جلسه هماهنگی و آموزشی لژیونهای سردار استان تهران با استادی دیدهبان محترم لژیون سردار مسافر علیرضا زرکش با دستور جلسه «زوش dst و تجزبه من از سایز زوشها» سهشنبه 24 مهرماه 1403 ساعت 5:30 بعدظهر در ساختمان حسامزاده شروع به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان علیرضا هستم نگهبان جلسه لژیون سردار
گلریزان ۱۴۰۳ تا آخر اردیبهشتماه است. من وقتی به آقای مهندس، پیشکسوتان و راهنمایان نگاه میکنم، آنان به جاهای متفاوتی میرسند. عاقبت انسانها بسیار مهم است؛ اینکه عاقبت ما به خیر ختم شود، خیلی مهم است؛ بنابراین باید پا جای پای کسی بگذاریم که عاقبت به خیر شویم، انشاءالله که همه به خیر برسند و این در کنگره وجود دارد
درهرصورت انسانها وقتی دچار مشکلات میشوند حالت خاصی به آنها دست میدهد و وقتی مشکل رفع میشود همه چیز را فراموش میکنند و غرور وجودشان را میگیرد، درحالیکه در دورههای مختلف زندگی لطف خداوند شامل حالشان شده است؛ اما فراموش کردهاند. هستی جایگاه ما را انتخاب میکند، شاید برای مدتی در جای اشتباهی باشیم؛ ولی باز به مکان درست بازمیگردیم، توسط انفاق و بخشش این عمل انجام میشود.
سفر دوم سفر ناشناختههاست، سفری درونی است، قسمتی جبران خسارت و قسمتی بخشش است و ضلع اصلی و ورود به جهان درون بخشش است. باید از مراحل زیادی بگذریم تا اجازه بخشش به ما داده شود، روزنه موجودیت باز میشود و نور به درون میتابد و میتوانیم درون خود را کاوش کنیم، انسان نادان در دنیای بیرون به دنبال بخشش میگردد و خداوند در درون تمام موجودات بخشش رو قرار داده است، تنها چیزی که خداوند را در زمین اثبات میکند بخشش است. تنها نیرویی که به ما در تسلط خشم کمک میکند، بخشش است و این داستان تزکیه و پالایش است.
سفر اول سفر جسم و بیرونی است، مرحله دوم درون ماست و آغازگر آن بخشش است. فرکانس بخشش در درون ماست و به دیگران انتقال پیدا میکند. داستانهایی را گوش میدهیم و میگوییم او انسان بزرگی بود، او انسان بخشندهای بود و... میتوانیم ما هم همانگونه باشیم، هر انسانی که میتواند چیزی را ظاهر کند قطعاً ارتباطی با نیستی دارد، ممکن است اجازه گفتن را نداشته باشد. غیرممکن است که بخشش در انسان فعال بشود، روزنه موجودیت فعال شود، نور ایمان در درونش بتابد؛ ولی ایمان نداشته باشد و خداوند را احساس و ادراک نکند. این ساختار متصل به هستی است، آدمهای بخشنده حرف یکدیگر را درک میکنند و هم حس هستند، در سفر دوم معرفت بامحبت متجلی میشود. محصول عمل سالم عشق است، عدالت خداوند با بخشش معنی پیدا میکند، سفر دوم سفر فهم کلمات است.
در کنگره باید برای انسانها اتفاق بیفتد و نباید به جایگاهی که داریم عادت کنیم. اگر فهم ما از جهان هستی درست باشد قطعاً متفاوت عمل میکنیم و کلامی متفاوت از دهان ما خارج میشود، درون اجازه میدهد بیرون متفاوت باشد، و درون یعنی وجود خداوند، وجود خداوند یعنی بخشش. باغبان تا زمانی که درخت رشد کند از آن در برابر آفت و اذیت و آزار پرندگان و موجودات دیگر محافظت میکند، از آن به بعد اگر درخت کامل باشد بایستی از باغبان محافظت کند و محصول داشته باشد که باغ را آباد کنند و بتوانند همچنان در آن باغ بمانند.
- تعداد بازدید از این مطلب :
1055