سیزدهمین جلسه از دورهٔ پانزدهم، سری کارگاههای عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی بنیان به نگهبانی مسافر محمد، استادی راهنما مسافر رضا و دبیری مسافر سجاد با دستور جلسه «وادی دوازدهم و تأثیر آن روی من» پنجشنبه ۴ بهمنماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز بکار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان رضا هستم یک مسافر؛ خداوند را سپاسگزار هستم که فرصتی پیش آمد تا در این جمع صمیمی حاضر باشم و خدمت کنم. در ابتدای جلسه شایسته است که به آقای فلاح برای انتخاب شایسته ایشان تبریک عرض کنم. من امیدوارم که این انتخاب باعث رشد و پیشرفت روزافزون کنگره ۶۰ در مشهد شود و امیدوارم قدر این افراد خدوم و خستگیناپذیر را بدانیم.
اما در خصوص دستور جلسه امروز که وادی دوازدهم است و بیان میکند که؛ «در آخر امر، امر اول اجرا میشود.» دوستان در طول هفته مشارکت کردند و نظراتشان را بیان کردند. در خصوص این وادی ممکن است دچار سوءتفاهم شویم و فکر کنیم صرفاً باگذشت زمان مشکلات حل میشوند که این درست نیست. من مخالف این حرف هستم چون صرفاً زمان چیزی را حل نمیکند، یعنی اگر ما فکر کنیم که ۱۴ ماه بیاییم و روی این صندلی بنشینیم و در انتها از بند مواد مخدر رها شویم، اصلاً چنین چیزی امکانپذیر نیست.
دوستان تازهوارد فکر میکنند همین که وارد کنگره شدند؛ یعنی به درمان میرسند؛ اصلاً این طور نیست. عامل زمان در کنگره ۶۰ مهم است؛ ولی شرطهای دیگر هم مطرح است. مانند: آموزش گرفتن، رعایت قوانین و حرمتها، داشتن نظم و فرمانبرداری که رعایت همه این موارد در کنار پارامتر زمان منتهی به درمان میشود. با نشستن روی این صندلی، مشارکتکردن، بهموقع آمدن و فرمانبرداری بعد از گذشت یازده ماه میتوان به درمان رسید؛ نه اینکه فقط از روی اجبار بیاید روی برگههای حضوروغیاب اسم بنویسد و برود و در زمان برگزاری لژیون برگردد که در آن صورت رهایی شامل حال او نخواهد شد.
کنگره ۶۰ در مدت سفر اول میتواند صفت من را عوض کند؛ به این شرط که من آموزشپذیر باشم و بهقولمعروف دل به کار بدهم. اولین مسئله این است که من بپذیرم مصرفکنندهام. من تا وقتی نپذیرم که مصرفکنندهام آموزش نمیگیرم. باید بپذیرم که خودم نتوانستم برای خودم کاری انجام بدهم و آمدم اینجا تا کنگره ۶۰ و خدمتگزارانش کمک کنند تا من درمان شوم.
موضوع بعدی این است که راهنما فقط راه را نشان رهجو میدهد و راهنمایی می کند؛ ولی مسئولیت اصلی بر عهده خود رهجو است؛ چرا که این رهجو است که جویای راه درست زیستن است و کنگره هم در این مسیر یاریرسان مسافران است. من در شعبه الهیه سفر اولم را شروع کردم و آقای فلاح راهنمای من بودند. آقای فلاح میگفت اگر این جلسه در این ردیف نشستید جلسه بعد در ردیف دیگر بنشینید؛ تغییر از همین چیزهای کوچک شروع میشود. مهمترین مسئله تغییرکردن است و تغییرکردن هم خیلی ساده است؛ فقط باید بپذیرم که این موارد و صفات بد را دارم و در صدد تغییر آنها بربیایم.
کنگره بسته کاملی است و خیلی راحت میشود سفر کرد؛ به این شرط که من خواسته سفرکردن و تغییر را داشته باشم و در این مسیر با آموزش گرفتن و فرمانبرداری طی طریق کنم. من دیروز تهران بودم و مسافری آمده بود که ۲۵ سی دی کم نوشته بود و آقای مهندس دژاکام برگهی رهایی این مسافر را امضا نکردند. آن مسافر میگفت آقای مهندس برای من سخت است دوباره بیایم. آقای مهندس گفتند: بیست و پنج بار دیگر هم بروید و بیایید در برابر کاری که کنگره برای شما انجام داده ناچیز است. وقتی آقای مهندس قوانین و دستورات راهنما را خطقرمز اعلام میکنند؛ یعنی باید رعایت کنید و در صورت انجام فرامین راهنما رهجو به درمان خواهد رسید.
امروز یکی از مسائلی که داریم این است که خانمهای مسافر در مشهد شعبهای مخصوص خودشان ندارند؛ خواسته من این است که خانمهای مسافر صاحب شعبه شوند. ما نمیتوانیم بهراحتی از کنار این موضوع عبور کنیم و باید از همینالان در مسیری حرکت بکنیم که فردا پشیمان نباشیم.
با آموزش های کنگره از تغییرات کوچک شروع بکنید تا به تغییرات بزرگ برسید. اینجا بستر فراهم شده است؛ اگر یک خواسته قوی داشته باشید که تغییر بکنید و در برابر آن خواستهی خود تلاش کنید؛ به رهایی خواهید رسید و از ادامه زندگی خود لذت خواهید برد. امیدوارم همه به حال خوش برسید و خدمتگزار کنگره باشید. از این که به صحبتهای من توجه کردید، ممنون و سپاسگزارم.
در ادامه این جلسه توسط ایجنت محترم، راهنما مسافر سلمان به عنوان راهنمای لژیون یکم ویلیام وایت نمایندگی بنیان معرفی گردید.
مرزبان خبری: مسافر علیرضا
تصویربردار: مسافر محمدهادی
نگارش: مسافر علی
ویرایش: مسافر صادق
ارسال خبر: مسافر سجاد
- تعداد بازدید از این مطلب :
45