حس مانند خداوند موجود اما رویت‌ناپذیر است

صد هزاران فضل دارد از علوم
جان خود را می نداند از ظلوم
داند او خاصیت هر جوهری
در بیان جوهر خود چون خری

چقدر این قانون زیبا است چقدر عظیم و چه معنای سحر آمیزی را در خود حمل می‌کند، بله صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است این وادی یا راه مانند شمشیری برنده است زیرا هم هشدار می‌دهد، هم امید به بازگشت می‌دهد، هم صعود است و هم سقوط است، هم مرگ است و هم زنده است. به‌طور کلی ‌هم رحمت و هم لطف و بخشندگی خداوند را به شکل زیبایی به انسان‌ها می‌سپارد تا خودش هر طور که مایل است ترسیم کند و به انسان یاد می‌دهد که پایان هر نقطه سرآغاز خط دیگریست.

همه‌ انسان‌ها می‌توانند هر جایگاه و هر صفتی که دارند را عوض کنند هیچ شخصی مجبور نیست صفات زشت خود را تا ابد با خود حمل کند و تا ابد در جهنم بماند اگر انسانی بخواهد اختیار کامل دارد و می‌تواند صفات زشت خود را تغییر دهد و مورد رحمت خداوند قرار بگیرد.

اگر انسان در بالاترین نقطه‌ بهشت هم باشد اگر صفت خوب او تبدیل به صفت ناپسند شود از طبقات بالای بهشت به طبقات زیرین جهنم می‌‌آید زیرا انسان جاری است. هیچ چیز در هستی ثابت نیست و تغییر می‌کند چون مسیر تکامل و زندگی در تغییر، تبدیل و ترخیص است. تغییر فصل‌ها، پیدایش روز و شب، خواب و بیدار شدن درختان همه این‌ها نشان‌دهنده‌ جاری بودن و تغییر کردن است، ما اگر در گذشته کارهای ضدارزشی انجام می‌دادیم یا اگر دچار اشتباهاتی بوده‌ایم می‌توانیم با کنار گذاشتن آن‌ها و تغییر کردن تبدیل به انسانی پاک شویم.

این وادی مسیر خلقت را برای ما روشن کرده است و چقدر زیباست وقتی که می‌گوید بزرگ‌ترین معجزه‌ حیات خود حیات است. ساختار تمام هستی بر مبنای سه چیز است: نور، حس و صوت چقدر نور‌ زیبا است زمانی‌که با طلوع خورشید فرمان دوباره زیستن داده می‌شود تا نار وجودیت با دوری از ضد‌ارزش‌ها، تزکیه و تبدیل به نور شود و صوت که اداره مخابرات را در هستی به عهده دارد و اطلاعات و پیام‌ها را در سطح زمین انتقال می‌دهد، اگر صوت نباشد اتصال، حیات و زندگی نیست و همه جا در سکوت محض است. صوت می‌گوید: ای انسان تو چیزی نیستی مگر آن‌چه خودت تلاش می‌کنی به انسان اختیار کامل داده شده است تا صفات زشت خود را تغییر بدهد و در زندگی به صلح و آرامش برسد.

حس مانند خداوند است موجود؛ اما رويت‌ناپذیر، حس اولین نیروی به کار انداختن قوه عقل است. حس دوست‌داشتن، عشق ورزیدن، ما تا زمانی‌که نفرت را ندانیم مفهوم عشق را نمی‌فهمیم. برای تغییر صفت گذشته که کاری هم سخت است و هم آسان فقط یک راه وجود دارد تزکیه، تسویه و پالایش اولین قدم برای تزکیه، تفکر سالم است و از تفکر سالم ایمان سالم به وجود می‌آید و بعد عمل سالم و حس سالم و عشق سالم. عشق سالم ذره‌ذره پدیدار می‌شود و هیچ‌گاه به نفرت تبدیل نخواهد شد، باید مراقب باشیم که در صراط‌مسقتیم باشیم زیرا با کوچک‌ترین اشتباه امکان برگشت وجود دارد.

منیت، ترس و سایر نیرو‌های منفی همیشه در تلاش هستند تا ما را از صراط‌مستقیم منحرف کنند، اگر بخواهیم این‌‌گونه نشود باید همواره آموزش بگیرییم و آن را عملی کنیم.

نویسنده: همسفر زینب رهجوی راهنما همسفر زهرا (لژیون چهارم)
عکاس خبری: همسفر سمیه رهجوی راهنما همسفر رقیه (لژیون سوم)
ویراستاری و ارسال: همسفر گلناز رهجوی راهنما همسفر آمنه (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی کاشمر