دوازدهمین جلسه از دور پنجم سری کارگاههای آموزشی خصوصی مسافران کنگره ۶۰ نمایندگی بروجن با استادی راهنمای محترم مسافر شاهین و نگهبانی مسافر یوسف و دبیری مسافر اسماعیل با دستور جلسه «هفته راهنما» روز یکشنبه ۲۸بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ برگزار گردید.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان شاهین هستم یک مسافر؛
خدا را خیلی شاکر و سپاسگزارم بابت لیاقتی که به من داده شده که در این جلسه حضور داشته باشم و بتوانم آموزش بگیرم و خدمت کنم. از آقا محمد ایجنت محترم، خیلی تشکر میکنم، بابت زحمات بسیار زیادی که با هیئت همراه کشیدند و توانستند نمایندگی بروجن را راه اندازی کنند.
من بسیار خوشحالم چون وقتی که وارد کنگره شدیم ۱۰ سال پیش قدیمیها میدانند که کنگره در اوایل کار که وارد استان شد چقدر کارش سخت بود، طوری بود که باید مصرف میکردند و درمان هم میکردند و کسی هم اعتقادی به درمان نداشت. من خودم به شخصه اعتقادی به درمان نداشتم، زیرا الگو کم بود ولی کم کم که الگوها به وجود آمدند و افرادی که رها شدند زیاد شدند شرایط خیلی فرق کرد و بروجن هم از این قاعده مستثنی نبود و چون الگوهای زیادی داشت و خیلی محکم و با قدرت جلو آمد و به کار خودش ادامه داد و انشاالله که در ادامه بتواند اول زمین را بخرد و جایگاهش را تثبیت کند و بتواند به هدف اصلی کنگره که کمک کردن به انسانهای دردمند است برسد.
شاکله و اصل و اساس آموزش در کنگره توسط راهنماها انجام شده و ابزار راهنماها در کنگره؛ علم کنگره به علاوه عقل سالم، عشق سالم و ایمان سالم میباشد. یک راهنما باید این موارد را بلد باشد و در آزمونهای سخت کنگره شرکت کرده و اذن الهی هم باشد تا بتواند راهنما شود.
کار راهنما خیلی سخت است چون هم جان انسانها هم احساس انسانها، حال انسانها، خانوادهها و هم مشکلاتشان در دست راهنما است و خیلی باید دقیق عمل کند.
من خودم وقتی راهنما شدم تازه زندگی برایم معنا پیدا کرد چون زندگیم با زندگی خانوادههای دیگر گره خورد. خیلی وقتها باید حال بچهها را خوب کنی با اینکه حال خودت بد است و این وظیفه بسیار سنگینی است که راهنما دارد.
انتظاری هم که راهنما از رهجویش دارد این است که فقط حالش خوب بشود درمان شود و درست زندگی کند. راهنما از وقت و انرژی و تفریح خود میگذرد و زندگی خودش را با کنگره هماهنگ میکند و کارهای خود و کنگره را انجام میدهد.
آقای مهندس در سیدیهایش میفرمایند: اگر راهنماها جایگاه خودشان، وظیفه خودشان، مسئولیت خودشان و هستی را واقعاً درک کنند قالب تهی میکنند.
انشاالله در روز سه شنبه یک جشن باشکوه برای راهنماهایتان برگزار کنید، چون واقعا مسیر آمدن و رفتن خیلی سخت است و کار بسیار بزرگی انجام میدهند و من مسافر باید آنطور که شایسته راهنما است از ایشان تقدیر و تشکر کنم، هم قلبی و هم زبانی وهم عملی و پاکتی شاید گوشهای از زحمات ایشان را جبران کنم.
از اینکه به صحبتهای من گوش کردید ممنونم.

نگارنده: مسافر مهدی لژیون دوم
ویرایش و تنظیم: مسافر امین
ارسال: مرزبان خبری مسافر محمد
- تعداد بازدید از این مطلب :
794