذشته مصرفکننده مواد مخدر بوده و پس از مراجعه به کنگره ۶۰، با استفاده از راهنماها، آموزشهای کنگره و با استفاده از متدDST توانسته است اعتیاد خود را درمان کرده و به رهایی کامل برسد. فرد رهاشده از دام اعتیاد بایستی در ادامه سفر خود، آموزشهای لازم را ببیند و علم و دانش شناخت مواد مخدر و انسان را تا سطحی که به شناخت کامل اعتیاد منتهی شود را کسب نماید و در آزمونهای کمک راهنمایی (فنی و جهانبینی) قبول شود، آنهم با نمره بالا که بسیار سخت است و اعضای کنگره برای این قبولی ماهها وقت میگذارند و سخت مطالعه میکنند و درس میخوانند.
اعتیاد پدیدهای است که از ترکیب انسان و مواد مخدر به وجود میآید و برای شناخت اعتیاد بایستی عوامل و ترکیبات آن را شناخت. کمک راهنمایان کنگره ۶۰ جایگاه بسیار بلندی ازنقطهنظر علم و دانش شناخت اعتیاد را دارا میباشند. راهنما یعنی عاشق بودن، عاشق خدمت بودن، عاشق کمک به هم نوع و عاشق رها شدن مصرفکنندگان مواد مخدر از دام اعتیاد. یک راهنما با تمام وجود تلاش میکند تا طعم شیرین رهایی و آزادی از اعتیاد را که چشیده است، به دیگران هم بدهد.
او عاشق به بهشت واردکردن دیگران است؛ همانگونه که دیگران برای خارج شدن او از جهنم اعتیاد و ورودش به بهشت رهایی و آزادی تلاش کردهاند. آرزوی یک راهنما رهایی رهجوهایش است. رهایی، علم و عشق، قطعاً این عناصر با مثلث عشق، عقل و ایمان که اساس کار کنگره میباشد؛ اگر یکی نباشد ارتباط تنگاتنگی را دارد. درکنگره ۶۰ زمانی که ارتباط یک مسافر سفر اول یا سفر دوم را باراهنمایش در نظر میگیریم، میبینیم که جایگاه راهنما جایگاه معلم و استاد است.
این جایگاه دوست و رفیق نیست، درکنگره ۶۰ کسی نمیتواند بگوید که راهنمای من دوست و رفیق من است؛ زیرا در رابطهای که مبنایش دوستی و رفاقت است، مفهوم عمیق راهنمایی، حرفشنوی و حساب بردن از راهنما کمرنگ شده و از بین میرود. جایگاه راهنما بسیار بلندتر و رفیعتر از جایگاه دوست و رفیق است. راهنما نباید با رهجویش مزاح و شوخی کند، بهگونهای که بین آنها حرمت و پردهای نباشد. اگر حرمت بین راهنما و رهجو، معلم و شاگرد از بین برود نه راهنما خواهد ماند و نه رهجو.
جایگاه راهنما جایگاه مربی است و بر همه ما واجب و ضروری است که جایگاه راهنمای خود را محترم شماریم. کسی که یکنفس را احیا میکند گویی تمام نفوس را احیا کرده است. ویژگیها و مشخصاتی که یک راهنما، باید داشته باشد، عشق، ایمان و عقل است. مهمترین آن، عشق و علاقه است، چراکه درکنگره، کسی بابت خدمتی که انجام میدهد ازنظر مادی چیزی در یافت نمیکند. من فکر میکنم اولین مشخصات ایمان است که شکل میگیرد و در پی آن عشق و علاقه ایجاد میشود.
تشکر کردن از راهنما در تقویم کنگره ۶۰ یک روز در سال بهعنوان روز راهنما نامگذاری شده است، که البته همان روز معلم است، زیرا راهنما نیز همان معلم است. هفتهای که این روز در آن واقعشده است نیز بهعنوان هفته راهنما در نظر گرفتهشده است. در این هفته اعضای کنگره ۶۰ بهپاس قدردانی از تلاش راهنمای خود، هدیهای به راهنمای خود تقدیم میکنند که یکی از نشانههای کاربردی نمودن آموزشهای کنگره ۶۰ میباشد. یکی از موضوعاتی که در آموزشهای کنگره ۶۰ اهمیت بسزایی دارد، موضوع فراگرفتن قدردانی و تشکر از مخلوقین خداوند است که به هر نوع و شکلی به ما کمک رسانده و یا میرسانند.
اگر ما تشکر از انسانها را بلد نباشیم، تشکر از پدر، مادر، همسر، فرزند، برادر، خواهر، معلم، راهنما و یا هر کس دیگری، معنا و مفهوم آن این است که تشکر از خداوند را بلد نیستیم. زیرا خداوند از طریق انسانها به ما کمک میکند. روابط راهنما و رهجو چگونه است؟ درکنگره ۶۰ رهجو یعنی جوینده راه رهایی، یعنی مصرفکننده مواد مخدر که خواهان رهایی از دام اعتیاد است و به دنبال راه منطقی برای درمان اعتیاد خود میگردد. رابطه بین رهجو و راهنمابر اساس عشق و محبت است، عشق و ایمان مانند زنجیری است مقاوم و شکستناپذیر که بین آنها وجود دارد.
اگر این رابطه بر اساس رفاقت باشد، رهجو مقام و شأن استاد و راهنما خودش را پایین آورده است؛ چون معنای راهنما یعنی نشاندهنده راه و رهجو یعنی جوینده راه. راهنما میتواند بر اساس رفتار رهجو برخوردهایی متناسب با آن را داشته باشد تا بتواند به او آگاهی و تجربه را انتقال دهد. تصمیمگیرنده اصلی راهنما است که رهجو را با تلنگرهای دلسوزانه به جاده اصلی آموزش برمیگرداند و حدومرز رفتار او را مشخص میکند؛ چون اگر خلاف این باشد از هدف تعیینشده، منحرف میشود و هیچ بار مفیدی منتقل نمیشود.
در شرایطی که من تعادل ندارم و پر از خشم و پریشانی هستم، خداوند افرادی را در مسیر من قرار میدهد که پر از عشق و محبت هستند و با عشق به همنوع خود خدمت کرده و آنها را یاری میدهند تا به آرامش و رهایی برسند. برای قدردانی از راهنما، ما میتوانیم با سروقت آمدن، سیدی نوشتن، در مسیر بودن، خدمت گرفتن و رعایت حرمتها انجام دهیم و این قدردانی به سه صورت وجود دارد به زبان آوردن، تشکر از صمیم قلب و مالی است. بهترین قدردانی از راهنما این است که ما با اصول کنگره ۶۰ حرکت کنیم و این قدردانی که انجام میدهیم انرژی آن به خود ما بازمیگردد.
بهترین راه قدردانی از کنگره ۶۰ و زحمات آقای مهندس و راهنماها، خدمت کردن میباشد، حال چه ازنظر مالی، علمی و خدمتهای دیگر و با این کار حال خود ما هم خوب میشود. سخنی زیبا از امام صادق علیهالسلام ارزش و مقام معلم خوب همان راهنما خوب را روشن میسازد، حضرت میفرمایند: « تمامی جنبندگان روی زمین و ماهیهای دریا و هر کوچک و بزرگ در زمین و آسمان خدا، برای آموزگار خوب طلب آمرزش میکنند» المعلم لایعلم بالاجر و یقبل الهدیه اذا اهدی الیه (وسایل الشیعه، ج 17، ص 156) معلم یا همان راهنما، به خاطر مزد درس نمیدهد؛ بلکه برای خدا و با خلوص نیت آموزش میدهد و هرگاه هدیهای به او دادند، آن را میپذیرد.
البته این شرافتها و فضایل برای راهنما، زمانی ارزشمند است که بتواند این موهبت الهی را در وجود خود محقق سازد و با تمام وجود در جهت کمال جامعه به تعلیم و تربیت بپردازد. نخستین و اساسیترین نشانه معلم نمونه، برخورداری او از سوزوگداز «انسانسازی» است. تنها عده معدودی از انسانها هستند که همه وجودشان سرشار از سوزوگداز سازندگی هستند، این افراد عاشق تربیت هستند، قویترین انگیزه در آنها، سوز و شوق انسانسازی است. این افراد، از هدایت فردی به شادی و خرسندی دست مییابند. سوزوگداز، اساسیترین و ضروریترین ویژگی معلم نمونه است.
انسانها بهطور فطری عاشق کمال هستند و بیاختیار در برابر کمال به خضوع درآمده، جذب آن میگردد. وقتی شاگردی جذب کمالی از کمالات راهنما شود، بهسوی آن کمال و صاحبکمال کشیده خواهد شد. تغییرات اخلاقی، با گفتار و پند و اندرز صورت نمیپذیرد؛ بلکه کردار و رفتار انسانهاست که موجب دگرگونی در دیگران میگردد. خداوند، در بعضی از آیات اولین راهنما بشر معرفیشده است و همینطور اولین کسی که قرآن را به پیامبر(ص) آموخت، ازاینجهت احترام گذاشتن به معلم و استاد و راهنما، احترام به خداوند است و بالعکس، بیحرمتی نسبت به شخصیت معلم، بیاحترامی به خداوند بلندمرتبه است. امیدوارم که بتوانیم قدردان زحمات راهنمایان عزیز باشیم.
منابع: جزوه راهنما و راهنمایی و نوشتارهای کنگره ۶۰
نویسنده، تایپ و ویرایش: همسفر فرشته رهجوی، راهنما همسفر نرگس (لژیون پنجم)
ارسال: همسفر فرنوش ( نگهبان سایت)
همسفران نمایندگی حکیم هیدجی
- تعداد بازدید از این مطلب :
1459