نهمین جلسه از دوره بیست و هشتم سری کارگاههای آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه همسفران نمایندگی حر به نگهبانی موقت همسفر اکرم، دبیری همسفر آمنه و استادی همسفر سمیرا با دستور جلسه «کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر و تصاویر آن» در روز سهشنبه بیست و دوم خردادماه ۱۴۰۳ رأس ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کارکرد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_6700.jpeg)
خلاصه سخنان استاد:
خداوند را شکر میکنم که در این جایگاه قرار گرفتهام. از راهنمای عزیزم تشکر میکنم و از ایشان سپاسگزار هستم که این فرصت را به من دادند. دررابطهبا کتاب ۶۰ درجه؛ این کتاب راهنما و نقشهٔ راه برای کسانی است که خواستار ریزش هستند و میخواهند از ضدارزشها خارج شوند و در صراط مستقیم قرار بگیرند. کتابی است که پیشگویی و پیشبینی میکند. وقتی در سفر و در مسیر قرار میگیریم، با آن تصاویرش لحظه به لحظهٔ سفر را برای ما میگوید که الان کجا قرار داریم و در چه وضعیتی هستیم و در نهایت در انتهای راه به کجا و به چه مکانی میرسیم. همان ابتدا امید را به ما با سند و مدرک میدهد که همان کتاب است و آقای مهندس حسین دژاکام خودشان این راه را رفته و به نتیجه رسیدهاند و ما پیرو راه ایشان هستیم. ما یک مثلث داریم که شامل نور، صوت و حس است که هستی و حیات بر مبنای این مثلث است حالا اگر این سه پارامتر در ما مختل شود ما وارد تاریکیها میشویم.
اگر نور نباشد وارد تاریکی میشویم و اگر حسهای ما بسته باشد هیچ احساس و لذتی نداریم؛ از هستی هیچ برداشتی نمیکنیم و اگر صوت نباشد هیچ دریافتی نداریم. صوت چیزهای قشنگی را برای ذهن میسازد و ذهن مثل عطر آن را پراکنده میکند. وقتی ما وارد تاریکی شویم و این پارامترها در ما به مشکل بخورند، در سرمای ۶۰ درجه زیر صفر قرار میگیریم؛ سرما هم تمثیل از نادانی و ناآگاهی است. کتاب ۶۰ درجه به نظر من هم صور پنهان و هم صور آشکار دارد. صور آشکارش یک کتاب است که خوب نوشته شده و راه درمان را به ما نشان میدهد؛ ولی در صور پنهان هم خیلی کارها میکند، خیلی تغییرها را در ما ایجاد میکند و ما را پخته میکند، گره کور درمان اعتیاد و گرههای درونی ما را باز میکند، ما را قدرتمند و قوی میکند و این بهمرورزمان اتفاق میافتد.
![](/EditorFiles/Image/IMG_6716.jpeg)
در ابتدا خیلی سخت و مشکل است که بخواهیم از این راه و مسیر عبور کنیم؛ ولی اگر حرکت کردیم و عبور کردیم، از آن جهان یخزده بیرون میآییم و عبور میکنیم. من این کتاب را خیلی دوست دارم و خیلی با آن حس میگیرم. من چند سالی بود که با حال خیلی خراب به کنگره آمدم یعنی ۶۰ درجه که هیچ، ۱۰۰ درجه زیر صفر بودم. مدتها گذشت مقداری حالم خوب شده بود؛ ولی خودم میدانستم که حال خوبی ندارم؛ یک روز دستور جلسه همین کتاب ۶۰ درجه بود. یکی از عزیزان مشارکت کردند و گفتند؛ بزرگان کنگره گفتهاند که اگر از روی کتاب ۶۰ درجه بنویسید، گرههای درونی شما باز میشود. خدا را شکر من این مطلب را آن روز شنیدم و رفتم شروع به نوشتن کتاب کردم. یکبار از رویش نوشتم دیدم هیچ تغییری نکردم و خودم میدانستم که خیلی ناآرام هستم؛ به قولی این سه پارامتر در من کار نمیکرد، نمیتوانستم ببینم و آموزش بگیرم.
دوباره با دفتر بهتری شروع به نوشتن کردم و مقداری آرام شدم، حالم بهتر شد و واقعاً لذت بردم، هر چیزی هم که به ما لذت بدهد به دنبالش میرویم و پیگیر آن میشویم، با خود گفتم باز هم بنویسم، این دفعه با عشق و حال خوب. دفتر بزرگتری خریدم، عکسهای کتاب را چاپ کردم، خودکارهای اکلیلی قشنگ و رنگی خریدم و دوباره شروع به نوشتن کتاب کردم و واقعاً گرههای درونی من باز شدند، در واقع طوفانها و مشکلات دیگری برای من در راه بود، نوشتن کتاب باعث شد آماده شوم و من دیگر مسلط بودم. خدا را شکر که اینها را پشت سر گذاشتم و گذشت، هر بار که به دفترها نگاه میکردم حالم خوب میشد، با خود گفتم حالا که اینقدر خوب است و حال من را خوب میکند یکبار دیگر هم بنویسم و من چهار بار از روی کتاب ۶۰ درجه زیر صفر نوشتم و وقتی الان به دفترهایم نگاه میکنم واقعاً حس و حال خود را میبینم، بار اول که چیزی نفهمیدم و وقتی به نوشتن خود هم نگاه میکنم میبینم که چهقدر حالم خراب بوده است.
از روی همان نوشتن و حتی همان خودکاری که دستم بوده متوجه میشوم و بهمرور تغییرات را در خودم دیدم تا وقتی به چهارمین دفتر رسیدم، خدا را شکر که این کتاب راه را به من نشان داد و راهگشای من برای حال خوب شد. قبل از اینکه این کتاب نوشته شود انسانهای زیادی در تاریکی اعتیاد و ضدارزشها بودند و هیچ راهی برای نجات پیدا نمیکردند، به هر ریسمانی هم که چنگ میزدند باز دوباره سر جای خودشان بازمیگشتند حتی با حال خرابتر و کلاً ناامید شده بودند و میگفتند راه نجاتی نیست و دنیا همین است و باید بااینحال خراب زندگی کرد، ولی وقتی این کتاب نوشته شد و به کنگره ۶۰ وارد شدند انگار دنیای دیگری شد. جهان دیگر برای انسانهایی که واقعاً میخواهند تغییر کنند و خواستار تغییر هستند به وجود آمده است، برای کسانی که واقعاً میخواهند، معجزه میکند.
کتابی است که خیلی چیزها میشود از درون آن برداشت کرد و خیلی قشنگ میتوان با تصاویر آن ارتباط برقرار کرد. من هر زمان که در دوراهی باشم و حالم خراب باشد، کتاب ۶۰ درجه را باز میکنم، هر پیامی که از هر استادی باشد سعی میکنم سیدی آن را گوش بدهم و واقعاً گره از من باز میکند. میگوید؛ پیروی کنید آن کسان را که از شما مزد نمیخواهند و آنها راهیافتگاناند. مثل جناب مهندس که بیمزد و بیمنت، علم و آگاهیاش را در اختیار ما میگذارد و یکی از آن راهیافتگان است. انشاءالله که بتوانیم پیرو راه ایشان باشیم و از علم و آموزشهای کنگره به نحو خوبی استفاده کنیم.
تایپ: همسفر مریم، راهنما همسفر سمیرا (لژیون پانزدهم) و همسفر فرشته، راهنما همسفر زهرا (لژیون هفتم)
ویرایش: همسفر کبری، راهنما همسفر مریم (لژیون هجدهم) و همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون هفدهم)
عکس: همسفر فرخنده (مرزبان خبری)
ارسال: همسفر محدثه (راهنمای ویلیام)
همسفران نمایندگی حر
- تعداد بازدید از این مطلب :
278