دهمین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به نگهبانی همسفر مهرانگیز، دبیری همسفر اکرم و استادی همسفر ناهید با دستور جلسه «وادی چهارم و تأثیر آن روی من» در روز سهشنبه بیست و نهم خردادماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_6863(4).jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شاکرم که امروز این جایگاه نصیب من شد که خدمت کنم. از نگهبان جلسه و راهنمای عزیزم خانم خدیجهٔ عزیز تشکر میکنم که این خدمت را به من واگذار کردند. از مرزبانها و ایجنت شعبه تشکر میکنم که برای ما خیلی زحمت میکشند. برای آقای مهندس و خانوادهٔ محترمشان هم آرزوی سلامتی و تندرستی دارم که این راه را برای ما فراهم ساختند. امروز دستور جلسه در مورد «وادی چهارم و تأثیر آن روی من» میباشد؛ وادی چیست؟ و به ما چه میگوید؟ ما باید کمی به عقب برگردیم؛ وادی به معنی راه است و ما در کنگره ۶۰ چهارده وادی یا همان چهارده راه داریم که این چهارده وادی به ما کمک میکند که قوانین درست زندگی کردن را یاد بگیریم و در نتیجه به آرامش برسیم.
وادی اول تا چهارم به من کمک میکند که یک راه اصولی و درست را در زندگی خود انتخاب و آن را شروع کنم. وادی اول در مورد تفکر است و جایگاه تفکر و درست فکر کردن را به من آموزش میدهد. وادی دوم پوچی و ناامیدی را از من میگیرد. و وادی سوم به من یاد میدهد که هیچکس به اندازهٔ خود من به فکر من نیست و نباید منتظر بنشینم تا دیگران به من کمک کنند بلکه باید بار مسئولیت زندگیام را خودم بر عهده بگیرم و به دوش بکشم. در اینجا است که من ناخودآگاه به سوی خدا میروم و میگویم: خدایا حالا که من کسی را ندارم که به من کمک کند و کسی به من کمک نمیکند پس خودت به من کمک کن و مشکلات من را حل کن؛ اما در این راه، وادی چهارم به من میگوید که در مسائل حیاتی، مسئولیت دادن به خداوند یعنی سلب مسئولیت از خویشتن، این یعنی چه؟
یعنی اینکه من خودم باید به فکر خودم باشم و نباید بنشینم و دست روی دست بگذارم که خدا به من کمک کند و کارهایم را به خدا بسپارم. خداوند به من حق انتخاب و اختیار کامل داده است که راه را انتخاب کنم. من هم میتوانم در مسیر ضدارزشها باشم و آن مسیر را انتخاب کنم و هم میتوانم در مسیر صراط مستقیم باشم و مسیر ارزشها را انتخاب کنم. در اینجا اگر من در مسیر ارزشها باشم، القای افکار صورت میگیرد که دستهای آسمانی فقط القای افکار را انجام میدهند و به من کمک میکنند که بتوانم مسئولیت کارهای زندگیام را خودم به عهده بگیرم و بر دوش دیگران نیندازم و از دیگران توقعی نداشته باشم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_6866(2).jpeg)
وادی چهارم به من خیلی کمک کرد که زندگیام را با همهٔ مشکلاتش بپذیرم و پذیرش من را در برابر مسئولیتها و مشکلات زندگیم بالا برد و همین باعث شد که من دست از تلاش و کوشش خودم برندارم، لحظه به لحظهٔ زندگیم وجود خدا و کمکهایش را احساس کردم. خداوند میفرماید؛ انسان، هیچ چیزی جز سعی و تلاش خودش نیست، همین سعی و تلاش من هم باعث شد که مسیر کنگره برای بار دوم برای من هموار شود، وارد کنگره شوم و مسافرم دوباره سفر کند. من اینبار پذیرفتم که مشکل من از مسافرم نیست یعنی مسافر من مشکل اصلی زندگی من نیست بلکه او یک فرد بیمار است و هیچ تقصیری در این مشکلات ندارد، طبق دستور آقای مهندس باید یازده ماه این دورهٔ درمان را طی کند، وظیفهٔ من این است که مثل یک پرستار مهربان کنارش باشم و به او کمک کنم که بعد از این یازده ماه، هم خودم، هم مسافرم از تاریکیها بیرون بیاییم و به سمت نور حرکت کنیم.
قبل از کنگره من همیشه فکر میکردم طی یک یا دو هفته میشود مسافر را درمان کرد، منتظر معجزه بودم و میگفتم یکی دو هفته سپری شد چرا مسافر من درمان نشد؟ در صورتی که اینطور نیست، این راهی که مسافر باید طی کند یازده ماه زمان میبرد. من همیشه به خدا میگفتم؛ من که راه درست را میروم چرا به من کمک نمیکنی؟ ولی این وادی به من یاد داد که مسئولیتپذیر باشم، مسئولیت کارهایم را به عهدهٔ خداوند یا به عهدهٔ دیگران نگذارم. در اینجا است که من به خداوند اعتماد میکنم و وقتی در مسیر ارزشها قدم برمیدارم، وقتی که مسئولیتپذیر باشم و مسئولیت کارهایم را به عهده بگیرم میبینم که خداوند در این مسیر هر چیزی که من نیاز داشته باشم را برای من فراهم میکند تا به خواستههایم برسم.
در واقع الان؛ من به عظمت، شکوه و اقتدار انسان پی میبرم که چهقدر در هستی، انسان موجود باارزشی است. ما در اینجا خود واقعیمان را میشناسیم و باور میکنیم که از روبهرو شدن با مشکلات زندگیمان اصلاً نترسیم، زندگیمان را همانطوری که هست بپذیریم، با ترسهای زندگیمان روبهرو شویم و هیچ وحشتی نداشته باشیم. نباید مسئولیت خودمان را بر دوش خداوند بیندازیم، فقط میتوانیم به خدا اعتماد کنیم و در مسیر ارزشها حرکت کنیم، وقتی من در مسیر ارزشها حرکت میکنم و مسئولیتپذیر میشوم این مسئولیتپذیری باعث انعطاف و نرمی من میشود، باعث میشود که من به تعادل و تسلیم برسم.
تایپ: همسفر فرشته و همسفر اکرم، راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر کبری، راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم) و همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
عکس و ارسال: همسفر محدثه (راهنمای ویلیام)
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
123