برداشت مسافر رضا رهجوی راهنمای محترم مسافر هادی از سی‌دی:" شرک ۱".

سلام‌ دوستان رضا هستم یک مسافر با ۲۰ سال تخریب وارد کنگره شدم، آلوده به انواع آن تی ایکس، آخرین آن تی ایکس مصرفی تریاک، شیره، گل، حشیش و الکل، مدت ۱۷۴ روز است که سفر می‌کنم به روش DST، داروی درمان شربت OT، نام راهنما آقای هادی مرادی از لژیون ۶ شعبه رضوی، رشته ورزشی شنا و والیبال، TDS مصرفی ۱/۲ سی‌سی در هر وعده.
شرک یعنی چه؟
شرک به معنای شریک قائل شدن برای الله در آفرینش است.
کمک و یاری خواستن به غیر از الله شرک است و من اگر برای خداوند شریک یا شرکا قائل شوم، مشرک محسوب می‌شوم.
در دین اسلام شرک در برابر توحید قرار دارد،
کلمه شرک یعنی شریک قائل شدن برای خداوند.
کلمه توحید به معنای تک خداپرستی است، بنیادی‌ترین اصل اعتقادی در اسلام به معنای یکتا و بی مانند دانستن خداوند و همچنین بی شریک بودن خدا در آفریدن جهان هستی است.
اعتقاد داشتن به چندین خدا یا مشرک بودن از گناهان کبیره است و نابخشودنی، مگر با توبه که استاد امین بار گناه مشرک بودن را هم‌وزن با گناه زنا می‌دانند.
استاد امین می‌گویند؛ انسان برای دانستن، شناختن و پیدا کردن مسیر درست زندگی  نیاز به کشف و دریافت علم و آگاهی دارد، به همین دلیل است که پیامبر فرموده‌اند: "ز گهواره تا گور دانش بجوی"
من شخصاً تا قبل از ورود به کنگره، کلمه‌ مشرک را شنیده بودم ولی فقط از این کلمه هم‌خانواده بودن با شریک را می‌دانستم که پس از گوش دادن به این فایل صوتی و کمی تحقیق متوجه معنی واقعی کلمه‌ی مشرک شدم. برای همین است که باید برای رشد فردی و بُعد یا دنیای دیگر، همیشه بیاموزم.
امیدوارم از این پس بتوانم‌ با قرآن رابطه بهتری داشته باشم، همینطور که استاد می‌فرمایند من هم از قدیم به قرآن اعتقاد داشتم ولی متاسفانه به قرآن فقط به چشم یک کتاب نگاه می‌کردم و بیشتر به صورت نمادین در لبه طاقچه یا برای بدرقه شخص هنگام سفر و برای سر سفره‌ی عید استفاده می‌کردم، دریغ از خواندن کتاب آسمانی و همیشه توجیحم این بود؛ من عرب نیستم که بتوانم عربی بخوانم. خیلی کم‌ پیش آمده که بخواهم معنی قرآن را بخوانم، حقیقتش اولین مرتبه که معانی قرآن را خواندم آنقدر ترجمه سنگین بود که چیزی متوجه نشدم، چون برایم قابل درک نبود و کنار گذاشتم.
برداشت کلی من از این مبحث این است که خداوند به من اختیار داد تا آزاد و رها باشم ولی من با مصرف مواد یا بهتر است بگویم شریک کردن مواد با جسمم اختیار خودم را به نوعی به مواد مخدر سپرده بودم. البته اوایل اینطور نبود ولی رفته رفته تمام اختیار به دست مواد بود، یعنی همیشه و همه جا اول به فکر مواد بودم بعد کار، اول مواد بعد زن و زندگی، اول مواد بعد سفر و تفریح، کلاً هر برنامه‌ای، یعنی مواد شده بود شریک اصلی جسم و روانم و اختیار مرا به دست خودش گرفته بود، پس این هم کم از گناهان کبیره یا مشرک بودن ندارد.
بدنی که روحی از خدا در آن دمیده شده را با مواد مخدر درگیر کرده بودم تا مرا تسخیر کند.
خدا را شکر که با کنگره ۶۰ آشنا شدم.
خدا را شکر که جناب مهندس دژاکام و استاد امین بر سر راهم قرار گرفتند.
خدا را شکر که راهنمای عزیزم آقای هادی مرادی را در ادامه‌ مسیر در کنار خودم دارم و با جهان‌بینی و آموزش‌هایی که از این عزیزان می‌گیرم می‌توانم از اسارت مواد رها بشوم و  هر روز به حال خوش نزدیکتر گردم.

نویسنده: مسافر رضا از لژیون ششم نمایندگی رضوی
ویرایش: مسافر حسین