آقای مهندس در سیدی نامه ۵ به تاریخ 1403/02/04 در ساختمان رز فرمودند: در این جلسه در مورد جهانبینی و کمی فنی صحبت میکنم؛ فنی منظور همان درمان اعتیاد است. قدیمیها دوست دارند راجع به جهانبینی صحبت شود، جدیدیها هم حق دارند که راجع به اعتیاد هم صحبت کنیم و جلسه فقط فلسفی صحبت نشود. در حال حاضر حدود ۱۶هزار نفر روی درمان با OT داریم؛ در سراسر کشور سیستم کنگره۶۰، طوری طراحی شده که همان اطلاعاتی که شخص در تهران دارد، در بیرجند، در جزیره قشم و کیش هم همین اطلاعات را دارد؛ چون همه از یک چشمه سیراب میشوند و هم از یک کانال آموزش میبینند، هم در امور خودشناسی یا جهانبینی هم در مواد مخدر.
بارها صحبت کردیم که انسان موجود پیچیدهای است؛ حتی بعضی اوقات میگویند: تمام کهکشانها جهان اکبر است و انسان جهان اصغر؛ یعنی انسان جهان کوچک است؛ ولی من تصور میکنم که انسان جهان اکبر است، تمام کهکشانها جهان کوچک هستند. ما ۳۵هزار میلیارد سلول داریم که جسم ما را تشکیل دادهاند و ۶۰ برابر این سلولها، باکتری داریم. سیستم، یک سیستم برنامهریزی و حسابشده است و تا زمانی که آن را دقیق نشناسیم نمیتوانیم راجع به آن نظر بدهیم؛ از آن جایی که ما انسانها دانش و آگاهی خیلی بالایی نداریم کارهایی را انجام میدهیم که بعداً مشکلاتی بهوجود میآورد؛ مثلا در گذشته برای بیماری اسکیزوفرنی با یک میله، جمجمه را سوراخ کرده و از داخل بینی عمل میکردند و میگفتند: این کار اسکیزوفرنی را از بین میبرد که جایزه نوبل را هم گرفت؛ اما بعدها فهمیدند که این یک جنایت است. دانشمندان انگلیسی فکر میکردند بچههایی که تالاسمی دارند، همان کمخونی است، اگر بیاییم ویروس HIV یا ویروس هپاتیت را به اینها بدهیم؛ یعنی خون آنها را آلوده کنیم مریض نمیشوند، به مقدار زیادی از بچههای تالاسمی را با وارد کردن ویروس مبتلا کردند و ۱۰ سال بعد باعث مرگ آنها شدند؛ حتی آن متخصصهایی که این کار را انجام میدادند هم از بین رفتند و یا کارهایی در درمان اعتیاد انجام میدادند؛ همین مسئله بیهوشی و درمان سریع که در مورد آن تبلیغ میشد.
ما با آزمایشهایی که روی نمونهها انجام دادیم در حد سلولی و مولکولی متوجه شدیم که این روشهای مختلف، بدترین نوع درمان است؛ آسیبهای متعددی به قسمتهای بدن وارد میکند. من در تاریخ ۱۹ و ۲۰ ماه گذشته، در بوستون آمریکا در کنگره سراسری صحبت کردم در مورد اینکه این روشها چه آسیبهایی دارد و مقالههای آن را هم ارائه دادم که حرفهایم کاملاً مستند است.
وقتی مواد مخدر مصرف میکنیم، سیستمهایی را تغییر میدهد و کمکم جایگزین میشود. هنگامی که ما مصرف را با هر روشی قطع کنیم یک شوک مخرب فیزیولوژی به بدن وارد میکنیم؛ حتی این ۳۵هزار سلول هر کدام دارای یک نیروگاه هستند که مثل کهکشان یا شهر است، هر گرم از محتویات روده بزرگ ۱۰میلیارد باکتری دارد، چقدر اینها ریز و سرنوشتساز هستند. سلولها یک مرکز به نام نیروگاه یا میتوکندری دارند که روشهای مختلف قطع مواد روی آن اثر میگذارد، همینطور روی سیناپسها که در مغز تشکیل میشود، روی دوپامین انرژی که مال تحرک و قدرت انسان است که ۵ نوع دوپامین داریم، روی سروتونین انرژی، کلسیم سیگنالینگ که کلسیم بدن را کنترل میکند، روی چربی و روی مدارهای بسیاری اثر میگذارد و تخریب ایجاد میکند؛ چون سیستمها تخریب شده و در حالت تعادل نیست، فرد خواهان مصرف مواد مخدر میباشد؛ زیرا تعادل ندارد، سیستم او آسیب دیده و مشکل دارد، فرد به حیات خود ادامه میدهد اما سیستمها کار نمیکنند؛ برای همین میگویند که اعتیاد درمان ندارد و من با تمام وجود به درمان اعتیاد، اعتقاد دارم.
در خیلی مجامع علمی صحبت میشود که هر فردی که به درمان اعتیاد کمک کند ما دست او را میبوسیم از هر روش و با هر متد، این یک حرف نادرست و غلط است؛ مثل این میماند که بگوییم هر کسی جراحی چشم را انجام میدهد ما دست او را میبوسیم، آیا این موضوع امکان دارد؟ این فاجعه میشود، درمان اعتیاد تخصصی و علم است، خیلی از آزمایشهایی که ما انجام میدهیم معتبر است و بعضی از آنها در لندن انجام میشود در حد سلولی و مولکولی و خیلی دقیق و معتبر است.
بحث دیگر نامهای به ادیتور بود که چند مرحله راجع به آن صحبت کردم و هنوز هم در حال انجام بقیه آن هستم. ادیتور، داورها هستند که مقالات را کنترل میکنند یا ادیتور کسی هست که تمام مقالهها را بررسی میکند و به داورها تحویل میدهد. در تاریخ ۱۴۰۲/۱۲/۲۲ بحث اینجا تمام شد که برای درمان فرد معتاد، خواه مواد مخدر، خواه مواد محرک، خواه الکل باید قسمتهای تخریبشده فیزیولوژی او هم با داروی مناسب ترمیم گردد و اگر بخواهیم یک فرد معتاد را بدون داروی مناسب در زمان مناسب و دوز مناسب درمان کنیم قطعاً موفق نخواهیم شد، این کار مشابه آن است که بخواهیم یک ساختمان مخروبه را بدون استفاده از مصالح ترمیم کنیم. ما باید به فرد معتاد یا مواد بدهیم یا مواد درون بدن او را راهاندازی کنیم؛ چون انواع و اقسام مواد مخدری که در بیرون وجود دارد دقیقاً در جسم ما هم وجود دارد، حال باید یا بدن خودش تولید کند یا از بیرون برای او تهیه شود.
اکنون باز برمیگردیم به مثلث درمان اعتیاد؛ یعنی جسم، روان، جهانبینی. در اول بحث مطرح گردید که در درمان اعتیاد، جسم فرد معتاد دچار مشکل شده است؛ پس معتاد بیمار است، خوب کجای او بیمار است؟ در بیمار باید نوع بیماری او مشخص شود تا بتوان او را درمان کرد؛ پس وقتی میگوییم معتاد است باید نوع مریضی او مشخص شود، برای اینکه ما بتوانیم به جواب برسیم احتیاج به مدل داریم تا بر مبنای آن مدل برداشتهای خود را مطرح کنیم؛ مثل مدل سیستم پاداش یا دوپامین که در مورد مطالعه قرار گرفت که در دوران خودش ما را با موارد تازهای آشنا کرد؛ ولی امروزه بحث فقط در مورد مدارها نیست بلکه صدها یا هزارها مدار باشد که ما به مقداری کم از آنها آشنا شدیم و در آینده بیشتر آشنا خواهیم شد.
من بر مبنای اطلاعات، آگاهی و تجربیات میدانی در طول ۲۶ سال، به این نتیجه رسیدم که باید یک فرضیه یا تئوری مطرح شود، من این فرضیه را مطرح کردم و نام آن را سیستم ایکس گذاشتم. در سال ۱۳۹۳ این فرضیه در شماره پنجم «طب، اعتیاد» به چاپ رسید. در ابتدا فقط برای اعتیاد مطرح شد؛ اما به مرور زمان که مقالههایی به چاپ رسید به این نتیجه رسیدیم که این مدل برای بیماریهای زیادی مطرح میشود؛ پس وقتی میگوییم فرد معتاد، مریض است؛ یعنی سیستم ایکس او مشکل دارد. سیستم ایکس در مورد خیلی از بیماریهای دیگر هم کارساز است. ما در مورد ۴ نوع سرطان خون و MS و ... سیستم ایکس را ارائه دادیم که در مقالات آمریکایی به چاپ رسید؛ همچنین برای جلوگیری از سرطان پستان، سیستم ایکس مطرح شد؛ پس به این نتیجه رسیدیم که این مقاله و تئوری در مورد خیلی از بیماریها مطرح است.
سیستم ایکس به مجموعه ناقلهای عصبی یا نوروترانسمیترها، هورمونها و مدیاتورهای شیمیایی دیگر و تأثیر آنها بر یکدیگر و نیز بر اجزا و جوارح بدن و الگوهای اپیژنتیک گفته میشود. نوروترانسمیترها و هورمونها چیست؟ نوروترانسمیترها مثل تلفن عمل میکنند؛ یعنی از یک قسمت به قسمت دیگر میروند. هورمونها مثل رادیو هستند که امواج پخش میشود هر کس خواست موجش را میگیرد، هورمونها یک خبر را در سطح بدن با خون پخش میکنند و هر قسمت لازم داشت آن را میگیرد. مدیاتورها ارتباط بین اجزای بدن است؛ مثل ارتباط مثانه با کلیه یا معده، به این ارتباطها مدیاتور گفته میشود. اپیژنتیک یعنی بیان ژنها، مدارهای آن ممکن است چند نوع باشد، این تأثیرات متقابل تا حدودی برای انسان امروزی شناخته شده و مواردی هنوز ناشناخته است.
چیز دیگری داریم به نام آنتیایکس؛ آنتی یعنی ضد و ایکس یعنی هر چیزی، آنتیایکس مثل منفی و مثبت که این دو با هم مخالف هستند. به کلیه مواد مخدر، محرک، توهمزا، الکل، مواد روانگردان و مجموعه داروهای اعصاب و روان که به نحو صحیح مورد استفاده قرار نگیرند، آنتیایکس گفته میشود که در سیستم ایکس تخریب ایجاد میکنند و باعث افکار منفی، استرس و سایر مشکلات روحی، روانی و آشفتگی میگردند و قادر به تخریب سیستم ایکس میباشند. چیزهایی مثل قلیان، کراک، سیگار، افکار منفی، حرص خوردن، ناامیدی و ... روی سیستم ایکس تأثیر میگذارد و آن را تخریب میکند. ما مرتب با دنبال کردن اخبار، وقایع و خبرهای ناگوار به سیستم ایکس آسیب میزنیم؛ غیبت، ناشکری ،تجسس، بیخدایی، بیایمانی و همه کارهای ضدارزشی باعث تخریب سیستم ایکس میشود.
تئوری ایکس چه میگوید؟ از آنجا که مواد مخدر، الکل و مواد توهمزا از سد خونی مغز عبور میکنند؛ بنابراین قادر هستند در عملکرد سیستم ایکس مداخله کنند که در اثر استفاده مداوم فرد از آنتیایکس، به نحوی عملیات جایگزینی انجام میشود و آنتیایکسها جایگزین مخدرهای طبیعی و یا سایر مواد تنظیمکننده در سیستم ایکس میگردند. سد خونی مغز نمیگذارد هر چیزی وارد شود؛ چون مواد مخدر در چربیها حل میشوند، وارد مغز شده و جایگزین مواد طبیعی بدن میشوند؛ مثل شیشه که جایگزین دوپامین میشود و سیستم را از تعادل خارج میکند؛ در این شرایط تعادل سیستم بیولوژیک در دوپامین، ایپورفینها و ... از تنظیم خارج شده و به میزان مورد نیاز ترکیب نمیشود و مواد عصبی تولیدکننده تحلیل رفته، در نهایت شخص وابسته و نیازمند به مواد آنتیایکس میگردد و همین موضوع باعث از تعادل خارج شدن سیستم ایکس میگردد؛ پس از تعادل خارج شدن سیستم ایکس پایه و اساس تأثیر اعتیاد بر ارگانیسم میباشد و همینطور از تعادل خارج شدن سیستم ایکس به نحو کمی و کیفی به هر دلیلی، پایه و اساس اکثر بیماریهای مزمن جنسی، روانی و جسمی که تاکنون غیرقابل درمان تشخیص داده شدهاند میباشد؛ مثل اینکه میگوییم MS درمان ندارد؛ ولی ما میگوییم نه چون سیستم از حالت تعادل خارج شده، بیماری پدیدار شده و این فرضیه است که ما با کمک بقیه دانشمندان مورد مطالعه قرار خواهیم داد و این سیستم قادر به بازسازی میباشد که در آینده فرایند آن را بیان میکنیم.
گردآوری: همسفر مهناز رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ویرایش: رابط خبری همسفر فروزنده رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ارسال: همسفر افسانه رهجوی راهنما همسفر فهیمه (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی وکیلی یزد
- تعداد بازدید از این مطلب :
173