صفات انسان قابل تغییر است

جلسه سیزدهم از دوره هفتم کارگاه‌های آموزشی خصوصی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی خیام با استادی همسفر افسانه، نگهبانی همسفر مرضیه و دبیری همسفر سمیه با دستور جلسه «وادی دهم (صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است) و تأثیر آن روی من» روز دوشنبه ۵ آذرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۰۰ آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:

آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است؛ یعنی انسان می‌تواند صفات خود را تغییر دهد به‌شرط این‌که حس‌های خود را تزکیه نماید و اولین قدم برای تزکیه حس، تفکر است. آقای مهندس بیان کردند: «این وادی یا این قانون مثل شمشیری برنده است هم هشدار و هم امید به بازگشت می‌دهد»؛ به‌طورکلی رحمت، لطف و بخشندگی خداوند را در مسیر زندگی انسان به نمایش می‌گذارد.

همه انسان‌ها قادر هستند و می‌توانند در هر نقطه‌ای که قرار دارند و هر صفتی را که با خود حمل می‌کنند عوض کنند. انسانی که مرتکب فجایع و جنایت‌های بی‌شمار گردیده است می‌تواند صفات زشت خود را تغییر دهد و از آن‌ها بازگشت کند. هیچ انسانی مجبور نیست یک صفت یا صفت‌های زشت خود را به‌صورت جاودانه یا تا ابد در خود حفظ کند و هیچ‌ کس نمی‌تواند بگوید از من گذشته و من در زشتی‌ها غوطه‌ور هستم و کاملاً غرق‌ شده‌ام و راه نجاتی نیست؛ چراکه حتماً راه نجاتی هست؛ زیرا صفت گذشته در انسان صادق نیست؛ چون جاری است.

به دلیل جاری بودن انسان اگر ما در بالاترین نقطه بهشت قرار داشته باشیم هرگاه صفت نیک ما تبدیل به صفت زشت گردد ما را از بهشت به طبقات زیرین جهنم فرو خواهد کشید؛ چون انسان جاری است و همه‌چیز در هستی جاری و در حرکت است برای بودن، وجود داشتن، زندگی، حیات، فضا، مکان، زمان، ساعت؛ زیرا بزرگ‌ترین معجزه حیات خود حیات است؛ بنابراین همه باید با ساعت زندگی کنند به عبارتی هر پایانی، ساعتی مشخص دارد که قبلاً اندازه‌گیری شده است.

چهار عنصر مخالف آب، باد، خاک و آتش هستی را به وجود آورده‌اند؛ اما سه مؤلفه دیگر وجود دارد که نه‌تنها جهان زمینی بدون آن‌ها مفهومی ندارد؛ بلکه در ساختار سایر جهان‌ها یا آسمان‌ها و جهان‌های پس از مرگ و ارتباط بین آن‌ها نقش بسیار کلیدی بر عهده‌ دارند و بدون آن‌ها هستی و نیستی هیچ معنایی پیدا نمی‌کند، این سه مؤلفه عبارتند از نور، صوت و حس. نور در هستی فرمان می‌دهد. نور لطیف‌ترین چیزی است که ما در جهان خود تنها قادریم فقط طیفی از آن را مشاهده کنیم.

سپس صوت که ما فقط می‌توانیم قسمت کمی از اصوات را در جهان خود بشنویم، اصوات وظایفی مانند اداره مخابرات را در هستی بر عهده‌ دارند که می‌توانند اطلاعات، آگاهی و پیام‌ها را در سطح زمین انتقال دهند و همین‌طور ارتباط بین سایر جهان‌های آفرینش و ارتباط بین اجزای هستی و نیستی را فراهم کنند. در نهایت حس که مانند خداوند است در تمام هستی و نیستی، موجودی رؤیت ناپذیر است؛ اما همنام خودش قابل حس است. حس اولین نیرویی است که قوه عقل را به کار می‌اندازد.

حس آن چیزی است که ما یا کلیه موجودات توسط آن هستی را درک می‌کنیم. وقتی‌که حس خوب کار کند و آرام باشد چه شادی و چه شعف غیرقابل‌ توصیفی به انسان دست می‌دهد. اگر ما بتوانیم با تزکیه حس‌های خارج از جسم خود را تقویت کنیم و از دروازه‌های پنج حس درون جسم عبور کنیم آنگاه می‌توانیم دریافت کنیم و نتیجه می‌گیریم که برای تغییر صفت گذشته باید حس یا موج گیرنده و فرستنده را عوض کرد و این کاری است هم سخت و هم سهل و برای تغییر حس در جهت ارزش‌ها فقط یک‌راه وجود دارد و آن‌هم تصفیه، تزکیه و پالایش است.

اولین قدم برای تزکیه، تفکر است و تفکر سالم، ایمان سالم را به ارمغان می‌آورد. ایمان یعنی تجلی نور خدا در انسان. صفت گذشته در انسان صادق نیست و هیچ‌چیزی در جهان ثابت نیست، تنها چیزی که در جهان ثابت است همین بی‌ثباتی است. اگر انسان در اعماق جهنم باشد یا گناهکارترین باشد می‌تواند تغییر کند؛ فقط کافی است که روی خود را برگرداند. گاهی روی ما به‌طرف تاریکی است، کافی است برگردیم و به‌طرف روشنایی حرکت کنیم؛ قطعاً خداوند به ما کمک می‌کند.

این وادی به ما می‌گوید: انسان، اگر به اوج گرفتاری، بدبختی رسید، لازم نیست خودکشی کند، می‌تواند همه‌چیز را تغییر دهد و جابه‌جا کند. خدا را شاکرم و از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر می‌کنم که این بستر را برای ما فراهم کردند تا بتوانیم به کنگره بیاییم و مسافرانمان به درمان برسند و همه ما حال خوب را تجربه کنیم.