English Version
English

انسانی باشم که انسانی می‌اندیشد

انسانی باشم که انسانی می‌اندیشد

اصولأ خیلی از انسان‌ها در اثر جهل و ندانسته‌ها همین‌طور عدم شناخت از خود و دیگران‌ قضاوت می‌کنند و مورد قضاوت قرار می‌گیرند در واقع این بستگی دارد که ما چه چیزی بکاریم‌ چون سیستم هستی و کائنات دارای یک برنامه‌ریزی دقیق و حساب شده است‌؛ یعنی هر آنچه بکارم همان را برداشت خواهم کرد. 

اگر نگرش من نسبت به اطرافیانم مثبت باشد و در موردشان قضاوت، کینه، حسادت و... نداشته باشم به طبع آن در مورد من نیز قضاوت نخواهد شد‌؛ بنابراین این خود من هستم که با قضاوت و ضد‌ارزش‌ها هیزم جهنم خود را جمع می‌کنم یا با تزکیه و پالایش نفس درهای بهشت را به روی خود باز می‌کنم.

برای اینکه دست از قضاوت کردن دیگران بردارم باید از ترس‌، منیت، ناامیدی، کینه، حسادت و باقی ضدارزش‌ها عبور کنم و این امکان‌پذیر نیست مگر با پالایش نفس و حس که کاری است سخت؛ اما امکان‌پذیر حالا چرا سخت است‌؟ به دلیل اینکه ظرف یک روز و یک ماه امکان ندارد به فرمان عقل و شو شود نزدیک شوم من باید هر ایرادی که در دیگران می‌بینم آن را در خود جستجو کنم؛ زیرا بدون شک آن ایراد در من وجود داشته که باعث شده در دیگران رویت کنم پس باید دوربین را از روی دیگران بردارم و به خود بپردازم آن‌وقت زمانی برای قضاوت و نقد و بررسی دیگران نخواهم داشت چون به جای اینکه عیب‌های دیگران را ببینم عیب‌های خودم را خواهم دید.

از قدیم گفتند اگر می‌خواهی کسی را قضاوت کنی با کفش‌های او راه برو آیا می‌توان با کفش دیگران راحت راه رفت‌‌؟ آیا می‌دانم دیگران چه سختی‌ها و تلاش‌هایی را انجام داده‌اند تا موفق شده‌اند و توانسته‌اند یک زندگی خوب و متعادلی را بسازند‌؟ من فقط ظاهر قضیه را می‌بینم و با حس حسادت و بدگمانی بر مسند قضاوت می‌نشینم؛ حتی حکم نیز صادر می‌کنم که معلوم نیست این زندگی و اموال را از کجا بدست آورده است؛ بنابراین من باید متوجه شوم که این همان هیزمی است که برای جهنم خود در حال جمع کردنش هستم.

خداوند را هزاران مرتبه شکر می‌کنم که در کنگره آموزش‌های زیادی گرفتم تا از ضدارزش‌ها فاصله بگیرم و نفس خود را پالایش کنم تا به مرور زمان فرمان‌های قدرت مطلق و خرد جهانی که می‌گوید: دروغ نگو، فساد نکن، دیگران را سرزنش و مورد قضاوت قرار مده را در درون و برون و از کلام به عمل سالم در بیاورم که حقیقتا زمان زیادی می‌طلبد تا انسانی باشم که انسانی می‌اندیشد‌.

و اما کلام آخر: بالاترین هنر، هنر درست زندگی کردن است تا از تخریب‌ نیروهای منفی که یکی از آن‌ها همان قضاوت کردن است در امان باشم تا در صلح و آرامش قرار گیرم و الگوی خوبی برای دیگران باشم.

نویسنده: راهنما تازه‌واردین همسفر اعظم 

ویرایش: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم)

ویراستاری و ارسال‌: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم)

همسفران نماینگی پاکدشت

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .