دوازدهمین جلسه از دوره سی و ششم از سری کارگاههای آموزشی، خصوصی کنگره 60، نمایندگی فردوسی مشهد، با استادی راهنمای محترم مسافر ابراهیم، نگهبانی مسافر محمد رضا و دبیری مسافر احسان با دستور جلسه «هفته راهنما» سه شنبه 30 بهمن ماه 1403 ساعت 17 آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان ابراهیم هستم یک مسافر تشکر میکنم از نگهبان و ایجنت محترم که اجازه خدمت به من دادند تا آموزش بگیرم.
موضوع جلسه هفته راهنما است من هم بهنوبهٔ خودم این هفته را در رأس به مهندس و خانواده محترمشان تبریک عرض میکنم.
هفته شکرگزاری از راهنما است وکسانی که در این مسیر قرار گرفتند و اگر نبودند شاید ما هم نبودیم؛ زیرا باید معلمی باشد تا دانشآموزی هم باشد.
(2).JPG)
راهنما یعنی نشاندهندهٔ راه، راهنما فقط مسیر را به ما نشان میدهد بقیه بر عهدهٔ رهجو است، رهجو باید فرمانبردار باشد و از مطالب و آموزشها به نحو احسن استفاده کند تا در مسیر درست قرار بگیرد.
راهنما هم مثل سایر افراد همین روزها را گذرانده است و مسیر را بهدرستی انجام داده است، من وقتی وارد کنگره شدم حس و حال خیلی خرابی داشتم زیرا راههای زیادی رفته بودم و هیچکدام به سرانجام نرسیده بود و امیدی به درمان بیماری اعتیاد نداشتم، تمام درها به روی من بستهشده بود و در ناامیدی کامل بودم بعدازاینکه پذیرش شدم در کنگره از فضا و گفتار بچهها حس و حال بهتری پیدا کردم، بعدازاینکه سه جلسهٔ تازه واردین تمام شد به من گفته شد که راهنمایم را باید بهصورت حسی انتخاب کنم بعدازاینکه راهنما انتخاب کردم سفر من آغاز شد، به من گفته شد اگر فرمانبردار باشم به درمان خواهم رسید و اگر نتیجه نگرفتم میتوانم برگردم و به زندگی گذشتهام ادامه دهم. من هم با گوش کردن و نظم توانستم با کمک راهنمای دلسوزم به پایان سفر اول برسم من حتی در طول سفراول به تعداد انگشتان دست هم غیبت نداشتم.
وقتی راهی صراط مستقیم باشد فرد مجدد احیا میشود و خداوند هم نیروهای خود را برای یاری آن میفرستد، افرادی که در کنگره 60 خدمت میکنند افرادی هستند که بدون هیچ چشمداشتی به بقیه خدمت میکنند، دین خود را ادا کرده و زکات رهایی خود را میدهند، من هرچه جلوتر میرفتم حس و حال بهتری پیدا میکردم.
هر جا در مسیر درست باشیم خداوند آنجا هست، من وجود خداوند را همینجا و در همین لحظه حس میکنم، راهنماها مسلح به سلاح عشق، عقل و ایمان هستند اساس کار کنگره 60 همین است، محبت و عشقی که راهنما به رهجویانش دارد بسیار زیبا و دلنشین است، برای راهنما هیچ فرقی ندارد که شما چه موقعیت اجتماعی دارید و این پیمان صادقانه و خالصانه است که بین او و قدرت مطلق الله بستهشده است. راهنما چون خودش به درمان رسیده است تمام تلاشش را میکند که رهجوی خود را به درمان برساند و این چیزی جز عشق نیست.
(2).JPG)
وقتی فردی در کنگره به درمان میرسد همه ما اعضا خوشحال میشویم جناب مهندس افرادی را که وقت رهایی آنها رسیده بود روی فرش قرمز گل رهایی را به دستشان میدادند و این انرژی فوقالعادهای بود که به ما هدیه دادند. من هم برای اینکه گوشهای از این دریای پهناور کنگره 60 باشم بعداز پایان سفر اولم به مسیرم ادامه دادم تا به جایگاه خدمتی راهنمایی رسیدم و از این موضوع خیلی خوشحال هستم. درمان فوق ترک است و تعادل فوق درمان است، امیدوارم همهٔ ما به تعادل لازم برسیم.
از اینکه به حرفهای من گوش کردید از همهٔ شما سپاسگزارم
(3).JPG)
تایپ: مسافر موسی لژیون دهم مسافر و مسافر حسین لژیون چهارم
تصویربردار : مسافر علی لژیون دهم
تنظیم و ارسال : مسافر کاظم لژیون سوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
2318