English Version
English

قضاوت کردن یعنی تمرکز روی دیگران.

قضاوت کردن یعنی تمرکز روی دیگران.

اولین جلسه از دوره شصت و هشتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی حکیم هیدجی با استادی راهنمای محترم مسافر روح‌اله، نگهبانی مسافر مجید و دبیری مسافرحاتم با دستور جلسه‌‌ی « قضاوت و جهالت » پنجشنبه 14 تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۶:۳۰ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان روح‌اله هستم یک مسافر: خداوند را شاکرم که بار دیگر در این جایگاه حضور دارم و از نگهبان و دبیر و ایجنت محترم سپاسگزارم که این فرصت را به بنده دادند تا خدمت کنم. ابتدا اولین سال رهایی آقا سجاد را که امروز جشن می‌گیریم تبریک می‌گویم. دستور جلسه‌ی امروز قضاوت و جهالت است. قضاوت یک امر بسیار خطیر است که فردی در دانشگاه دروس لازم را می‌خواند و دوره‌های ضروری آن را طی می‌کند تا مدرک قضاوت را دریافت کند و تازه این اول کار است. با وجود داشتن دانش و مدرک لازم که یک قاضی، همینطوری قضاوت نمی‌کند. بلکه دلایل را برسی می‌کند و سخنان شاکی و متشاکی و شاهدین را می‌شنود، مدارک را کلی بررسی کرده و مورد سنجش قرار می‌دهد آن هم نه به تنهایی، با کمک کارشناسان و دستیارانش و سپس بعد از گذشت ماه‌ها انتظار حکم صادر می‌شود که بعضاً دیده شده پس از گذشت سالها مدرکی، کمی مشکل داشته و فردی بی گناه سال‌ها در زندان بوده. میخواهم بگویم قضاوت امر بسیار مشکل و سختی است که متأسفانه بیشتر ما به سادگی دیگران را مورد قضاوت قرار میدهیم. وقتی من بدون هیچ شناخت و دانشی فردی را مورد قضاوت قرار می‌دهم یعنی من فرد نادانی هستم که از روی جهالت این کار را می‌کنم. 

من که داخل زندگی طرف نیستم، من که از مشکلات و مسائل او آگاه نیستم، پس چگونه در مورد او نظرداده و قضاوتش می‌کنم. در کنگره دارویی به نام شربت OT اعتیاد و الکل را درمان می‌کند و بیماری‌های دیگر با داروهای خاص خودشان درمان می‌شوند، اما هیچ دارویی جهالت و نادانی، نفرت و کینه، حسادت، تجسس و قضاوت که بدترین خصایص انسان است را درمان نمی‌کند. مواظب خود باشیم که دچار این خصایص بد نشویم. آقا من دیگر مواد مصرف نمی‌کنم، دوسال است که در کنگره هستم، چرا حالم خوب نمی‌شود؟ چرا زندگی من تغییر بسزایی نمی‌کند؟ چون درگیر قضاوت دیگران هستی. چون در حال تجسس در امورات دیگرانی. از این شرایط دوری کن، خوب می‌شوی. ممنونم که به صحبت‌های من توجه کردید.

اعلام رهایی و ورود به سفر دوم مسافران پرویز و مرتضی از لژیون پانزدهم با راهنمایی راهنمای محترم حسین آقا:

برگزاری مراسم جشن تولد اولین سال رهایی مسافر سجاد با راهنمایی و استادی راهنمای محترم مسافر روح‌اله:

سخنان مسافر سجاد:
سلام دوستان سجاد هستم یک مسافر: خدارا شاکرم که راه کنگره را به من نشان داد تا من بیماری و اعتیادم را در اینجا درمان کنم. و اکنون مدت سیزده ماه است که آزاد و رها هستم. من ناراحتی قلبی داشتم و می‌گفتم: نکند تریاک را کنار بگذارم و کار دست خودم داده و افقی گردم. خدا خواست، آمدم و با وجود عمل باز قلب که داشتم، حتی نفهمیدم یازده ماه سفر اولم کی تمام شد؟ هیچ مشکلی از هیچ بابتی برایم پیش نیامد. از آقا روح‌اله راهنمای عزیزم سپاسگزارم که زحمات بسیاری برایم کشیدند. این را هم بگویم که خدمت کردن در کنگره، واقعاً حال مرا خوب می‌کند. خودتان را تشویق کنید.

مرزبان محترم کشیک: مسافر محمد

عکاس: مسافر مهدی
           مسافر حسین
صدابردار: مسافر علیرضا
تایپ: مسافر مرتضی
ثبت: مسافر هوشنگ

نمایندگی حکیم هیدجی - مسافران و همسفران

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .