جلسه سیزدهم از دوره اول کارگاههای آموزشی مجازی همسفران کنگره۶۰ نمایندگی وکیلی یزد به استادی راهنمای تازهواردین همسفر الهام با دستور جلسه «وادی پنجم (در جهان ما تفکر، قدرت مطلق حل نیست بلکه توأم با رفتن و رسیدن، آن را کامل مینماید.) و تأثیر آن روی من» روز شنبه بیستوسوم تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد.
خلاصه سخنان استاد:
من به عنوان یک انسان الان میدانم که در سه جهان زندگی میکنم؛ جهان خاکی، جهان خواب و جهان ذهن. میدانم که فقط و فقط با داشتن خواسته و حرکت کردن در مسیر خواستههایم میتوانم به اهدافم برسم، حتّی در جهان ذهن، امّا برای رسیدن به آنها در مسیر حرکت باید یکسری قوانین و مقررات را رعایت کنم. اگر جهان ذهن من پر از آمال و آرزوهای بیهوده و خواستههای نامعقول باشد هم ممکن است به آنها برسم ولی از آنها لذت نمیبرم.
من مدام در بیرون و درون خودم به دنبال چیزهایی هستم که حال من را خوب کنند، من را به آرامش برسانند و در زمینههای مختلف توانمند کنند، میدانم برای رسیدن به آنها نیاز به انرژی، نقشه راه، یک راهنما و برنامهریزی درست دارم تا به آنها دست پیدا کنم و در نهایت با تلاش و کوشش خودم به آنها میرسم، امّا اینکه در پایان راه چه حالی دارم خیلی مهم است.
وادی پنجم به من میگوید: باید دستم را روی زانوهایم بگذارم، بایستم و حرکت کنم. اکنون صراط مستقیم را میشناسم و در دوراهیها تمام تلاشم را میکنم که در مسیر درست پای بگذارم تا آنچه را بهدست آوردم با حال خوب و به خوشی از آن استفاده کنم.
وادی پنجم هفت قانون دارد که باید با من همراه باشند تا به عملی کردن خواستههایم کمک کنند.
قانون اول که برای من جای تفکّر و تأمل بسیار داشت برگشت از ضدارزشها است. این قانون به من میگوید که همه میدانند خوب و بد چیست امّا در انجام دادن آن کوتاهی میکنند. من قبل از آمدن به کنگره همیشه و در همه حال خودم را انسانی میدانستم که تمام اعمالم ارزشی و درست است. در حالی که خوب و بد را میدانستم؛ اما اگر پای منفعت در میان بود، نفع خودم را در نظر میگرفتم و آن عمل را در ذهنم به گونهای توجیه کرده و ارزشی جلوه میدادم. هنر این است که من در لحظه کار درست را انجام دهم؛ چون قبل از انجام عمل میدانم آن کار غلط است بعد از آن هم به آن فکر میکنم و میگویم کار بدی انجام دادم؛ پس مهم این است که در لحظه تصمیم درست را بگیرم.
قانون دوم؛ خودداری است و من هرگز آن را بلد نبودم؛ اینکه اگر نمیدانم کاری که میخواهم انجام بدهم یا حرفی که میخواهم بگویم درست است یا نه باید از انجام آن جلوگیری کرده و آن را انجام ندهم.
قانون سوم؛ قناعت کردن است. من گاهی چشمم را به روی داشتههایم میبندم. من یاد گرفتم که نگاهم به خودم و داشتههایم باشد؛ چون در این صورت است که از آنها به خوبی استفاده میکنم و نقصهای خودم را بهتر میبینم.
قانون چهارم؛ صبر است. معنای صبر واقعی را من در کنگره یاد گرفتم؛ صبر یعنی سپری کردن زمان با حرکت، تلاش و دانستن اینکه پایان راه، پیروزی از آن من است.
قانون پنجم؛ تجسس، قضاوت و غیبت. من اگر انسان آگاه و دانایی باشم به دنبال تجسس کردن در زندگی دیگران نیستم تا بعد از آن دچار قضاوت و غیبت شوم! من اگر آگاهی دارم باید برای زندگی و اعمال و رفتار خودم خرج کنم تا از مسیر درست منحرف نشوم.
قانون ششم؛ پسانداز. در طول مدت زندگیام داشتن پسانداز بسیار به من کمک کرده است، در کنگره آن را بهتر و کاملتر آموختهام که بتوانم به روش درست پول بهدست آورم، از آن درست استفاده کنم و در کنار آن پسانداز هم داشته باشم. پسانداز مخصوص قشر خاصی نیست بلکه برای همه انسانهاست.
قانون آخر؛ توکل، رضا و تسلیم است. اگر من بتوانم در طول دوران زندگی خود، انسان متوکلی باشم و شش قانون قبل را هم اجرا کنم، حتماً به موفقیت دست خواهم یافت، البته رضایت داشتن و تسلیم شدن در برابر مشکلات و امتحانات زندگی کار آسانی نیست؛ اما اکنون میدانم که با داشتن ایمان قوی، خدمت کردن و تلاش میتوانم بر سر دوراهیها، راه درست را انتخاب کنم و تسلیم پروردگار و راضی به رضای او باشم.
سپاسگزار خداوندی هستم که کنگره را بر سر راه من قرار داد تا ببینم انسانهای بزرگی چون آقای مهندس را که در مسیر رسیدن به اهداف خود از هیچ کوششی فروگذار نمیکنند.
در آخر علاقمندم که سخنم را با متنی زیبا از وادی پنجم به پایان برسانم، «برای رسیدن به آرامش بایستی پاکسازی و سازندگی را از خودمان آغاز نماییم و برای اصلاح اخلاق، رفتار، کردار و منش خود در کل بایستی سه اصلِ پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم را همیشه مدنظر داشته باشیم.»
نویسنده: راهنمای تازهواردین همسفر الهام
ویرایش: رابط خبری همسفر فروزنده رهجوی راهنما همسفر راضیه (لژیون چهارم)
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر افضل
همسفران نمایندگی وکیلی
- تعداد بازدید از این مطلب :
192