جلسه اول از دوره اول کارگاههای آموزشی مجازی همسفران نمایندگی بیستون با استادی راهنما همسفر حمیرا با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر قدرت مطلق حل نیست؛ بلکه توأم با رفتن و رسیدن آن را کامل مینماید) و تأثیر آن بر روی من» در تاریخ شنبه 23 تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
سخنان استاد:
آقای مهندس از وادی اول تا وادی چهارم در مورد تفکر توضیح دادند و اینکه قبل از انجام هر کاری اول باید در مورد آن تفکر کرد، اما وادی پنجم میگوید: بعد از تفکر باید حرکت و تفکرات خود را عملی کنیم. وادی پنجم هفت پله دارد و باید از این هفت پله بهمرور عبور کنم و زمان را هم در نظر داشته باشم، صبور باشم و عجله نکنم. از تجربه شخصیام بگویم: 10 سال قبل از اینکه وارد کنگره 60 شویم مکان کنگره را میشناختیم؛ اما فقط تفکر آن را داشتیم که مسافرم درمان شود و هیچ حرکتی برای این موضوع نداشتیم؛ پس نتیجهای هم نمیگرفتیم. در این سالها خیلی چیزها چه مادی و چه معنوی را از دست دادیم. دلیل آنهم این بود که مسافرم خواسته نداشت و تفکراتش را عملی نمیکرد، اما خدا را شکر بعد از سپری شدن ماهها، این خواسته در درون مسافرم پیدا شد و تصمیم گرفت کنگره بیاید و درمان شود.
خدا را هزاران بار شکر که این اتفاق افتاد و الآن مسافرم پنج سال است که از دام این بلای خانمانسوز با متد DST و داروی OT آزاد و رها هست. درست است که خیلی چیزها را از دست دادیم؛ ولی خوشحالم، چون هیچکدام از آنها ارزش چیزهایی که کنگره برایمان به ارمغان آورده را ندارد. یکی از هفت پلهای که در این وادی هست و من خودم کاملاً آن را تجربه کردم و صد درصد هم نتیجه آن را گرفتهام، پسانداز کردن است. من قبل از آشناییام با کنگره، پسانداز کردن اصلاً برایم معنا و مفهومی نداشت. از همان اوایل ورودم به کنگره هیچ اعتقادی به این مسئله نداشتم؛ چون با درآمدی که مسافرم داشت، میگفتم امکان ندارد من بتوانم این کار را انجام بدهم، اما کمکم با آموزشهای کنگره و راهنمایم و وادی پنجم به این نتیجه رسیدم که من هم میتوانم پسانداز داشته باشم و واقعاً معجزه آن را هم خودم در زندگیام تجربه کردم. در زندگی پستیوبلندیهای زیادی به وجود میآید. اگر پسانداز داشته باشیم خیلی راحتتر میتوانیم از این مشکلات عبور کنیم.
در این وادی فهمیدم هر کاری که بخواهم میتوانم به انجام برسانم فقط کافی است حرکت کنم و در مسیر ارزشها باشم؛ باید خودم را از تمامی ضد ارزشها تزکیه و پالایش کنم؛ همچنین باید رفتار و اخلاقم را اصلاح کنم و سه اصل پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک را در نظر داشته باشم تا تزکیه شوم. از دیگر پلههای وادی پنجم که درس بزرگی به من داد، صبر کردن است و اینکه برای رسیدن به خواستههایم باید حرکت کنم، درحرکت باید صبور باشم و برای انجام گرفتن هر کاری زمان خاص خودش را در نظر بگیرم. اگر صبور نباشم و زمان را در نظر نگیرم مشکلات زیادی برایم به وجود میآید و به نتیجه خوبی نمیرسم، مثلاً در سفر اول یک سری سختیها هست؛ باید این سختیها را تحملکنم، صبور باشم و تلاش کنم تا به رهایی برسیم. پله بعدی قناعت کردن است که آموزش گرفتم از کمترین امکانات بهترین استفاده را ببرم و قدر داشتههایم را بدانم. در آخر خدا را هزاران بار برای کنگره 60 و وجود آقای مهندس شکر میکنم. از تمامی خدمتگزاران کنگره 60 بهخصوص نمایندگی بیستون کرمانشاه سپاسگزارم.
نویسنده: راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
ارسال مطلب: همسفر فریبا، راهنما همسفر حمیرا (لژیون دوم)
همسفران نمایندگی بیستون کرمانشاه
- تعداد بازدید از این مطلب :
422