English Version
English

خلاصه سی‌دی‌ اولین خلقت 2

خلاصه سی‌دی‌ اولین خلقت 2

از اینکه این بحث را ادامه می‌دهیم برای داشتن مطالبی است که به بزرگی و یا مهم بودن انسان پی ببریم و در کامل نمودن خود تلاش نماییم. بحث ما از شکافتن این مسائل، ما نه جن‌گیر هستیم نه دعانویس و نه به خرافات اعتقادی داریم. یک سری مسائل است که مربوط به صور پنهان ما است که به اعتقاد من این صور پنهان را ما باید بشناسیم و اگر نشناسیم هیچ کاری نمی‌توانیم کنیم. منبع ما کتاب آسمانی است. ممکن است بعضی‌ها قبول نداشته باشند؛ ولی باید طبق منطق باشد مطالبی که در کتاب آسمانی آمده تقریباً مربوط به ۱۴۰۰ سال پیش است، تقریباً ۵۰ درصد کتاب قرآن مربوط به آینده جهان است. آنجا که گفته شده (روزی آسمان شکافته خواهد شد و همچنین قسم به نور خورشید و ماه که تلألؤ می‌کند) خیلی مسائل دیگر بنیانی و حساب شده است، آنجا از خلقت انسان صحبت می‌کند؛ بنابراین شما برای تحقیق، کتاب آسمانی را به‌عنوان کتاب مقدس در نظر نگیرید، بروید مطالعه کنید. راجع به متون و قوانین و مسائلی که راجع به کهکشان‌ها می‌گوید، راجع به آینده می‌گوید، بروید با این دیدگاه مطالعه کنید. آن موقع است که ما می‌بینیم علم و دانش بسیار قوی‌تری وجود دارد که ما به مقدار کمی از آن دست‌یافته‌ایم و حالا می‌خواهیم ساختار خودمان را بشناسیم. ما تا زمانی که اعتیاد را نشناختیم نتوانستیم درمانش کنیم، ما موقعی شناختیم که فهمیدیم اعتیاد جایگزینی مواد مخدر بیرون به‌جای مواد مخدر درون است، وقتی که اشکال را پیدا کردیم حلش کردیم.

وقتی که بهداشت جهانی گفت اعتیاد مسمومیت مزمن است؛ یعنی اعتیاد سم است، پس مواد مخدر سم است، باید سم‌زدایی کنیم و چه فجایعی انجام گرفت به‌خاطر این مسئله سم‌زدایی و این کاملاً اشتباه است، چون نمی‌دانستیم. حالا راجع به خودمان هم همین است باید آن شناخت را داشته باشیم. در قرآن می‌گوید: به موجود جدیدی به نام انسان که می‌آید سجده کنید، موجودی که فقط نفس نیست. نفس، در حیوان و انسان، آن چیزی است که تعیین موجودیت می‌کند در ظاهر و در باطن و خواسته دارد. موجودی که می‌خواهد به او اختیار داده شود، به حیوانات اختیار داده نشده است. وقتی که انسان اختیار داشته باشد باید حداقل دو راه پیشرو داشته باشد و برای این دو مسیر به انسان دو نیروی کمکی داده شده است: یکی روح (نیروی مثبت) و یکی جن (نیروی منفی) در اختیارش گذاشته می‌شود و انسان را هدایت می‌کند. ما بعضی‌اوقات از کوتاه‌ترین راه می‌خواهیم به مقصد برسیم؛ اما به طول آن هر لحظه افزوده می‌شود، این است که تصفیه‌خانه به‌کندی پیش می‌رود مثل‌اینکه می‌خواهی پول‌دار شوی و شروع می‌کنی به سرقت‌کردن. دستگیر می‌شوی و کارت به آگاهی رجوع پیدا می‌کند و کارت خیلی‌خیلی عقب‌تر می‌افتد پس راه دورتر می‌شود، به‌خاطر همین تصفیه خیلی کند پیش می‌رود.

پالایش یا تصفیه انسان خیلی سخت است، به حرف‌زدن خیلی‌خیلی خوب است؛ ولی وقتی که می‌خواهی وارد عمل شوی دیگر داستان کاملاً متفاوت است؛ ولی در طول این مسیر، زندگی وجود دارد که بالاترین معجزه حیات، خود زندگی است. هرچه می‌بینیم با خود واقعی می‌پنداریم و در حفظ آن اشتباه می‌کنیم. با محورهایی که بد هستند تماس نداشته باشید، ارتباط را ذره‌ذره کم کنید. با یک شخص صحبت می‌کنید، ارتباط دارید، خوشتان می‌آید، حس خوبی دارید، خوب این را ادامه می‌دهید. با شخصی صحبت می‌کنید، حستان حس بدی است به حستان توجه کنید. اگر انسان به احساسش توجه کند، احساس انسان به انسان دروغ نمی‌گوید اگر خوب دقت کنید. اگر ما به‌طرف محورهای بد برویم، به غرق‌شدن انسان کمک می‌کنیم برای ما دردسر می‌آورد، باید فاصله بگیریم. وقتی که در تنهایی هستیم در اتاق یا محل کارمان آنجا به خوبی‌ها فکر کنید به بدی‌ها فکر نکنید، چون وقتی که به بدی‌ها فکر می‌کنید تمام انرژی شما را می‌گیرد، وقتی که به خوبی‌ها فکر می‌کنید سرشار از انرژی و قدرت می‌شوید، وقتی که به خوبی‌ها فکر کردید نظر شما به‌طرف خوبی‌ها هدایت می‌شود. در سکوت و تفکر به مسائلی که تصورش را هم نمی‌توانید کنید می‌رسید، مثلاً وقتی که به رستوران می‌روید تا سفارش غذا ندهید که به شما غذا نمی‌دهند، حالا فکر کنید کائنات هم همین‌طور است شما بگویید چه می‌خواهید تا به شما داده شود، یعنی وقتی که تفکر و تعقل خوب دارید و می‌خواهید، به همان طرف هدایت می‌شوید. پس به اینجا می‌رسیم ما اگر مثبت‌اندیش باشیم هم از زندگی‌مان لذت بیشتری می‌بریم هم خداوند و سیستم کمک می‌کند که ما به نتایجمان برسیم. در کل همه چیز را باروحیه مثبت در نظر بگیرید. آدم کارآزموده باشید و جنگ‌دیده. در قدیم که جنگ بود ساعت ۴، ۵ صبح شروع می‌شد، گاهی اوقات تا غروب جنگ می‌کردند، خب انرژی خیلی زیادی می‌خواست، با شمشیر و چوب و سنگ بود.

خب وقتی که فردا روز جنگ بود، آدم‌هایی که اولین‌بار بود می‌خواستند وارد جنگ شوند و جنگ‌ندیده بودند این‌ها تا صبح از ترس خوابشان نمی‌برد، وقتی نخوابیده بودند انرژی هم نداشتند و تا صبح همش فکرهای وحشتناک کرده بودند، همان اول صبح از میدان خارج می‌شدند یا زخمی می‌شدند. آدم‌هایی که جنگ‌دیده بودند شب راحت می‌خوابیدند، صبح هم باقدرت تمام و اعتمادبه‌نفس وارد میدان جنگ می‌شدند و هیچ مشکلی نداشتند. حال نیز زندگی همه ما حکایت همان میدان جنگ را دارد، هر شب که می‌خوابیم انگار روز بعد باید وارد میدان جنگ شویم، آنهایی که تا صبح غصه می‌خورند و مدام فکرهای منفی می‌کنند هم خواب راحتی ندارند و کابوس می‌بینند، هم هزاران مشکل، بدون انرژی می‌روند سرکار ولی آنها که با تفکر بالا حرکت می‌کنند باانرژی هستند. همیشه فکرهایتان فکرهای مثبت باشد، پس وقتی که کاری را می‌خواهید انجام دهید آماده باشید و نترسید؛ چون بالاتر از سیاهی رنگی نیست. آخرش پیروز می‌شوید، همیشه آن میدان جنگ را در نظر داشته باشید که شب شما نخوابید یا بخوابید، این اثر بسیار ژرفی روی همه ما دارد. ما آنچه آموخته‌ایم در واقع هیچ است حتی بزرگان ما؛ چرا که هرچه بیشتر بفهمید، می‌فهمید که هیچ‌چیزی نمی‌دانید. به طور کل انسان احتیاج به راه و راهنما دارد و خدا کند که همیشه راهنما، راهنمای فهمیده‌ای باشد. آدم‌های خودخواه و لجباز هیچ‌کس را به‌عنوان راهنما قبول ندارند، فقط خودشان را عقل کل می‌دانند. راه خیلی مهم است، راهنما بسیار، بسیار مهم است. انسان اصولاً بدون راهنما به هیچ نقطه‌ای نمی‌تواند دست پیدا کند.

نویسنده: همسفر طاهره رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون یازدهم)
ویراستار: همسفر مونا رهجوی راهنما همسفر سحر (لژیون دهم)
ارسال: همسفر پریسا، خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی البرز (کرج)

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .