English Version
This Site Is Available In English

راه نجات همیشه هست، زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست

راه نجات همیشه هست، زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست

نهمین جلسه از دوره سی‌‌ و نهم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰، نمایندگی صالحی، به استادی مسافر حامد و نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافر علی اکبر با دستور جلسه  "وادی دهم و تاثیر آن روی من"  در روز دوشنبه 5 آبان ماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷:۰۰ آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
خداوند شاکرم که بار دیگر فرصت داده شد تا بتوانم در این جایگاه قرار بگیرم و خدمت کنم همچنین از شما عزیزان آموزش بگیرم.
از راهنمای خوبم عباس آقا و ایجنت محترم و مرزبان ها و همه ی خدمتگزاران شعبه خیلی سپاسگزارم.
وادی دهم می‌گوید صفت گذشته در انسان صادق نیست چون جاری است؛
من تازه متوجه شده ام که وادی دهم چیست و چه معنایی را بیان می‌کند؛ من شخصا بعد از یک سال و چند ماه از رهاییم می‌گذرد و الان متوجه شدم وادی دهم بسیار عظمت دارد وادی دهم شاه کلید مسائل ماست.
من در گذشته صفت خوبی نداشتم، الان هم صفت های بد به همراهم هست ولی وقتی به صفت گذشته‌ام نگاه می‌کنم، آن زمانی که در تاریکی بودم، آن زمانی که فقط مواد و خودم را می‌دیدم و این جادوی هفت رنگ مواد مخدر تمام حس های من را بسته بود و بیمار کرده بود و اطرافم تاریکی بود و اکنون را می‌بینم خدارا شکر می‌کنم.
وادی، وادی امید هست، وادی بازگشت در هر مرحله و شرایطی و هر جایگاهی که قرار داری می‌توانی برگردی، تویه به ذهنم آمد البته در گذشته برای من درست تفسیر نکردند می‌گفتند توبه کن ولی حرف از بازگشت نبود؛ ولی زیبایی این وادی این هست که زیبایی و عشق را طوری درون ما نهادینه می‌کند که با تمام وجودت می‌پذیری و ایمان می‌آوری که با وجود آن ایمان انسان به همه چیز می‌تواند برسد.
تمام هستی را خداوند برای انسان قرار داده است یعنی همه چیز، زمین، دریا، آسمان، حیوانات هر چیزی که وجود دارد در اختیار انسان هست و انسان هم در اختیار آنهاست.
هیچ کس نمی­تواند بگوید؛ از من گذشته و من در زشتی­ ها غوطه ­ورم و کاملاً غرق شده­ ام و راه نجاتی نیست. راه نجات همیشه هست؛ زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست، چون جاری است.
به دلیل جاری بودنِ انسان؛ اگر ما در بالاترین نقطۀ بهشت قرار داشته باشیم، هرگاه صفت نیک ما تبدیل به صفت زشت گردد، ما را از بهشت به طبقات زیرین جهنم فرو خواهد کشید، چون انسان جاری است!

روزی که من با راهنمای عزیزم خدمت آقای مهندس رفتیم، آنجا برای کسب اجازه پهلوانی وقتی که صحبت ها تمام شد، صدایم کردند، رفتم جلو گفتند که از خداوند تمنا نداشته باشی، از آن روز ذهنم درگیر است، بسیار جمله ی سنگینی بود شاید با آن صراحت و حسی که ایشان به من گفتند به دلم نشست و فکر کردم به اینکه خداوندی که من را آفریده، همه ی برکات و نعمت برای من گذاشته، ذره یی منت سر من نزاشته است چطور من می‌توانم با کوچک ترین کار، گذشت و هرچیزی که من انجام می‌دهم تمنایی از خداوند داشته باشم، خداوند چه چیزی از بنده‌اش می‌خواهد؟ جز اختیار خود انسان که در وادی دهم درباره‌اش صحبت شده یعنی همه چیز را در اختیار خود انسان قرار داده است؛ می‌گوید خودت ترسیم کن خودت بساز آن چیزی را که می‌خواهی، حالا من می‌توانم به درستی بسازم یا به غلط، می‌توانم به سمت الهی بروم یا به سمت تاریکی و شیطان.
این وادی هشدار هم می‌دهد، هشدار می‌دهد که حامد فکر نکن الان حس هایت بیدار است و تغییر کردی، ممکن است لحظه یی دور بشوی، اگر در صراط مستقیم نباشی، چون هستی جاری هست.
من شخصا همیشه در تلاش هستم که گیرنده هایم بهتر کار کنند هر روز بهتر بشوم، حس های درونی ام را تغییر بدهم تا گیرنده هایم درست کار کنند به سمت تقوا کار کنند اگر این ها به درستی کار نکنند دوباره برمی‌گردم.
مهندس می‌گوید در سفر دومی در بهترین جایگاه ممکن است اگر از مسیر دور بشوی، به سمت مواد و یا خیلی مسائل دیگر بروی؛ فقط باید در کنگره ماند و به حرف های راهنما گوش کرد و سر را با سر راهنما عوض کرد، باید بنویسی باید نگاهت به سمت نور باشد نوری که امثال من اینجا گرفتیم و چیزی به غیر از برکت و رحمت و هیچ چیزی به غیر از این به ما نمی‌دهد، راه و رسم زندگی را می‌دهد سکوی پرتاب من لژیون سردار بود.
خیلی سپاسگزارم که به صحبت های من گوش کردید.
تایپ، ویرایش و بارگزاری خبر: مسافر احسان لژیون یکم و مسافر مهران لژیون چهاردهم

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .