دوازدهمین جلسه از دوره دوازدهم کارگاههای آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی قائمشهر، با استادی مسافرمحترم حمیدرضا، نگهبانی موقت مسافر یوسف و دبیری موقت راهنمای تازه واردین مسافر محمد با دستور جلسه « قضاوت وجهالت » پنجشنبه 14 تیر ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان حمیدرضا هستم یک مسافر و از راهنمای محترم آقا مهران کمال تقدیر و تشکر دارم که این فرصت را در اختیار من قرار داد تا خدمت کنم و آموزش بگیرم و امیدوارم که لژیون پنجم رهاییهایش زیاد باشد حتی راهنمای محترم نتواند استاد جلسه باشد.
دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است. قضاوت ازنظر لغوی به معنای حکم کردن است و جهالت در خصوص موضوعی ندانستن و اطلاع نداشتن است. در قرآن کریم 24 بار کلمه جهل بکار رفته است و جهل هم دو بعد دارد، یک بعد جنگ در برابر علم و بعد دیگر در مقابل عقل است، یعنی من زمانی که نسبت به موضوعی علم دارم اما به آن عمل نمیکنم، این گناه نابخشودنی است و من نسبت به موضوعی آگاهی دارم اما به آن عمل نمیکنم. من به وادی پنجم خیلی معتقد هستم که هفت آیتم وجود دارد، یکی برگشت از ضد ارزشها، یکی خودداری کردن بعد جلوتر قضاوت است، دیدگاه من این است اگر بتوانم هفت آیتم را در وادی پنجم اجرا کنم حال من خیلی خوب میشود و همیشه سرحال هستم. اما مشکل اصلی من نفس است، من وارد کنگره شدم تا نفس خودم را تربیت کنم، بیشترین درسهای ما در کنگره جهانبینی 1 و 2 است.
از زمانی که خداوند انسان را خلق کرد و همه آسمانیها به خداوند گفتند چرا انسان را خلق کردی، انسان در زمین کارهای ضد ارزشی انجام می دهد ، خداوند فرمودند: من چیزی را میدانم که شما اطلاع ندارید. خداوند یک قدرتی به ما داد به نام اختیار، به ما اختیار داد تا هرروز صبح که از خواب بیدار میشویم نسبت به خودمان قضاوت کنیم نه دیگران، یعنی آیا این کار را انجام بدهم یا انجام ندهم، کنگره بروم یا نروم، به بازار میروم که آیا این مانتو را بخرم یا نخرم، این غیبت را انجام بدهم یا ندهم، این قضاوت را نسبت به شخص انجام بدهم یا ندهم، درواقع قضاوت کردن یعنی من یک بلیطی را به شخصی میدهم که نسبت به من قضاوت کند، درواقع آن ضعف من است که من چه برخوردی نسبت به اطرافیانم داشته باشم.
![](/EditorFiles/Image/IMG_1348(5).JPG)
قضاوت کردن نهتنها به من انرژی نمیدهد بلکه انرژی را از من میگیرد. استاد امین در سی دی قضاوت فرمودند: قضاوت همانند موشکی است که به شهر وجودی انسان پرتاب میشود و طرف مقابل هم با موشک جواب میدهد. قضاوت کردن درواقع ریشه در غیبت کردن دارد. یک بزرگی میفرماید: هرزمانی که شما حرفی را از دهانت به بیرون میآوری دیگر جزء راز نیست. مانند اینکه شما در کیفتان چکپولی دارید و گذاشتین برای روز مبادا اما این چکپول را خرج میکنید، تا زمانی که چکپول در کیفتان است مال شماست اما زمانی که خرج کردید دیگر مال شما نیست.
امیدوارم به آن آگاهی و دانش برسم که هفت آیتم وادی پنجم را بتوانم به نحو احسن اجرا کنم. از اینکه با سکوتتان به حرفهای من گوش کردید ممنون و سپاسگزارم.
تایپ و ارسال: مسافر محسن لژیون دوم
- تعداد بازدید از این مطلب :
54