جلسه پنجم از دوره دهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی حافظ با استادی راهنما همسفر خدیجه و نگهبانی همسفر مهین و دبیری همسفر شکوفه با دستورجلسه «هفته راهنما» روز سهشنبه ۳۰ بهمنماه ساعت ۱۴:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
ابتدا هفته راهنما را به همه راهنمایان کنگره۶۰ و راهنمایان نمایندگی حافظ تبریم میگویم، امیدوارم پایدار باشند. خدا را شاکرم که این توفیق نصیب من شد تا در این هفته زیبا به عنوان استاد در این جایگاه خدمت کنم. از راهنمای خود همسفر سکینه و همسفر آرزو که در جلسه حضور دارند تشکر میکنم، در ادامه از مسافر روح الله راهنمای مسافرم بسیار سپاسگزارم.
ما در کنگره چهار جشن داریم، جشن راهنما، جشن دیدهبان، جشن همسفر جشن مرزبان و ایجنت که در فصلهای خود برگزار میشود، در سالهای گذشته هفته دیدهبان را داشتیم اما؛ آقای مهندس تصمیم گرفتند که جشن راهنما را با جشن دیدهبان تعویض کنند زیرا؛ در فصل زمستان پیمودن مسیر برای دیدهبانها در نمایندگیها بسیار دشوار است. آقای مهندسدژاکام در جزوه راهنما و راهنمایی میفرمایند: «در دنیا دو گروه هستند که یک گروه درباره دانش اعتیاد کار میکند، این گروهها روانپزشکان میباشند و دورههای تخصصی را میگذرانند، گروه دوم نیز به صورت تجربی این عمل را انجام میدهد؛ ناگفته نماند فردی که با هر روشی اگر اعتیاد را ترک کند، نمیتواند اعتیاد را درمان کند. راهنمایان کنگره ۶۰ اعتیاد و درمان آن را تجربه کردند و به علم آن مسلط هستند، با سلاح عشق و ایمان و عقل میتوانند یک مصرفکننده را درمان کنند.
روی جلد کتاب۶۰ درجه تصویری را که دریا را کنار کویر آورده است، در طبیعت مشاهده نمیکنیم که دریا و کویر باشد اما؛ در درون انسانها این موضوع قرار دارد، به نظر من راهنمایان کنگره۶۰ کسانی هستند که کویر وجودی خود را تبدیل به دریا کردند و از نعمتهای گوارای خداوند استفاده کردند سیراب شدند و میتوانند انسانهای دیگر را نیز سیراب کنند تا به دریا نزدیک شوند، بسیار زیبا است که انسانی به این جایگاه برسد و آقای مهندس جایگاه راهنمایی را بسیار ارزشمند میشمارند.
من راهنما باید ارزش این جایگاه را بدانم و بدانم که این جایگاه آموزش برای من است، آن چراغی که در دست من است ابتدا باید جلوی پای من را روشن کند تا بتوانم از نور خود به دیگران نیز ببخشم. در جزوه راهنما و راهنمایی یک آیه از قرآن مکتوب شده، تحت عنوان «آموخت انسان از رب خویش سخنانی را» خداوند رب العالمین است، او صاحب هستی و کائنات است و امکان ندارد همه انسانها را راهنمایی کند، در این راستا برای این که انسانها بتوانند مسیر خود را پیدا کنند، آموزگاران و مربیانی را انتخاب میکند، رب و مربی کسی است که من را برای رسیدن به خواسته و هدف یاری میکند و آموزش میدهد بنابراین جایگاه رب و جایگاه مربی جایگاه ارزشمندی است.
ما به رسم کنگره ربهای دیگری داریم مانند پدر و مادر یا افرادی که در رشتههای خاص ما را راهنمایی کند مربی ما حساب میشود و ما وظیفه داریم که از این جایگاه قدردانی کنیم و بدانیم که نعمتهایی که خداوند در اختیار ما قرار داده را از دست ندهیم. آقای استاد امین در سیدیها میفرمایند: ما باید ابتدا تعاریف را آموزش بگیریم، راهنما به مفهوم نشان دادن مسیر و نمایان کردن مسیر است، میگویند معلم مانند شمع است شمع میسوزد و روشنایی میدهد و از انرژی درون خود که دانش و آگاهی است و آن حسهای نابی که دارد به شاگرد انتقال میدهد. بسیار زیبا است که چشم داشت مادی در این مسئله وجود ندارد و لذتبخش است.
امیدوارم کسانی که خواسته دارند در این جایگاه قرار بگیرند و حسهای ما را تجربه کنند، یکی از عزیزان میگفت: زمانی که به کنگره میاییم، کارهای خود را مانند ام پی تری انجام میدهیم تا بتوانیم در این مکان حضور داشته باشیم، بسیار از مسیر لذت میبریم گاهی میشود گفت سخت است اما؛ من در این مسیر سختی ندیدم و همه آن را زیبایی مشاهده کردم، آموزش برای رشد و ارتقا من بود؛ زمانی که برای دریافت شال نزد خانم آنی رفته بودیم، خانم آنی فرمودند به دنبال چه چیزی هستید؟ یکی از همسفران گفت میخواهم ارتقا پیدا کنم و این ملکه ذهن من شد که ارتقا پیدا کردن یعنی رشد کردن یعنی قوی شوم که بتوانم مشکلات خود را حل کنم.
آقای مهندس میفرمایند: کنگره هدف نیست، یک وسیله و ابزاری است برای خوب زندگی کردن؛ در یک کلام راهنمایی یعنی پرورش انسان، پرورش استاد برای بهتر زیستن و سالم زیستن و در صلح بودن، یعنی انسان بتواند با استقامت به آرامش و رهایی یک انسان کامل برسد.برای اجرای این عمل باید از دل مخلوقین عبور کند تا بتواند حسهای آنها را تزکیه کند و تاثیرگذاری داشته باشد.
از دیدگاه انسانهای بیرون از کنگره ما یک دیوانه هستیم، اگر از دیدگاه مادی بنگریم ممکن است دیوانگی باشد اما؛ اگر بخواهیم از دیدگاه معنوی و آن حسهایی که ما تجربه کردیم بررسی کردیم محاسبات به گونهای دیگر میشود. امیدوارم که همه شما این جایگاه را تجربه کنید و پا به این عرصه دیوانگی بگذارید که لبریز از عشق و محبت است، دنیای شیرین و جذاب است. بسیار عمل زیبایی است که در قالب پاکتی تشکر خود را ابراز کنم بنابراین من خدیجه وظیفه دارم از راهنما و رب خود به نحواحسن تشکر کنم و این وظیفه را نیز به رهجویان خود انتقال بدهم. امیدوارم همه شما به بهترین شکل از راهنمایان خود تقدیر و تشکر کنید.

مرزبانان کشیک: همسفر ربابه و مسافر محمد
تایپ: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر معصومه (لژیون ششم)
ارسال: همسفر زهرا رهجوی راهنما همسفر خدیجه (لژیون چهارم)
همسفران نمایندگی حافظ
- تعداد بازدید از این مطلب :
911