نهمین جلسه از دوره چهارم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی طارم با استادی مرزبان محترم مسافر امین، نگهبانی مسافر محمدباقر و دبیری مسافر مهدی با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" پنجشنبه14 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان امین هستم یک مسافر
خدای خودم را شاکرم برای همه چیزهایی که دارم و ندارم و حالم خوب است. دستور جلسه امروز در مورد قضاوت و جهالت است و این دستور جلسه مثل تمام دستور جلسات بی نظیر و فوق العاده است چون اگر یک مقداری بیشتر فکر کنیم متوجه می شویم که تقریباً بیشتر مشکلاتمان از ناآگاهی شخص است. قسمت اول دستور جلسه درباره قضاوت است، قضاوت منظور ما قضاوتی که قاضی انجام میدهد نیست،چون شغل قاضی است و بابت آن کار پول دریافت میکند و او آگاهیش را دارد. سواد آن کار را دارد. بیطرف است. منظور دستور جلسه قضاوتی است که در جامعه در کنگره در خانواده در مورد همدیگر انجام میدهیم.
الان دبیر جلسه داشتند خلاصه سخنان آقا احسان را میخواندند و میگفتتند که مسافر یا مصرف کننده به اندازه کافی قضاوت شده است به اندازه کافی سرزنش شده است. وقتی میآید و در کنگره یک مکان امنی برایش فراهم می شود که دیگر از آن قضاوت در امان باشد. حداقل در یک تایمی که در کنگره است در فضای امن و مقدس کنگره،طوری حرکت کنیم که آن امنیت را احساس کند در حد یک پیام و حرف نباشد.
قسمت دوم دستور جلسه در مورد جهالت است که جهالت سه مولفه اصلی دارد و به عبارت دیگر سه محصول اصلی آن، ترس، منیت و ناامیدی است. در مقابل جهالت و نقطه مقابل آن، دانایی است و دانایی نیز سه مولفه دارد. تجربه تفکر و آموزش. دقیقاً این سه مولفه جهالت با دانایی نقطه مقابل همدیگر هستند یعنی وقتی یک فرد ترس دارد در مولفههای جهالت ،ترس دارد مطمئناً تفکر ندارد. ما در کنگره آموزش دیدهایم که ترس، تفکر را میخورد و یا مانع تفکر می شود. شما فرض کنید تفکر وجود نداشته باشد اگر به کتاب عشق نگاه کنیم در اولین قدم که بخواهیم به خودمان برسیم و یا به درمان برسیم، باید تفکر کنیم. حالا فرض کنیم تفکر نباشد من خودم به شخصه در مسائل زندگی خود فکر میکنم و میبینم بیشتر مواقع تفکر ندارم.
آقای مهندس در یکی از سیدیهایشان میگفتند و دقیقاً به حق و به جا هست. ما باید در مورد تمام مسائل فکر کنیم. اگر به همه کارهایمان فکر کنیم به نظر من نتیجه بهتری خواهیم گرفت و ضلع بعدی جهالت ناامیدی هست و ضلع بعدی منیت. منیت مانع آموزش می شود آموزش یکی از اضلاع دانایی هست و نقطه مقابل آن منیت است یعنی فردی که منیت دارد نمیتواند آموزش دریافت کند. شما فرض کنید من امین غرق در تاریکی هستم میخواهم رها بشوم ولی به خاطر منیتی که دارم هر کس هر حرفی میزند میگویم می دانم اینها را. هر شخصی که منیت دارد تمام این جلسات برایش تکراری است چرا چون منیت دارد فکر میکند میداند فرض کنیم فردی آموزش نگیرد خود سکون اتفاق میافتد. در مطالب کتاب عشق هم آمده است که در سکون هیچ زایشی اتفاق نمیافتد فرض کن هیچ محصولی ندهید در زندگی در فعالیتتان هیچ محصولی ندهید عمق تاریکی است. آن چیزهایی که من در کنگره آموختم باور شخصی من این است که جهالت مطلقاً بد هم نیست یعنی در جهالت ماندن بد است یعنی آدم بخواهد به جهالت خودش چنگ بزند بداست و ما این را آموختهایم که محصول جهالت، تاریکی است و آدمی که بخواهد به روشنایی برسد باید از تاریکی بگذرد و این چیزی هست که ما شک نداریم به آن و الان که حال ما خوب هست یک روز در تاریکی بودیم و در پی آن روشنایی رفتهایم که حال احساس حال خوب میکنیم.
مرزبان کشیک مسافران: مسافر ذکریا
مرزبان کشیک همسفران: همسفر پریسا
خدمت گزاران سایت نمایندگی طارم
عکس: مسافر یوسف لژیون چهارم
تایپ : مسافر یوسف لژیون چهارم
ویراستاری و ارسال : مسافر کامران لژیون یکم
- تعداد بازدید از این مطلب :
5