انسان بالاترین عزت نفس را در کنگره پیدا می‌کند

در خدمت دیده‌بان محترم مسافر مهدی صدیقی هستیم؛ ایشان حدوداً ۱۳ سال است که در کنگره۶۰ حضور دارند و تمامی جایگاه‌های خدمتی را تجربه کرده‌اند. از طرف گروه سایت همسفران دکتر علیرضا ضمن عرض خداقوت خدمت دیده‌بان محترم از خداوند مهربان برایشان خواستار بهترین‌ها هستیم و گفت‌وگویی را با ایشان ترتیب داده‌ایم که در ادامه نگاه زیبای شما را به خواندن آن دعوت می‌کنیم، امیدواریم که مورد توجه قرار گیرد.

لطفاً خودتان را به رسم کنگره۶۰ معرفی کنید.

سلام دوستان مهدی هستم مسافر؛

با ۱۳ سال تخریب وارد کنگره شدم. آنتی‌ایکس مصرفی تریاک و شیره، ۱۳ ماه سفر کردم به روش DST همراه با داروی OT به راهنمایی آقای مهندس، در حال حاضر ۱۲ سال است که آزاد و رها هستم؛ ورزش در کنگره شنا و راگبی.

آیا در زمان سفر اول شما تعطیلات تابستانی در کنگره مطرح بود؟ لطفاً در این مورد برایمان توضیح دهید و بفرمایید که یک مسافر بایستی چگونه در این تعطیلات عمل کند؟

من زمانی که وارد کنگره شدم و در سفر اول بودم به جز روزهای عاشورا هیچ تعطیلی دیگری نداشتیم. به یاد دارم که اگر جلسات کنگره با روز عاشورا مصادف می‌شد، فقط آن روز را تعطیل بودیم و حتی روز تاسوعا هم تعطیلی نداشتیم. در آن مقطع دیدگاه درست سیستم این بود؛ زیرا کسی که وارد سفر اول می‌شود بیمار است و اینجا هم مانند بیمارستان است پس بیمارستان تعطیلی ندارد و ما هم تعطیلی نداریم! دیدگاه کنگره در گذشته این بود تا اینکه در چند سال اخیر آقای مهندس به همراه شورای دیده‌بان‌ها به این نتیجه رسیدند اشخاصی که به صورت تمام‌وقت خدمت می‌کنند، نیازمند تعطیلات هستند و باید استراحتی داشته باشند؛ بنابراین می‌توان گفت خدمتگزارها در جایگاه‌های خدمتی مختلف به این تعطیلات تابستانی احتیاج دارند. اگر بخواهم از تجربه خودم در این چند سال بگویم؛ به عقیده من خیلی خوب شد که تعطیلات در کنگره مطرح گردید؛ زیرا آموختم که برای سفر اولی‌ها یا من خدمتگزار این دو هفته حضور نداشتن در کنگره، قدرشناسی و لحظه‌شماری برای پایان تعطیلات و حضور در آموزش‌های کنگره را بسیار افزایش می‌دهد. سفر اولی‌ها هم باید در این چند روز طبق تکالیفی که راهنمایشان می‌دهد، عمل نمایند و اگر قرار است OT مصرف کنند، طبق برنامه پیش بروند. این تعطیلات یک فرصت بسیار خوبی برای بالا بردن علم و سواد آن‌هاست پس بایستی از جزوات، مطالب کنگره و سی‌دی‌ها به درستی استفاده کنند.

به نظر شما دلیل اینکه آقای مهندس تعطیلات تابستانی را جزو دستور جلسات کنگره قرار داده‌اند، چیست؟

دلیل اصلی این تعطیلات همین است که خدمتگزارها به آن احتیاج دارند. بیشترین بحث و صحبتی که در جلسات شورای دیده‌بانی مطرح می‌شود، نیاز خدمتگزارها به تعطیلات است و مسلماً قدر آقای مهندس و کنگره را بهتر می‌دانند.

لطفاً برایمان توضیح دهید که افراد خدمتگزار در کنگره بایستی چگونه رفتار و عمل کنند؟ همچنین بفرمائید که یک نمایندگی موفق باید چه ویژگی‌هایی داشته باشد؟

هر خدمتگزاری در هر جایگاهی اگر وظیفه خودش را در آن چهارچوبی که تعیین شده است به درستی انجام دهد، آن نمایندگی کاملاً استاندارد می‌شود. اگر گاهی اوقات می‌بینیم که یک نمایندگی از تعادلی که بایستی داشته باشد برخوردار نیست یا خارج شده است، وقتی علت را جستجو می‌کنیم به این نکته پی‌ می‌بریم که خدمتگزارانش در آن چهارچوبی که باید، حرکت نکرده‌اند و این موضوع سبب خارج شدن نمایندگی از مسیر استاندارد شده است. یک نمایندگی خوب زمانی که آمار را نگاه می‌کنیم آیتم‌های زیادی دارد که اول آن‌ها را جمع‌بندی می‌کنیم و سپس نمره می‌دهیم. از آیتم‌هایی که هر نمایندگی دارد می‌توان به ورودی‌، جذب، خروجی، تعداد افراد در لژیون‌ها، تعداد اعضای لژیون سردار، قانون یازدهم، تعداد افراد سفر دوم، خدمتگزاران و ... اشاره کرد. این‌ها همه مواردی هستند که ماهیانه برای دفتر مرکزی فرستاده می‌شوند و مشخص می‌شود که آیا این نمایندگی طبق آماری که خود افراد خدمتگزار ارسال می‌کنند از استاندارد بودن برخوردار است یا خیر؟ اینجا منظور نسبت جمعیت به موارد گفته شده در نمایندگی است که بررسی می‌شوند تا ببینیم آیا با معیارها مطابقت دارند یا خیر.

شما تاکنون چه خدمت‌هایی را در کنگره تجربه کرده‌اید؟

من فقط یک خدمت انجام نداده‌ام آن هم شال سبز راهنمای تازه‌واردین است؛ چرا که در زمان ما شال سبز نبود. من مشاوره تازه‌وارد بوده‌ام ولی شال آن را نداشتم. نگهبان نظم، نگهبان جلسات، دبیر جلسات، راهنما، مرزبان، ایجنت، دستیار دیده‌بان و هر خدمتی که وجود دارد را تجربه کرده‌ام. از نگهبان نظم در سفر اول شروع کردم و دقیقاً به یاد دارم که در شعبه کردگاری بودیم و لژیون ما خدمتگزار بود، من هم حدوداً ۶ ماه سفر بودم و زمستان هم بود که راهنمایم گفت ما خدمتگزار هستیم پس اتیکت نگهبان نظم را بردار و در کوچه حواست به ماشین‌ها باشد. موقعی که خدمتم را انجام دادم و آمدم حس و حال بسیار خوبی داشتم و در برگشت از کنگره دیدم که چقدر حس قشنگی دارم. این شد نقطه آغاز کار من برای ماندن در کنگره و تاکنون که در حال خدمت هستم.

قبل از خدمت در جایگاه دیده‌بانی نوع تفکرتان در مورد خدمت چگونه بود و اکنون چگونه است؟

به دلیل مسئولیتی که هر جایگاه برای خودش دارد، زمانی که شما شروع به خدمت در آن جایگاه می‌کنید برایتان درصد مسئولیت را مشخص می‌کند. مسئولیت یک مرزبان، راهنما، نگهبان جلسات و ... این‌ها در چهارچوب کاری که انجام می‌دهند مشخص شده است؛ برای مثال مسئولیت یک نگهبان یا یک مرزبان در چهارچوب شعبه است. من زمانی که این خدمت‌ها را طی می‌کردم، نسبت به آن جایگاهی که داشتم تمام تلاش خود را می‌کردم تا آن مسئولیت را به درستی و خوبی انجام بدهم. این‌ها همه پیش‌زمینه می‌شوند، مثلاً موقعی که یک نمره خوب بگیری و مسئولیت خود را به خوبی انجام بدهی وارد مرحله بعدی می‌شوی که از ابتدا تا انتها اگر بخواهم بگویم؛ به جایگاه دیده‌بانی می‌رسی. زمانی که دیده‌بان شدی وسعت خیلی زیادی در مسئولیت پیدا می‌کنی؛ زیرا کار بسیار سخت و جایگاه خیلی بالایی است که بدون شک تک‌تک بچه‌ها آرزو دارند یک روزی به جایگاه دیده‌بانی برسند. پس مسئولیت مرزبان، ایجنت و راهنما برای یک شعبه یا لژیون است ولی زمانی که دیده‌بان می‌شوی مسئولیت برای کل شعب در کشور است. وسعت این جایگاه بسیار زیاد و خوب است، آموزش خیلی بالایی هم دارد ولی در مقابل مسئولیت بسیار سنگینی است. من تلاش می‌کنم هر چه که از جایگاه‌های قبلی‌ام آموزش گرفته‌ام را در جایگاه دیده‌بانی به نحو احسن انجام بدهم و آرزو می‌کنم که هر کس خواسته آن را دارد روزی بتواند دیده‌بان شود. حس این جایگاه را نمی‌توانم توصیف کنم ولی بدانید که پر از آموزش و مسئولیت است.

سخت‌ترین چالشی که تا به حال در جایگاه دیده‌بانی برای شما به‌وجود آمده است، چیست؟

سرتاسر این جایگاه پر از چالش است! اصلاً این‌طور نیست که بگوییم یک چالش وجود دارد و کل دیده‌بان‌ها نه فقط من از صبح که روز خود را آغاز می‌کنیم نسبت به وظیفه‌ای که داریم با چالش‌های مختلفی روبه‌رو می‌شویم. برای مثال آن کسی که دیده‌بان راهنمایان است باید بتواند چالش‌های مختلفی که یک راهنما در یک شعبه درست می‌کند را حل نماید. کسی که دیده‌بان رابط است بایستی نسبت به چالش‌های شعبی که مسئولیت آن‌ها را دارد، توان حل مسائل را داشته باشد و یکی‌یکی به این‌ها رسیدگی کند تا روز بعدی فرا برسد. روز بدون مشغله اصلاً برای دیده‌بان وجود ندارد! کسی که مسئولیت امور مالی را بر عهده دارد مانند آقای سلامی، آن‌قدر با چالش‌های زیادی روبه‌رو می‌شود که اگر روزی من با ایشان باشم از حجم چالش‌هایی که وجود دارد تعجب می‌کنم؛ ولی واقعاً یک هنر است و در کنگره یاد می‌گیریم که بتوانیم این چالش‌ها را حل کنیم.

لطفاً بفرمائید که رمز ماندگاری شما و خانواده‌تان در کنگره چیست؟ همچنین برایمان بگویید که چگونه تعادل را بین خدمت در کنگره، کار و خانواده خود برقرار کرده‌اید؟

زمانی که نگاه می‌کنم نه تنها من؛ بلکه تمام بچه‌های خدمتگزار در کنگره، اگر یک مقدار چشم خود را باز کنند و قبل و بعد خود را مقایسه نمایند به خوبی متوجه می‌شوند که قبل از کنگره چگونه بودند و بعد از ورود به این سیستم چگونه شدند! یا خود من مقایسه می‌کنم از اینکه به کنگره آمدم چه چیزی به‌دست آوردم و قبل از ورود به اینجا چه چیزهایی را داشتم؟! مقایسه که می‌کنم می‌بینم اصلاً قابل قیاس نیست و این برای همه همین‌طور است نه فقط برای من! اگر گاهی اوقات می‌بینیم که خدمتگزاری از کنگره می‌رود یا کم‌کاری می‌کند، علت آن این است که نمی‌بیند! یعنی نیروهای بازدارنده نمی‌گذارند که ببیند. حال اگر بخواهم از رمز ماندگاری خود در کنگره بگویم؛ به علت برکاتی است که در زندگی‌ام جاری و ساری شد. از زمانی که شروع به خدمت کردم؛ چه خودم و چه خانواده‌ام، هر چقدر بیشتر خدمت کردیم برکت در زندگی‌مان بیشتر شد و این وعده خداوند است که دروغ نیست. من در ظاهر خدمت می‌کنم اما وقتی باطن کار را می‌بینم، متوجه می‌شوم که خیلی در حال دریافت هستم؛ یعنی نسبت به تلاشی که در کنگره دارم هزار برابر آن را دریافت می‌کنم؛ چه از درون و چه از بیرون، هیچ فرقی نمی‌کند! بنابراین اگر انسان یک مقدار زرنگ باشد مسلماً متوجه می‌شود که در کنگره می‌تواند همه چیز را به‌دست بیاورد. به همین دلیل است که خودم و خانواده‌ام در کنگره ماندیم و خدمتگزار شدیم. تا زمانی که فرمان باشد و خداوند، آقای مهندس و سیستم اجازه دهند ما هستیم. چرا باید از کنگره برویم وقتی تازه متوجه شدیم که شاه کلید حل تمامی مشکلات یک انسان در کنگره است؟! پس اگر فرد خوب نگاه کند و آموزش‌های کنگره را دریافت و اجرایی نماید، می‌تواند همه چیز را به‌دست بیاورد؛ زیرا انسان بالاترین عزت نفس را در کنگره پیدا می‌کند.

حال برای تعادل پیدا کردن بایستی ابتدا ظرفیت آن را درون خود به‌وجود بیاوریم که ظرفیت یک انسان با آگاهی او بالا می‌رود. اگر شما بخواهید که در سیستم کنگره ماندگار شوید و در جایگاه‌های مختلف خدمت کنید باید به آن نقطه‌ای که جایگاه را به درستی دریافت و اجرا می‌کنید، برسید تا ظرفیت آن جایگاه نیز در شما ایجاد شود. برای مثال شما آموزش می‌گیرید و مرزبان می‌شوید، حال برای انجام این خدمت بایستی یک زمانی از زندگی‌تان را صرف انجام امور مرزبانی کنید. این مدت زمان باعث می‌شود که شما با دریافت آموزش‌های کنگره متوجه شوید چگونه باید تعادل مورد نیاز را در کارهای خود اجرایی کنید؛ به این صورت که اولویت‌ها و جابجایی‌های مورد نیاز را به انجام برسانید تا به تعادل برسید. این نقطه از نگهبانی، مرزبانی، راهنمایی و ... شروع می‌شود تا در نهایت به دیده‌بانی برسد. در جایگاه دیده‌بانی بسیاری از خواسته‌های شخص تغییر می‌کند؛ خواسته‌هایی که اکثراً هم معقول هستند ولی وقتی به این جایگاه قدم گذاشت، بایستی آن‌ها را کنار بگذارد؛ یعنی اولویت‌هایش تغییر می‌کنند. خودم هم متوجه نیستم چه اتفاقی رخ می‌دهد که امورات زندگی‌ام درست می‌شود؛ در حالی که من در جایی دیگر برای خدمت کردن وقت می‌گذارم. اینجا به پیام سفر دوم می‌رسیم که به ما می‌گوید: همسفران در آن مکان لامکان تو را یاری خواهند نمود و این موضوع برای تمامی اعضا اتفاق خواهد افتاد ولی باید آموزش‌های آن را دریافت کنیم، بفهمیم و حسش کنیم تا بتوانیم آن را انجام دهیم.

در این سال‌های خدمتی مهم‌ترین موضوعی که از جناب مهندس فرا گرفتید، چه بود؟

تمامی آموزش‌های آقای مهندس تأثیرگذار هستند و من نمی‌توانم موضوعی را جدا کنم یا بگویم این آموزش ایشان بالاتر از بقیه آموزش‌هاست. همه مطالب ناب و درجه یک هستند ولی آموزشی که من خیلی آن را دوست داشتم و از ایشان آموختم، بخشش است. من در همه زمینه‌ها تلاش خود را می‌کنم تا از آقای مهندس چیزی یاد بگیرم و آن را اجرایی کنم. بدون شک هزار سال دیگر هم نمی‌توانم همچون ایشان باشم اما تمام تلاش خود را می‌کنم تا ذره‌ای از آنچه را که آموخته‌ام عملی نمایم؛ به خصوص صفت بخشندگی که تلاش کردم آن را در خودم تقویت کنم و پشت سر ایشان قرار بگیرم.

کلام آخر؛

از شما بسیار سپاسگزارم و آرزوی سلامتی برایتان دارم. تک‌تک شما همسفران نمایندگی دکتر علیرضا تلاش نمایید که با اخلاق، رفتار و کردار خود انسان‌ها را جذب کنگره کنید؛ زیرا همه ما به این سیستم نیاز داریم و کنگره فقط برای یکسری افراد خاص نیست؛ بلکه آموزش‌های آن برای تمامی انسان‌ها است. ما به بهانه اعتیاد وارد کنگره شدیم اما بسیاری از آموزش‌هایی که در اینجا دریافت می‌کنیم را موظف هستیم به بیرون از این مکان و به انسان‌هایی که احتیاج دارند انتقال دهیم. انشاءالله که همگی بتوانیم با تلاش و همت خود در کنگره شعاع اضافه کنیم و بدانیم اگر ذره‌ای باعث آسایش یک فرد شویم، برای ما بسیار خوب است.

از اینکه وقت باارزشتان را در اختیار من گذاشتید و با صبوری و آرامش به سؤالاتم پاسخ دادید، بسیار سپاسگزارم و برای شما سلامتی و حال خوش آرزومندم.

عکاس خبری: همسفر فاطمه لژیون راهنما همسفر نسرین (لژیون پنجم)

تهیه گزارش، ویراستار و ارسال مطلب: همسفر مریم خدمتگزار سایت

همسفران نمایندگی دکتر علیرضا