سیزدهمین جلسه از دوره نوزدهم کارگاه های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ ؛ نمایندگی گنجعلی خان کرمان ؛ با استادی مسافر راهنما حمیدرضا نگهبانی مسافر احسان و دبیری مسافر بهزاد با دستور جلسه " قضاوت و جهالت جشن تولدیک سال رهایی مسافر دانیال مرزبان پارک شهید باهنر" پنجشنبه۱۴ تیر ماه ۱۴۰۳ ساعت۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.
سخنان استاد:
سلام دوستان حمید رضا هستم یک مسافر
خب ابتدا خدا را شاکرم که یک بار دیگر در این جایگاه قرار گرفتم
دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت است
من قبل از هر چیز از آقای مهندس دژاکام و خانواده محترمشان سپاسگزارم که زندگی خودشان را وقف کنگره کردند که من و امثال من به درمان و تعادل برسیم خب دوستان دستور جلسه امروز دو قسمت دارد یکی قضاوت و جهالت و یکی تولد یک سال رهایی آقا دانیال عزیز از خدمتگزاران کنگره شاید شما هم مثل من روز اولی که به کنگره آمدم دستور جلسات کنگره را که میدیدم میگفتم دستور جلسات چه ربطی به موضوع اعتیاد دارد کم کم وقتی که جلوتر رفتم پاسخ خودم را گرفتم و پاسخش این بود که بیماری اعتیاد از انسان و مواد مخدر تشکیل شده و ما اگر بخواهیم این اعتیاد را حل کنیم و پروندهاش را ببندیم و بگذاریم کنار باید مواد مخدر را بشناسیم و هم انسان مواد مخدر را که تا حدودی ما آشنایی با آن داریم و اما انسان، شناخت انسان خیلی سخت و دانشمندان میگویند که شناخت انسان خیلی سخت است و حضرت علی(ع) میگوید هرکس نفس خود را بشناسد انگار که خداوند را شناخته است
پس موضوع شناخت انسان خیلی مهم است و ما در کنگره خیلی از دستور جلسات مربوط به شناخت انسان است و انسان همیشه باید قضاوت کند برای خودش چون خداوند این قدرت را داده که راه بد و خوب را تشخیص بدهد و جایی بد میشود که ما در مورد دیگران بخواهیم قضاوت کنیم و اینجایی که واقعا به زندگی ما ضرر میزنه و کلا ما را در تنگنا و سختی قرار میدهد استاد امین میگوید که ما در صور آشکار پول برابر انرژی در صور پنهان من حمیدرضا از صبح پا میشوم میآیم کنگره اینهمه خدمت میکنم سی دی مینویسم مشارکت میکنم اعلام سفر میکنم پول بدست میآورم در یک قضاوت نابجا در مورد یک نفر این را آتیش میزنم چه آنهایی قضاوت میکنند در مورد دیگران که حال خوبی نخواهند داشت میشود گفت که زندگیشان در رنج و عذاب است چون قضاوت دنبالش تجسس است و این ها همه را در حرمت کنگره میخوانیم که باعث میشود حال ما را بد کند از این دستور جلسه نتیجه میگیرم هرچه ما به سمت دانایی برویم قضاوت و توجهمان روی خودمان است در کنگره دوربین را روی خودمان زوم کنیم میپردازم به دستور جلسه دوم تولد یک سال رهایی آقا دانیال،
دانیال تیر ماه 1401 بود که با داییاش آمد در کنگره آمد در لژیون سوم و یک حال خراب و مصرفش شیره خوراکی بود
دانیال واقعا در صراط مستقیم بود و دکمه یقهاش بسته شد آستین هایش آمد پایین و کم کم قیافه یک کنگره ای شد
در صراط مستقیم بود آمد تکلیف هایش مرتب نوشت و قبل از اینکه رها بشود یادم است ماه رمضان بود خدمتگزار خوبی بود و آمد رها شد چهل تا سی دی نوشت امیدوارم در ادامه خدمتگزار خوبی برای کنگره باشد دانیال موفقیتش این بود ک چشم را در کنگره یاد گرفته بود و هرچی من میگفتم انجام میداد و خدمتگزار خوبی است و از ته دل خدمت میکند برای خودشان و همسفرشان آرزوی موفقیت میکنم. و امیدوارم جایگاه های خدمتی زیادی را تجربه کند ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
سخنان دانیال
سلام دستان دانیال هستم یک مسافر
در ابتدا تشکر میکنم از آقای مهندس بنیان کنگره 60و خانواده محترمشان که چنین بستری برای من فراهم کردند که من با آن حال خراب با نن وضعیت ناجور جوری بشوم که همه از من تعریف کنند
تشکر میکنم از استاد خوبم آقا حمید رضا
از استاد سیگارم آقا مجید و از راهنمای لژیون تغذیه سالم آقا رضا
من روز اول در کافه نشسته بودم سال 97 میخواستم بیام کنگره ولی به قول بچه ها اذنم صادر نمیشد در کافه نسشته بودیم همین آقا رضا مسئول صدور کارت من را آورد کنگره و تا روزی که رضا آمد کافه و گفت بیا بریم کنگره و آمدم پیش راهنما تازه دارین آقا امرالله که جایشان خالی است ولی روز اولی که آمدم کنگره با وضعیتی آمدم که با دمپایی عربی و یقه باز آمدم و سفرم را شروع کردم و سعی کردم فرمانبردار خوبی باشم و تشکر میکنم از همسفر خوبم که تخریب زیادی زدم که من را تحمل کردندو بخاطر مصرف مواد زندگیام رفت و همه چیز را خراب کردم و تنها راهی که داشتم کنگره بود و تنها جایی است که من را درمان کرد در صراط مستقیم باشی همه چیز برمیگردد همسفرم برگشت اعتبارم برگشت و همه چی عوض شد و من مدیون آقای مهندس و آقا حمید رضا هستم که حال خرابی های من را تحمل کردولی کنگره من را درست کردامیدوارم هر کس در کنگره هر چی خواسته دارد به آن برسد و از راهنمای همسفرم خانم مهری تشکر میکنم خیلی ممنون که به صحبت های من گوش کردید.
سخنان راهنما همسفر مهری:
خدا را شکر میکنم که امروز بهواسطه این تولد زیبا در این جایگاه قرار گرفتم. به آقای مهندس و خانواده عزیزشان و به استادان آقای مهندس تبریک میگویم، به آقای حمیدرضا این تولد زیبا را تبریک میگویم، به آقا دانیال و فریبای عزیز تبریک میگویم. خوشحالم که این زوج جوان در کنار یکدیگر قرار گرفتند و به همه دوستان که در این جشن شرکت کردید قطعاً دنبال این هستید که پیامی را دریافت کنید به شما هم تبریک میگویم. آقا دانیال مطمئن باشید خانم فریبا شما را بخشیدند چون قبول کردند که به عنوان یک همسفر در کنار شما قرار بگیرند و خیلی مشتاق هستند که خودشان هم به حال خوب برسند و وارد سفر دوم بشوند و بتوانند خدمتی را انجام بدهند و این نشانه این است که شما خوب سفر کرده و تغییرات زیادی داشته اید، فریبای عزیز هم دوست دارد در کنار شما این راه را ادامه بدهد و وارد سفر دوم شود. در کنار شما خدمتگزار عاشقی خواهد بود که با جان و دل خدمت میکند. واقعاً کنگره بهشت روی زمین است، چرا؟ به قول خود شما که حاضر نبودید صبح زود از خواب بیدار بشوید و اول فقط مصرف مواد بود ولی الان جمعهها صبح زود در پارک هستید تا آخر وقت و برای مسافران و همسفران زحمت میکشید و خدمت میکنید قطعاً یک جای درست است و شما آن را دریافت کردهاید پس خدا را شکر که همه به کنگره وصل هستیم و امیدوارم همیشه این اتفاق بیفتد. امیدوارم که فریبای عزیز با فرمانبرداری و با حرکت درست و در مسیر ارزشها روزبهروز از تاریکیها فاصله بگیرد و حال ایشان روزبهروز بهتر باشد که قطعاً هم همینطور خواهد بود و این یاری مسافرشان را میطلبد. اگر یک همسفر تمام انرژی خود را بگذارد برای اینکه همراه مسافر باشد نه اینکه بخواهد او را قضاوت کند و دوربینش روی مسافرش باشد قطعاً آن انرژیها به او کمک میکند و میتواند مسیر درست را پیدا بکند و آن انرژیها هدر نمیروند و میتواند نتیجه مثبت داشته باشد. امیدوارم که این زوج در کنار یکدیگر زندگی خوب وسرشار از آرامش داشته باشند چه در کنگره که خدمت میکنند و چه در زندگی شخصی خود، امیدوارم که تمام عزیزان این جایگاهها را تجربه کنند و مسافران و همسفران در کنار یکدیگر بال پرواز یکدیگر باشند و انشاءالله که قدردان این لحظهها، این زیباییها، این تولدها و این جشنها باشیم و باز هم به آقای مهندس و خانواده محترمشام تبریک میگویم و به ایشان خدا قوت میگویم و امیدوارم که همیشه هر کجا که هستند سلامت باشند.
همسفر فریبا
از آقای مهندس و خانواده محترمشان تشکر میکنم، از راهنمای عزیزم خانم مهری و راهنمای تازهواردین خود خانم صدیقه عزیز تشکر میکنم، از آقا حمیدرضا که مثل یک برادر در کنار مسافر من بودند و به او کمک کردند تا از تاریکی به سمت روشنایی برسد تشکر میکنم و از آقا محسن ایجنت قبل و آقا مجید ایجنت جدید تشکر میکنم که خیلی در کنگره زحمت میکشند که من فریبا بتوانم با آرامش روی این صندلی بنشینم. من وقتی به کنگره وارد شدم به مسافرم هم گفتم که من وارد یک دریای پر از عشق و محبت شدم و با آرامش و پرانرژی از درب کنگره خارج میشوم. روز اول با کنگره آشنایی نداشتم و وقتی دیدم مسافرم خیلی حال خوبی دارد و هر روز دعاگوی آقای مهندس هستند مشتاق شدم به کنگره بیایم وقتی وارد شدم دیدم اینجا جای مقدسی است و یک دریای پر از عشق است. خدا را شکر میکنم که مسافرم به آنچه که میخواسته رسیده است و از همه عزیزان که در کنار من هستند و من از آموزش های و تجربیات آنها استفاده میکنم تشکر میکنم.
ممنون که به صحبتهای من گوش دادید.
تایپ :مسافر رمضان لژیون دوازدهم
انتشار:مسافرسعید مرزبان
- تعداد بازدید از این مطلب :
46