مرزهای تحقیقات بهبودی
سخنران: ویلیام ال. وایت (William L. White)
مشاور ارشد بازنشسته تحقیقات سیستم سلامت چستنات
پست الکترونیکی: bwhite@chestnut.org
سلام صبح به خیر. مفتخرم که فرصت ارائه برخی تأملات کوتاه در مورد آینده تحقیقات بهبودی اعتیاد را در اختیار من قرار دادید. در این زمان به بررسی برخی از سوالات مهم "چرا، چه و چگونه" مرتبط با تخصص نوظهور تحقیقات بهبودی خواهم پرداخت.
چرا؟
اولین سوال این است که چرا به یک برنامه تحقیقاتی بهبودی به صراحت تعریف شده نیاز است؟ چهار حوزه اصلی دانش یا روشهای دانستن در عرصه مشکلات الکل و مواد مخدر (AOD) وجود دارد:
1) دانش تجربی،
2) دانش رایج یا عمومی - افسانه یا باور عامه،
3) دانش حرفهای/بالینی و
4) دانش علمی. کتابخانههای کامل را میتوان در سراسر این حوزهها با آنچه در مورد اعتیاد و آسیبشناسیهای مرتبط با آن و مداخلات بالینی کوتاه منتشر شده است، پر کرد، اما تا همین اواخر، تنها چند قفسه برای آنچه از نظر علم در مورد شیوع، مسیرها، فرآیندها، سبکها و مراحل بهبود بلندمدت فردی و خانوادگی شناخته شده است، کافی بود.
در آغاز قرن بیست و یکم، افراد در حال بهبودی و متحدان آنها جنبش جدیدی را برای حمایت از بهبودی آغاز کردند. آنها پیشنهاد کردند که محوریت عرصه مشکلات AOD را از آسیب شناسی و الگوهای مداخله کوتاه مدت به الگوی تاب آوری و بهبودی تغییر دهند. طرفداران بهبودی، واقعیت بهبودی را تایید کردند و جامعه حرفهای/علمی را به اندازهگیری شیوع آن در جمعیت به چالش کشیدند. آنها وجود مسیرهای متعدد بهبودی را تایید کردند و دانشمندان را به ترسیم این مسیرها به چالش کشیدند. آنها استدلال کردند که بهبودی به همان اندازه که به آسیبپذیریهای فردی بستگی دارد، به داراییهای درونی و بیرونی که قبلاً غیرفعال بودهاند نیز وابسته است و از جوامع حرفهای و علمی درخواست کردند که تمرکز خود را از ارزیابی آسیبشناسی به ارزیابی سرمایه بهبودی فردی، خانوادگی و اجتماعی گسترش دهند. آنها ابراز تاسف کردند که برخی از مهمترین سوالات مربوط به بهبودی بلندمدت هنوز توسط جامعه تحقیقاتی مورد توجه قرار نگرفته است و از ما درخواست کردند که به چنین سوالاتی بپردازیم.
ما تا حد زیادی در اینجا هستیم تا مشروعیت و اهمیت آن درخواستها را تأیید کنیم و از ثمرات اولیه کار حاصل از آن تجلیل کنیم. تغییر به الگوی بهبودی و در درون آن، دنبال کردن یک برنامه تحقیقاتی بهبودی، مملو از خطرات و فرصتهای ناشناخته است. چنین تغییری نیازمند بررسی برخی از بحثبرانگیزترین و جنجالیترین موضوعات در زمینه مشکلات الکل و مواد مخدر است که نتایج آن تأثیر عمیقی بر افراد، خانوادهها، سازمانها و جوامع دارد. بنابراین، به مکانهایی مانند گردهمایی امروز ما نیاز است تا با دقت امکانات و تلههای سفر خود به سوی علم بهبودی اعتیاد را بسنجیم.
چه؟
مسأله بنیادی دوم شامل مهمترین پرسشهایی است که باید در یک دستور کار تحقیقاتی در مورد بهبودی مورد توجه قرار گیرد. به طور خلاصه به دوازده بعد مهم بهبودی اشاره میکنم که مستحق توجه ویژه ما هستند.
۱. تعریف و اندازهگیری بهبودی
بحثهای جنجالی اخیر در مورد تعریف مناسب بهبودی، اهمیت آن را برای ذینفعان مختلف برجسته میکند. بدون یک تعریف عملیاتی که معیارهای دقت، شمول، انحصار، قابلیت اندازهگیری، پذیرش و سادگی را برآورده کند، هیچ علم بازیابی اعتیاد ممکن نیست. مقایسه یافتههای تحقیق در سراسر مطالعات تنها با یک تعریف مشترک از بهبودی و عناصر مشترک اندازهگیری امکانپذیر و سازنده است. پیامدهای چنین تعریفی فراتر از جامعه علمی گسترش مییابد، اینکه چه کسی ازدواج کرده یا طلاق گرفته است، چه کسی حضانت فرزندان خود را حفظ میکند یا از دست میدهد، چه کسی به زندان میرود یا آزاد میشود، چه کسی استخدام یا اخراج میشود، چه کسی برای دریافت وام تأیید یا رد صلاحیت میشود، چه کسی برای پذیرش در دانشگاه پذیرفته یا رد میشود، چه کسی به عنوان یک دوست شایسته یا ناشایست تلقی میشود و غیره. تعاریف و معیارهای بهبودی که به دستور کار تحقیقاتی ما خدمت میکنند باید فراتر از زبان مبهم و آرمانگرایانه حرکت کنند تا به وضوح و دقتی دست یابند که اهمیت آن را میطلبد.
۲. نوروبیولوژی بهبودی بلندمدت
در دهههای اخیر پیشرفتهای عظیمی در کشف نوروبیولوژی اعتیاد صورت گرفته است، در حالی که توجه بسیار کمتری به کشف و انتشار اطلاعات در مورد نوروبیولوژی بهبودی کوتاهمدت و بلندمدت اعتیاد اختصاص یافته است. افراد در حال بهبودی و مراقبین آنها به دادههای هنجاری در مورد میزان و مراحل ترمیم نوروبیولوژیکی پس از شروع بهبودی نیاز دارند و مراقبین به دستورالعملهای مبتنی بر علم نیاز دارند تا بهترین راه برای ارائه حمایت بهبودی خاص هر مرحله را بیاموزند. یافتههای علمی متمرکز بر آسیبشناسی که باعث ناامیدی و انفعال حرفهای/عمومی میشوند، در صورتی که شامل یافتههای تحقیقات اخیر در مورد انعطافپذیری و بهبودی مغز که الهامبخش امید و آرزوهای بهبودی هستند، نباشند، تحریفآمیز و مضر هستند.
۳. میزان بروز و شیوع بهبودی
به عنوان یک حوزه کاری، ما با دقت، روند سالانه میزان بروز و شیوع مصرف مواد مخدر و هزینه اعتیاد از طریق مرگ، بیماری و چندین دسته هزینه اجتماعی را اندازهگیری میکنیم، اما تا همین اواخر، در مورد روندهای موازی میزان بروز و شیوع بهبودی بیاطلاع بودیم. بررسیهای اخیر در مورد شیوع بهبودی و زندگی در دوران بهبودی، بسیاری از افسانههای رایج در مورد بهبودی اعتیاد را به چالش میکشند. چنین تلاشهایی باید از طریق ادغام با نظرسنجیهای موجود در مورد مصرف مواد مخدر مبتنی بر جمعیت و نظرسنجیهای گستردهتر بهداشت عمومی، سازماندهی شوند. مداخلات هدفمند تا زمانی که نتوانیم به طور منظم اندازهگیری کنیم که با چه کسانی و در کجا بهبودی در حال شکوفایی است یا نیست، امکانپذیر نیست. شیوع بهبودی یک سرمایه ارزشمند برای بهبود جامعه به شمار میرود؛ ما باید بدانیم که آیا این سرمایه در حال افزایش یا کاهش است و کدام جمعیتها به بهبودی دست یافتهاند و کدام جمعیتها به آن دست نیافتهاند.
۴. راه حل و ریکاوری در طیف شدت
مشکلات الکل و سایر مواد مخدر در طیف وسیعی از شدت، پیچیدگی و مزمن بودن وجود دارند و مسیر و نتیجه آنها تحت تأثیر شدید سطوح سرمایه داخلی و خارجی بهبودی قرار دارد. مطالعات مربوط به مشکلات الکل و مواد مخدر در جمعیتهای بالینی به طور کلی چنین مشکلاتی را شدید، خود تقویت شونده در طول زمان و عمدتاً از طریق مشارکت در درمان تخصصی اعتیاد، مشارکت در کمکهای متقابل بهبودی پس از درمان و پرهیز مادام العمر از مواد مخدر حل شده نشان میدهند. تحقیقات روی مشکلات AOD در جمعیتهای جامعه به این نتیجه میرسند که اکثر چنین مشکلاتی خفیف تا متوسط، گذرا، بدون نیاز به مراقبت تخصصی حرفهای یا حمایت رسمی همتا برای بهبودی حل میشوند و اغلب از طریق بلوغ، تغییر در شرایط زندگی، بهبود مهارتهای مقابله و کاهش سرعت مصرف به جای قطع کامل مصرف مواد مخدر حل میشوند. چالشی که ما به عنوان یک حوزه با آن روبرو هستیم، اجتناب از انتقال بدون تبعیض دانش به دست آمده از یک جمعیت به جمعیت دیگر است، زیرا ما این یافتهها را رمزگشایی، تطبیق و انتشار میدهیم.
۵. مسیرها و سبکهای بهبودی در سراسر زمینههای جغرافیایی/فرهنگی/مذهبی و زیرجمعیتهای بالینی با و بدون پرهیز کامل از مواد مخدر.
تغییر ناگهانی تحول آفرین در مقابل تغییر تدریجی. بهبودی جزئی، کامل و تقویت شده. مسیرهای بهبود سکولار، معنوی، دینی. با پذیرش یا عدم پذیرش هویت بهبودی. با مشارکت یا عدم مشارکت در یک انجمن کمکهای متقابل بهبودی. با یا بدون درمان تخصصی. با یا بدون حمایت دارویی. مشارکت در مسیرهای مجرد یا چندگانه (شهروندی دوگانه در بهبودی). گذر از مسیرها در طول زمان بهبودی. خطر مسیرهای بهبودی که به نام کمک آسیب وارد میکنند. کار ترسیم مسیرها و سبکهای بهبودی در مرحله اولیه قرار دارد و باید به عنوان یک راهنمای علمی برای افراد، خانوادهها و مراقبین گسترش یافته و تکمیل شود.
بررسی انواع بهبودی اعتیاد در زمینههای مختلف آغاز شده است، اما هنوز به پایان نرسیده است. اینکه تا چه حد دانش موجود در مورد بهبودی اعتیاد در سراسر زمینههای مختلف جغرافیایی، فرهنگی یا مذهبی قابل اعمال است، همچنان نامشخص است. برای مثال، شواهدی از مسیرهای بهبودی فرهنگی متمایز در جوامع رنگینپوست وجود دارد، اما شیوع و تنوع چنین مسیرهایی در درون این جوامع همچنان یک راز است. همچنین، پتانسیل آسیب در کاربرد نادرست مفاهیم و شیوههای جریان اصلی برگرفته از تحقیقات موجود برای جمعیتهایی که در آن مطالعات تحقیقاتی بنیادی گنجانده نشدهاند، نامشخص است. با توجه به سابقه طولانی آسیب به نام کمک در درمان اعتیاد، چنین ریسک ایجاد بیماری (یاتروژنز) باید در مطالعات آینده که انواع رو به رشد تجربه بهبودی را ترسیم میکنند و هر گونه خطر بالقوه برای سوءاستفاده یا آسیب را در آن انواع کشف میکنند، مورد بررسی قرار گیرد.
۶. بهبودی در طول چرخه زندگی
حجم زیادی از آنچه ما از نظر علمی در مورد اعتیاد و بهبودی میدانیم، بر اساس مطالعات انجام شده روی افرادی است که در اواسط زندگی و در مراحل پایانی اعتیاد وارد درمان تخصصی اعتیاد میشوند. این پایگاه دانش حاصل تا همین اواخر دو گروه مهم را از قلم انداخته است: ۱) نوجوانان و جوانان در سن گذار و ۲) بزرگسالان. بهبودی زمانی که در سن ۱۵ سالگی به جای ۳۵ یا ۴۵ سالگی شروع شود، چگونه متفاوت است؟ چه موانع و فرصتهای ویژهای وجود دارد که زمانی که بهبودی در اوایل یا اواخر زندگی آغاز شود، وجود دارد؟ تحقیقاتی که به چنین سوالاتی میپردازند میتوانند عواقب مرگ و زندگی داشته باشند. برای مثال، شواهد قابل توجهی وجود دارد که نشان میدهد نقطه ثبات و دوام بهبودی پس از ۴ تا ۵ سال بهبودی مداوم به دست میآید، اما استثنایی برای این قاعده در میان زیرمجموعهای از افرادی وجود دارد که پس از دههها ثبات بهبودی، عود اعتیاد را تجربه میکنند. چه عواملی در این عودها نقش دارند؟ چگونه میتوان در چنین شرایطی به بهترین شکل به بازپایداری سریع بهبودی دست یافت؟ اینها سوالات کلیدی هستند که در بدنه موجود علم اعتیاد پاسخی دریافت نکردهاند.
۷. مراحل بهبودی
بیایید برای لحظهای پنج مرحله بهبودی بلندمدت اعتیاد را فرض کنیم: ۱) پیش از بهبودی - دورهای از نهفتهسازی/آمادهسازی بهبودی، ۲) شروع و تثبیت بهبودی، ۳) انتقال به نگهداری بلندمدت بهبودی، ۴) ارتقای کیفیت کلی سلامت و عملکرد اجتماعی در بهبودی بلندمدت، و ۵) تلاش برای شکستن چرخههای بین نسلی اعتیاد و مشکلات مرتبط. تقریباً همه آنچه ما از نظر علمی در مورد بهبودی میدانیم، بر اساس مطالعه افرادی است که در مرحله شروع بهبودی قرار دارند. اگر احتمال وجود مراحل متمایز بهبودی و تغییر نیازهای حمایتی افراد و خانوادهها در طول این مراحل را در نظر بگیریم، پس نقشهبرداری از این مراحل، شناسایی نیازهای وابسته به مرحله و ارزیابی مداخلات حمایتی بهبودی حساس به مرحله، به یک مورد مهم در دستور کار تحقیقات بهبودی تبدیل میشود. ما هنوز موفق به ایجاد یک مدل جامع از چگونگی تکامل شدت/پیچیدگی مشکل، سرمایه بهبودی و نیازهای خدماتی در مراحل بلندمدت اعتیاد و بهبودی نشدهایم.
۸. انتقال اجتماعی بهبودی
یکی از کشفهای کلیدی جنبش حمایت از بهبودی در شعار «بهبودی مسری است» نهفته است، به این معنی که بهبودی میتواند به صورت اجتماعی منتقل شود و تنها به بالا و پایین رفتن انگیزه درونی فرد بستگی ندارد. در حالی که دومی اغلب به عنوان یک سنجه درد («رسیدن به ته خط») تلقی میشود، طرفداران بهبودی به جای آن، نقش امید ناشی از مواجهه با «حاملان/قهرمانان بهبودی» را ستایش میکنند - افرادی که بر اساس قدرت داستان شخصی و کیفیت شخصیت خود، بهبودی را مسری میکنند. چنین فرآیندهایی از انتقال بهبودی نیازمند رمزگشایی و آزمودن است تا ببینیم آیا با افزایش تراکم حاملان بهبودی در یک شبکه اجتماعی یا جامعه محلی، میتوان شیوع بهبودی را به طور قابل توجهی افزایش داد. این پتانسیل همچنین نیازمند تحقیق در مورد آبشارهای بهبودی - جهشهای ناگهانی و چشمگیر در شروع بهبودی - و عواملی است که چنین آبشارهایی را ایجاد و حفظ میکنند. سوال کلیدی این است که آیا کوتاه کردن استراتژیک دوران اعتیاد و طولانی کردن دوران بهبودی، تقویت سالهای دستاوردهای بهبودی و کاهش آسیبهای ناشی از اعتیاد به افراد، خانوادهها و جوامع امکانپذیر است یا خیر.
۹. بهبودی خانواده
استفانی براون و ویرجینیا لوئیس یکی از اولین مطالعات عمیق در مورد تأثیر بهبودی اعتیاد بر خانواده را انجام دادند و به یک نتیجه گیری غیرمنتظره رسیدند. آنها دریافتند که شروع بهبودی می تواند خانوادههایی را که روابط، نقشها، قوانین و آداب و رسوم آنها برای سالها یا دههها در الگوهای خودمحافظ اما سمی در طول اعتیاد فعال تثبیت شده بود، بیثبات کند. براون و لوئیس با توصیف این نیاز به بازتنظیم اساسی بهبودی به عنوان «آسیب بهبودی»، خواستار حمایت از طریق فرآیند بازسازی خانواده شدند. مطالعاتی مورد نیاز است که فرآیند بهبودی خانواده را تبیین کند و بتواند مراقبان را در طراحی و ساخت مؤثرترین چارچوب حمایتی خانواده راهنمایی کند. همچنین توجه زیادی به انتقال بین نسلی مشکلات الکل و سایر مواد مخدر شده است، اما توجه بسیار کمتری به مکانیزمهایی میشود که میتوان برای شکستن چنین چرخههایی و ارتقای مقاومت، انعطافپذیری و بهبودی بین نسلی به کار برد.
۱۰. مدیریت بهبودی و سیستمهای مراقبت بهبودیمحور
در اواخر قرن بیستم، تعداد فزایندهای از طرفداران بهبودی و متخصصان اعتیاد ابراز نگرانی کردند که درمان اعتیاد از فرآیندهای بهبودی بلندمدت جدا شده است - تعداد بسیار زیادی از بیماران بدون دستیابی به ثبات بهبودی بلندمدت، دائماً در دورههای کوتاهتر درمان بازیافت میشدند. این امر باعث شد تا خواستار گسترش مدلهای مراقبت حاد درمان اعتیاد به مدلهای مدیریت بهبودی مداوم در چارچوب سیستمهای مراقبت بهبودیمحور (ROSC) بزرگتر شود، به گونهای که سیستمها نه به عنوان سیستم درمان، بلکه به عنوان بسیج گستردهتر منابع حمایتی بهبودی در درون جامعه تعریف شوند. مدلهای نوظهور ROSC شامل دسترسی گسترده و مداخله زودهنگام، پروتکل ارزیابی کلی و مبتنی بر نقاط قوت، روابط خدماتی مبتنی بر مشارکت به جای روابط مبتنی بر کارشناس، روشهای درمانی مبتنی بر شواهد و یکپارچه، ارتباط قاطع با منابع بهبودی بومی، پایش و حمایت طولانیمدت پس از درمان و در صورت لزوم، مداخله مجدد زودهنگام میشود.
کاربرد اصول و شیوههای بیماریهای مزمن از طب اولیه به شدیدترین، پیچیدهترین و مزمنترین اختلالات مصرف مواد مخدر نویدبخش است، اما نیازمند ارزیابی دقیق و بلندمدت است. ما به عنوان دانشمندان پژوهشگر، اثرات مداخلات با تعریف محدود را جداگانه ارزیابی میکنیم، اما گمان میکنم بزرگترین پیشرفتها در بهبود نتایج بهبودی در آینده، در یک مداخله شخصی یا محیطی جدید خلاصه نخواهد شد. در عوض، آنها در یافتن مداخلاتی نهفتهاند که وقتی بهطور منحصربهفرد ترکیب یا توالی شوند، اثرات بهبودی را به طور چشمگیری تقویت کنند. آنچه به خوبی ممکن است در آینده ما نهفته باشد، معادل زیستی/روانشناختی/اجتماعی/معنوی کوکتلی است که به طور اساسی مسیر و پیامد ایدز را تغییر داد. ما به راهحلهایی نیاز داریم که پیچیدگی مشکلاتی را که با آنها مواجه هستیم، منعکس کند. آینده در حرکت فراتر از «برنامههای» درمانی ثابت به «فهرستهای حمایتی درمان و بهبودی» نهفته است که خدمات حمایتی بهبودی بالینی و غیربالینی آن میتوانند در مراحل بهبودی فردی و خانوادگی به صورت شخصی ترکیب و توالی شوند. شما که اینجا هستید ممکن است به خوبی تعیین کنید که آیا این یک فرآیند تصادفی، شهودی یا هدایتشده توسط علم است.
۱۱. نهادهای جدید حمایت از بهبودی، نقشهای خدماتی و تولید فرهنگی بهبودی
به مدت بیش از ۱۵۰ سال، جوامع خودیاری بهبودی و درمان اعتیاد تحت نظارت حرفهای به عنوان دو نهاد تخصصی که به افراد در جستجوی بهبودی از اعتیاد حمایت ارائه میکردند، همزیستی داشتهاند. در ۲۵ سال گذشته، نهادها و نقشهای جدید حمایت از بهبودی پدید آمدهاند که به افراد در مراحل اولیه اعتیاد دسترسی پیدا میکنند و در طول مسیر بلندمدت بهبودی حمایت ارائه میدهند. این نهادهای جدید شامل سازمانهای حمایت از بهبودی، مراکز اجتماع بهبودی، اقامتگاههای بهبودی، دبیرستانهای بهبودی و برنامههای بهبودی دانشگاهی، برنامههای اشتغالمحور بهبودی، خدمات مذهبی بهبودی، کافههای بهبودی و فعالیتهای ورزشی و تفریحی با محوریت بهبودی میشوند. مربیان همتای بهبودی و متخصصان حمایت از بهبودی با مفهوم جدید در حال خدمت در زمینههای بسیار متنوعی هستند. و افراد در حال بهبودی در حال ابراز و جشن گرفتن بهبودی خود از طریق وسیله تولید فرهنگی بهبودی در عرصههای زبان، ادبیات، هنر، موسیقی، تئاتر، فیلم و رویدادهای جشن عمومی بهبودی هستند. به طور کلی، این موارد نشان دهنده تلاشهایی برای گسترش فضاها/ چشماندازهای جامعهای است که در آن بهبودی مورد استقبال، حمایت و جشن قرار میگیرد.
دانش علمی قوی در مورد درمان اعتیاد و جوامع خودیاری بهبودی وجود دارد، اما تحقیقات کمی در مورد این نهادها/نقشهای جدید حمایت از بهبودی و گسترش تحقیقات درونفردی به مطالعات بومشناسی فیزیکی و اجتماعی بهبودی اعتیاد وجود دارد.
۱۲. شکوفایی در بهبودی
به طور سنتی، بهبودی اعتیاد به عنوان فرآیندی از کم کردن در نظر گرفته شده است - حذف مصرف مواد مخدر و مشکلات ناشی از آن. اما پیامی واحد در اکثر مسیرهای بهبودی این است که بهبودی فراتر از حذف مصرف مواد مخدر و مشکلات مرتبط با آن است. بهبودی از نظر طرفداران بهبودی نیز شامل فرآیندهای اضافه کردن (بهبود سلامت و عملکرد کلی و بازسازی مثبت روابط فرد-جامعه) و پتانسیل فرآیندهای تکثیر (بهتر شدن از خوب شدن از طریق اعمال تقویت شده شهروندی و خدمات اجتماعی) می شود. مطالعه شکوفایی، رونق و شهروندی آگاهانه یکی از مرزهای هیجان انگیز تحقیقات بهبودی است. ما در مورد هزینهای که اعتیاد بر افراد، خانوادهها و جوامع تحمیل میکند، اطلاعات زیادی داریم، اما تا همین اواخر، در مورد داراییهایی که بهبودی به جامعه باز میگرداند، اطلاعات کمی به دست آمده است.
چگونه ؟
سوال بنیادی سوم شامل فرآیندهایی است که از طریق آنها تحقیقات بهبودی باید طراحی، اجرا و منتشر شوند. به عبارت ساده، اکثر مطالعات منتشر شده در مورد بهبودی اعتیاد مستقیماً از افراد در حال بهبودی مطلع نشده اند و نتایج چنین تحقیقاتی نیز به افرادی که بیشترین نیاز به اطلاعات علمی در مورد بهبودی دارند، نرسیده است. در این زمینه، همه تلاشهای تحقیقاتی در مورد بهبودی میتوانند از کارهای اولیه در مورد تحقیقات بین فرهنگی و خطر تصاحب فرهنگی بهرهمند شوند. ما باید با وسواس از سرقت فرهنگی اجتناب کنیم: بازنمایی ایدهها و زبانهایی که از افراد در حال بهبودی و جوامع بهبودی گرفته شده است، به عنوان خلقت خودمان بدون احترام، اجازه، تأیید یا توضیح مناسب منبع و زمینه تاریخی و فرهنگی که چنین ایدهها و زبانهایی در آن توسعه یافتهاند. دو موضوع و راهبرد مرتبط با اهمیت وجود دارد: ۱) نیاز به نمایندگی بهبودی، و ۲) پتانسیل مشارکت در تولید مشترک تحقیقات بهبودی.
تضمین نمایندگی بهبودی در تحقیقات بهبودی به سه دغدغه رسیدگی می کند:
۱) کفایت نمایندگی بهبودی (فراتر از شمولیت نمادین)،
۲) اصالت نمایندگی بهبودی (اجتناب از مشکل «عمل دوگانه» - پنهان کردن منافع شخصی/ نهادی پنهان پشت ادعای وضعیت بهبودی)، و
۳) تنوع نمایندگی بهبودی (تنوع جمعیتی، فرهنگی و مسیر بهبودی)
همتولیدی تحقیقات بهبودی فراتر از نمایندگی به وضعیتی از مالکیت مشترک میرود که در آن افراد در حال بهبودی با سایر اعضای تیم تحقیقاتی به طور مساوی مشارکت میکنند. بدین معنا که نمایندگان بهبودی در تمام جنبههای یک مطالعه، از جمله اصلاح موضوع، توسعه ابزار، انتخاب محل، جذب آزمودنی، تهیه روشهای رضایت آگاهانه، تجزیه و تحلیل دادهها، تفسیر یافتهها، انتخاب مجاری انتشار، تألیف مشترک یا تأیید مشارکتها، انتخاب مجاری انتشار اطلاعات پس از انتشار و مالکیت مشترک دادههای مطالعه، مشارکت میکنند.
اهداف نمایندگی و مشارکت مشترک بهبودی فراتر از ارتقای کیفیت مطالعه است تا ابتدا به مهمترین رهنمود اخلاقی «اول، ضرری وارد نکن» - در این مورد، به افراد و خانوادههای در حال بهبودی و نهادهای اجتماعی مرتبط با آنها، پایبند باشیم. نمایندگی و مشارکت مشترک بهبودی همچنین به اطمینان از کاربرد مطالعه کمک خواهد کرد. انتشار یافتههای تحقیقات بهبودی در مجلات علمی با دسترسی محدود از طریق مقالات با زبانی علمی و به همان اندازه غیرقابل دسترس، کافی نیست. آنچه مورد نیاز است نه تنها انجام تحقیقات بهبودی، بلکه رهایی دانش تحقیقات بهبودی برای افرادی است که برای آنها این دانش شامل تصمیمات مرگ و زندگی است.
به همین منظور، افراد در حال بهبودی نقش کلیدی در شکلدهی به چرایی، چیستی و چگونگی تحقیقات بهبودی و همچنین شکلدهی به نتایج مطالعه، مکانهای انتشار و زبانی که از طریق آن پیامدهای مطالعه به طور عمومی منتقل میشود، دارند.
همتولیدی شامل منافع متقابل است. اگر ارزش (مانند دانش بومی) از طریق یک شرکت تحقیقاتی از یک جامعه استخراج شود، باید ارزش مشابهی توسط مسئولین انجام تحقیق به آن جامعه بازگردانده شود. اگر ارزش (مانند سود، اعتبار) به رهبران یک شرکت تحقیقاتی تعلق گیرد، باید ارزش مشابهی با موضوعات/جامعه تحت بررسی یا نهادهای نماینده آنها به اشتراک گذاشته شود. ما جنبههای موضوعی و روششناختی زیادی از تحقیقات بهبودی برای کاوش داریم، اما باید اخلاق و آداب تحقیقات بهبودی را نیز در آن فرآیند بگنجانیم.
PDF Download
منبع: کنگره60
-
منبع:
کنگره 60
- چهار شنبه 12 ارديبهشت 1403
- تعداد بازدید از این مطلب :
19107