سومین جلسه از دوره هجدهم سری کارگاه های آموزشی عمومی کنگره 60 نمایندگی کاشمر به استادی راهنمای تازه واردین مسافرمهدی، نگهبانی مسافر عبدالله و دبیری مسافر عباس با دستورجلسه «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من» روز پنج شنبه 4 بهمن ماه 1403 ساعت 16 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مهدی هستم یک مسافر.
از نگهبان جلسه آقا عبدالله تشکر می کنم که مسئولیت اداره جلسه را به من واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم. دستور جلسه «وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من» می باشد.
قبل از این که در مورد دستور جلسه امروز صحبت کنم پیامی که چند وقت پیش در یکی از شبکه های اجتماعی خواندم را نیز برای شما می خوانم که خالی از لطف نیست. به یک نفر جهت نوشتن 40 عدد سی دی تقریبا یک ساعته هفته ای یک عدد نیازمندم. این پیام برمی گردد به کسانی که می خواهند پروسه زمان را حذف کنند که در وادی دوازدهم نیز به آن اشاره شده است.
دلیل بیشتر شکست های ترک اعتیاد این بود که می خواستیم راه چند ساله را یک شبه به پایان برسانیم. در حالی که برای درمان اعتیاد حداقل 10 ماه زمان لازم است را با یک دوره چند روزه در کمپ می خواستیم به پایان برسانیم اما به چه قیمتی؟ ولی به نظر من مقصر هم نبودیم چون اطلاعات و آگاهی نداشتیم.
در زمانی که در یکی از گروه های دیگر بودم فردی که از تهران بود برای ترک مواد خود به اینجا آمده بود بعد از چهار روز که کمی حالش بهتر شده بود، از آمدن به کمپ پشیمان شده بود و از گروه دیگری که در تهران و با استفاده از شربت تریاک و چند ماه سفر کردن در آنجا بود صحبت می کرد و من چون چند سال بود ترک کرده بودم به او خورده گرفتم و برای من سوال شده بود که اصلا با شربت تریاک انسان می تواند ترک کند؟ چون در گروهی که آن زمان در آن قرار داشتم فقط یک راه برای ترک مواد با هر نوع مصرف وجود داشت آن هم چیزی نبود غیر از آب سرد!
مصرف تریاک برو آب سرد، مصرف هروئین داری برو آب سرد، متادون، آب سرد و بعد از این که یک دوره 15 روزه سپری می شد می گفتند پاک شدی، دقیقا مانند آدمی که در قرنطینه قرار داشت.
من برای اولین دفعه که وارد کنگره 60 شدم برای جشن پنج سال رهایی برادرم که در سمنان بود رفته بودم. بعد از پایان جشن به تفاوت ها فکر کردم زیرا من هم پنج سال بود که پاک شده بودم وقتی خودم و برادرم را مقایسه کردم، دیدم من فقط جسمم پاک بود چه از نظر جهان بینی چه از لحاظ مالی فهمیدم که من نسبت به برادرم بسیار تفاوت دارم و این به خاطر آن پروسه زمان که من در نظر نگرفته بودم.
همین موضوع باعث شد که من وارد کنگره60 شوم. با این که برای درمان به نیشابور می رفتم و سفر سختی رو سپری کردم باز هم خداوند را شکر می کنم که توانستم سفر خودم را به پایان برسانم و خدمت گزار کنگره 60 شدم. تنها توصیه ای که برای دوستان سفر اولی دارم این است که صبر پیشه کنند و سفر خود را ادامه دهند زیرا روزهای خوش نیز حتما برای آنها فرا خواهد رسید. از اینکه به صحبت های من گوش کردید از همه شما سپاسگزارم.
عکاس: مسافر عباس لژیون چهارم راهنما مسافر مجید
تایپ: مسافر جعفر لژیون چهارم راهنما مسافر مجید
ویراستار: مسافر احمد لژیون هشتم راهنما مسافر امید
ارسال خبر: مسافر حمید لژیون چهارم راهنما مسافر مجید
مرزبان کشیک: مسافر مجید
- تعداد بازدید از این مطلب :
76