یازدهمین جلسه از دوره بیست و هشتم کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به استادی همسفر کبرا، نگهبانی همسفر مهرانگیز، دبیری همسفر آمنه با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز سهشنبه دوازدهم تیرماه ۱۴۰۳ ساعت 16:00 آغاز به کار کرد.
خلاصه سخنان استاد:
![](/EditorFiles/Image/IMG_9473.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
از راهنمای عزیزم همسفر سمیرا که اجازه خدمت در این جایگاه را به من دادند تشکر میکنم و همیشه قدردان زحماتشان هستم. با اجازه تمامی راهنمایان محترم شعبه، ایجنت، گروه مرزبانی و راهنمای خوبم میخواهم جلسه را شروع کنم، امیدوارم در کنار هم جلسه خوبی را برگزار کنیم. دستور جلسه امروز «قضاوت و جهالت» است. در کنگره ۶۰ دستور جلسات، کاربردی هستند و ما میتوانیم از دستور جلسه بهعنوان کلیدی برای مشکلات زندگیمان استفاده کنیم. شاید برای خیلی از مسافران و همسفران این سؤال پیش بیاید که این دستور جلسات به چهکار ما میآید؟ ما به کنگره میآییم تا اعتیاد مسافرانمان را درمان کنیم، چه لزومی دارد که آموزش ببینیم؟ سیدی بنویسیم یا اصلاً این دستور جلسات را گوش کنیم و در موردشان مشارکت کنیم؟ زمانی که جلسه شروع میشود ما 14 ثانیه سکوت میکنیم و از جهل و نادانی خودمان به خداوند بزرگ پناه میبریم به خاطر اینکه تمام خطاهای انسان از جهل و نادانی خودشان است.
اگر کسی سمت مصرف مواد میرود به این دلیل است که از مواد چیزی نمیداند و در این زمینه، نادان است و اطلاعاتی در این مورد ندارد، اگر کسی بداند که مواد چه بلایی سر جسم وزندگیاش میآورد بههیچعنوان سمت مواد نمیرود، حالا چه خواسته و چه ناخواسته باشد. زمانی که وارد کنگره ۶۰ میشود و لژیون انتخاب میکند اگر طبق قوانین کنگره و طبق گفتههای راهنمایش پیش برود صد درصد موفق میشود. قوانین کنگره چیست؟ مثلاً اینکه در مورد هم لژیونیهایمان و در مورد افراد کنگره نباید قضاوت کنیم، قضاوت کردن باعث میشود که انرژی خودمان گرفته شود، انرژی که باید صرف آموزش شود باعث سلب آرامش و آسایش از زندگیمان میشود. انسانها همیشه سر دوراهی انتخاب هستند، انسان مختار آفریدهشده و مسیر زندگیاش را خودش انتخاب میکند و در هر جایگاهی باشد دائماً در حال قضاوت کردن است. خیلی راحت بهطرف مقابلمان میگوییم این چه لباسی است که پوشیدهای؟ چرا اینقدر چاق شدهای؟ چرا اینگونه راه میروی؟
همه ما مثال معروفی که در مورد قضاوت کردن است را شنیدهایم؛ اینکه اگر میخواهید در مورد راه رفتن دوستتان قضاوت کنید کمی با کفشهای او راه بروید. کسانی که دائماً در حال قضاوت کردن دیگران هستند هیچ هدف و برنامه مشخصی برای زندگی خودشان ندارند. قضاوت کردن در مورد همسر و فرزندانمان هم باید در یک چارچوب خاصی باشد، ما نمیتوانیم به حریم خصوصی هیچکسی تجاوز کنیم؛ حتی اگر همسر یا فرزندمان باشد. هر شخصی برای خودش حریم خصوصی دارد و ما اجازه وارد شدن به حریم خصوصی کسی را نداریم. قضاوت کردن رابطه مستقیم با جهالت دارد، قضاوت یعنی حکم کردن و جهالت یعنی ندانستن، هر چه قدر که سطح دانایی افراد بالاتر باشد قضاوت کردن در مورد دیگران پایینتر است و اگر جاهل باشد به خودش اجازه میدهد که در مورد دیگران حکم صادر کند و در کارهایی که اصلاً به او ارتباطی ندارد دخالت کند. برای اینکه عقل بهدرستی قضاوت کند؛ باید بداند که قدرت عقل به داناییاش است.
اگر انسان در بستر آموزش، تفکر و تجربه، داناییاش را بالا ببرد باعث میشود که قضاوتها و خطا در او کمتر شود و به طبع آن انتخابهای درستتری خواهد داشت و آرامش و آسایش هم وارد زندگیاش میشود. در جهانبینی، مثلث جهالت در مقابل مثلث دانایی قرار میگیرد؛ مثلث جهالت از سه ضلع ترس، منیت و ناامیدی تشکیلشده است. خیلی از افراد موقع قضاوت کردن شاید از روی ترس، ناامیدی و منیتشان است. ما یکوقتهایی قضاوت میکنیم تا از خودمان فرار کنیم و حق قضاوت کردن کسی را نداریم، ما ظاهر زندگی دیگران را میبینیم و از باطن زندگیشان خبر نداریم و بیشتر این قضاوتها از روی ظاهر اتفاق میافتد؛ یعنی هر چیزی که چشممان میبیند سریع آن را قضاوت میکنیم و اجازهٔ تفکر به خودمان نمیدهیم که شاید این چیزی که چشم میبیند اصلاً درست نیست و اصل قضیه چیز دیگری است. ما همسفرها گاهی ناجوانمردانه مسافرهایمان را قضاوت میکنیم که بیشتر آن از جهل هست.
این همان سؤال اول من است که گفتم بعضی از افراد که برای بار اول به کنگره میآیند میگویند: این دستور جلسات به چهکار ما میآیند؟ درواقع جهل را مسافرها با مصرف مواد دارند و ما همسفرها با ناامیدی، ترس، منیت و با افکار منفی، مسافرها را قضاوت میکنیم و از روی منیت مدام به او میگوییم: اگر من جای تو بودم زندگی طور دیگری بود و تو نمیتوانی و غرور او را لگدمال میکنیم یا از روی ناامیدی خودمان امید به رهایی نداریم و دائم به مسافر میگوییم همه در کنگره رها میشوند؛ اما تو نمیتوانی، این به خاطر این است که به کنگره ۶۰ ایمان نداریم، اگر ایمان داشته باشیم و امیدوار باشیم هیچوقت این حرف را نمیزنیم. گاهی هم با ترسهایمان این کار را میکنیم؛ چون یکوقتهایی ترس از آینده داریم، از آینده بچههایمان و مسافرانمان میترسیم و مدام با خودمان کلنجار میرویم که آیا رها میشویم؟ آیا مسافر من خوب میشود؟ اینها ترس بازدارنده است و باعث میشود ما حرکت نکنیم و یک سدی در مسیرمان قرار میدهد.
سعی کنیم مسافرهایمان را مورد قضاوت قرار ندهیم، گاهی همین قضاوتهای نابجای ما مسافر را به بیراهه میکشد و ممکن است مسیر خود را عوض کند. یکوقتهایی پیش میآید که ما را قضاوت میکنند و ما هم مورد قضاوت قرار میگیریم؛ اما میخواهم بگویم با آموزشهایی که در اینجا دریافت میکنیم بهقدری باید خودمان را قوی کنیم تا در مقابل حرفهای دیگران ناراحت نشویم، مثل دریا باشیم تا با پرتاب هر خردهسنگی متلاطم نشویم. به نظر من هر حرفی ارزش شنیدن و هر قضاوتی ارزش بحث کردن را ندارد، ما از تاریخچه دردهای دیگران بیخبر هستیم و نمیدانیم کسی که ما را قضاوت میکند از کجا و چگونه زخمخورده است. خودمان را بیشتر قوی کنیم تا بتوانیم از کنار آدمهای منفی زندگیمان عبور کنیم و از آنها نرنجیم، قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت قرار نگیریم. در آخر از خداوند هم برای شما و هم برای خودم میخواهم که صدای افکارمان را خاموش کند تا صدای خداوند را بیشتر بشنویم، یکوقتهایی بهقدری غرق قضاوت کردن دیگران میشویم که فراموش میکنیم قاضی فقط خداوند است.
![](/EditorFiles/Image/IMG_9479(1).jpeg)
در ادامه انتخابات مرزبانی همسفران نمایندگی حر با حضور پرشور همسفران برگزار شد:
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_213508_109(1).jpg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_7135.jpeg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_7136.jpeg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_7137.jpeg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_204618_593.jpg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_204618_236.jpg)
![](/EditorFiles/Image/IMG_20240703_204555_649.jpg)
تایپ: همسفر فاطمه و همسفر پریناز رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
ویرایش: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم) و همسفر کبرا رهجوی راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم)
عکس: همسفر فرخنده مرزبان خبر
ارسال: همسفر محدثه راهنمای ویلیام
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
199