اولین جلسه از دوره اول کارگاههای آموزشی- خصوصی خانمهای مسافر و همسفر نمایندگی لاله کرج، به استادی مسافر مونا، نگهبانی مسافر خاطره و دبیری مسافر پریسا، با دستور جلسه "وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من" در تاریخ ۳ بهمن ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۱:۳۰ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان مونا هستم یک مسافر؛
قبل از هر چیز بابت این اتفاق خجسته که شامل حال گروه خانمها شده است تبریک میگویم، به نوبه خودم خداوند را شاکر هستم که همیشه کمک میکند انجامها به انجام برسد و فرمانها به درستی اجرا شود. سپاسگزارم از آقای مهندس عزیز که همیشه و در همه جا پشتیان تمام گروهها هستند و سعی و تلاششان بر این است که هر دردی پیدا میشود، برایش فکری کنند و چارهای در نظر بگیرند.
امروز میخواهم راجع به درد خانمهای مسافر بگویم؛ بسیاری از انسانها در سطح جهان هستند که تلاش میکنند، هزینه و وقت صرف میکنند برای اینکه بتوانند این مشکل، این بیماری و درد را کاهش دهند یا درمان کنند. اما به نظر بنده تا به امروز و قبل از جناب مهندس، هیچکس موفق نشده این درد را به معنای واقعی درک کند و بفهمد، و به بهترین شکل ممکن برای آن چارهای بیندیشد.
ما در جامعهای هستم که یک خانم مصرفکننده بسیار در عذاب است، درصورتیکه حتی در بسیاری موارد این مشکل به دست خودش ایجاد نشده، برخی باید در کنار همسرشان مصرف میکردند وگرنه از خانواده طرد میشدند، چون در آن طایفه همه فکر میکردند این یک موضوع عادی است. برخی به این دلیل درگیر مصرف میشدند که بتوانند درد و رنج افسردگی بعد از زایمان را تحمل کنند، یا بتوانند فرزندانشان را تر و خشک و بزرگ کنند، و بسیاری دلایل دیگر که همه ما جسته گریخته با آنها آشنا هستیم، یا شاید با آن مسائل در چالش بودیم و میدانیم داستان از چه قرار است.
اما مهم نیست علت چه بوده، چه خواسته چه ناخواسته، وقتی یک خانم درگیر مواد مخدر میشود، گویی تمام درها برویش بسته شده است. در مورد خودم که اینطور بود.
ولی امروز ما به جایی رسیدیم که میتوانیم در سال حداقل ۲ یا ۳ نمایندگی برای خانمهای مسافر راهاندازی کنیم، و این امر بیدلیل نیست، چون میبینیم خانمهایی که رها شدهاند، چقدر قوی عمل میکنند، وقت میگذارند و میخواهند بازپرداخت داشته باشند، چقدر با گذشت، صبور و قوی هستند و درمان را فقط برای خودشان نمیخواهند. اینک ما این گوهر را به دست آوردهایم، میبینم که قلبتان میتپد تا یک بانو یا یک دختر دیگر به درمان برسد.
در هر ساختاری، نیروی انسانی مهمترین حرف را میزند. همانطور که آقای مهندس به ما آموزش دادند و سخنشان کاملاً بر حق است؛ هر سیستم مثلثی را شامل میشود؛ پول، علم و نیروی انسانی. خدا را شکر کنگره 60 با کمک کسانی که به درمان رسیدهاند، چه مسافران چه همسفران و کاملاً قوی و محکم روی پای خود ایستاده و در حال حرکت میباشد، و هر روز و هر سال پایههای مالی کنگره محکم و محکمتر میشود. علم کنگره هم علم ناب است که همگی از آن استفاده میکنیم. هر هفته آقای مهندس سیدیها را به روز تحویل ما میدهند. آموزشهای کنگره کاملاً راستین است و مو لای درزش نمیرود. این روال از ۲۵ سال پیش بوده، امروز هست و قطعاً برای نسلهای بعد از ما نیز میتواند کارگشا باشد و راهکارهای بسیار خوبی ارائه دهد، از اعتیاد گرفته تا هر مشکل دیگری ...
میماند، نیروی انسانی، که آن هم وظیفه من و شماست که اینجا هستیم. حتی تازه واردی که امروز روی این صندلی نشسته، حتی کسی که قرار است بعدها از راه برسد... این وظیفه ماست، هر کسی به درمان رسیده و میتواند و در توانش است، باید بماند، این راه را ادامه دهد و جاده را هموار کند برای دیگر نمایندگیها؛ بوشهر، چالوس، همدان، کرمانشاه، سیستان و بلوچستان، اهواز و شهرهایی که عاجزانه از ما میخواهند فضایی فراهم کنیم برای درمان، و این امر قطعا اتفاق میافتد، هرچند قدری سخت است و همت میخواهد.
و امروز میبینیم این همت در خانمهای مسافر وجود دارد، ما وقتی خواستیم شعبه کرج را راهاندازی کنیم، بسیاری از شهر تهران داوطلب شدند و آمدند، انشاالله گزینش میشوند و ما در هفته آینده این کار را به انجام میرسانیم.
اما در مورد دستور جلسه وادی دوازدهم و تاثیر آن روی من؛ در آخر امر، امر اول اجرا میشود. این قانون قبلاً بوده، امروز هست و در آینده هم خواهد بود. ما آن را کاشتیم، دو یا سه سال پیش این اندیشه در ذهنمان بود و این تصویرسازی را کردیم، آقای مهندس و بسیاری از خانمها این انرژی را فرستادند و این تصویر ذهنی زیبا را خلق کردیم، راجع به این موضوع صحبت کردیم و با تمام وجودمان خواستیم که روزی نمایندگی کرج شکل بگیرد. به امید خدا از این پس عزیزان ساکن کرج و توابع آن میتوانند در شهر خودشان به درمان برسند و خدمت کنند. این اتفاق افتاد، ما آن دانه را سه سال پیش در ذهنمان کاشتیم، و حال تحقق پیدا کرده است. و این گواه وادی دوازدهم است، تمام وادیهای کنگره ۶۰ قانون هستند. قانون چیزی است که بیبروبرگرد اجرا میشود، مثل قوانین ریاضی، همیشه دو دوتا میشود چهار تا و تغییرناپذیر است. هر چیزی که من امروز بخواهم، اگر خواستم قوی باشد و راجع به آن تفکر و اندیشه کنم، و در ادامه برای آن تلاش نمایم، قطع به یقین به آن خواهم رسید. من کاملاً به این موضوع ایمان دارم و بسیار این وادی را دوست دارم، چراکه امروز نمایندگی کرج ما را ساخت.
در ادامه دیدهبان محترم آقای زرکش که دقایقی مهمان نمایندگی لاله کرج بودند، سخنان کوتاهی بیان کردند و گفتند:
سلام دوستان علیرضا هستم یک مسافر
در ابتدا ورود شما را به استان البرز تبریک میگویم. از اینکه این اتفاق در این استان افتاد، بسیار خوشحالم. خانمی که درگیر مصرف موادمخدر میشود، خودش بهتر از همه میداند چه رنجی میکشد. ما از دور نگاه میکنیم، وقتی مردی مصرفکننده میشود، انگار چیزی گم شده است، ولی زمانیکه یک خانم مصرفکننده میشود، نگاهها نسبت به او تغییر میکند. در صورتی که من و شما میدانیم اینطور نیست، یک خانم مصرف کننده بسیار شریف است، این را ما که در کنگره هستیم میدانیم. و من موظف هستم شرایط را مهیا کنم تا یک خانم بتواند به درمان برسد. وقتی در مورد یک خانم مصرف کننده صحبت میکنیم، یعنی راجع به یک خانواده سخن میگوییم، و این خیلی مهم است که یک خانم بتواند بیاید و در آرامش و امنیت بیماری خود را درمان کند. من افتخار میکنم که در استان کرج این اتفاق افتاد، خانم مونا و گروه خانمهای مسافر برای این امر بسیار زحمت کشیدند، به همه شما تبریک میگویم، همگی میدانیم که زیر سایه چه انسان و چه نسل بزرگی داریم آموزش میگیریم. این امری که امروز اجرا شده، امر اول، شاید سالها پیش اذنش صادر شده بود. باز هم به همگی شما تبریک میگویم.
گردآوری و تایپ: راهنما مسافر پریسا- نمایندگی لاله کرج
ویرایش و ارسال: مسافر خاطره
- تعداد بازدید از این مطلب :
422