جلسه دوازدهم از سری پنجاه و سوم کارگاههای آموزش عمومی کنگره۶۰، نمایندگی سلمان فارسی به استادی راهنمای محترم مسافر محمد، نگهبانی مسافر سعید و دبیری موقت مسافر علی با دستور جلسه قضاوت و جهالت، پنجشنبه 14 تیرماه 1403 ساعت 16 آغاز به کار نمود.
سخنان استاد:
قبل از اینکه در این جایگاه حضور پیدا کنم به علت گرمی هوا از حال جسمی خوبی برخوردار نبودم، اما شکر خدا و با دیدن شما عزیزان حال بسیار خوبی پیدا کردم. بیرون از کنگره60 کسانی هستند که طرز فکر آنها در مورد دستور جلسه این هفته یعنی قضاوت و جهالت این است که اگر از آنها پرسیده شود چه کسی میتواند در مورد بقیه قضاوت کند، میگویند اگر در مورد موضوعی دانش و اطلاعات داشته باشیم میتوانیم در مورد آنها قضاوت کنیم اما در حقیقت اینگونه نیست، بنده شخصاً فکر میکردم هر صفتی که در وجود خداوند است در انسان هم وجود دارد زیرا انسان اشرف مخلوقات است ولی امروز متوجه این موضوع شدم و آن را درک کردم که قضاوت فقط مخصوص خداوند است، انسان حتی اگر از یک موضوعی اطلاع داشته باشد نباید دیگران را قضاوت کند، چهار دسته قاضی وجود دارد که وظیفه آنها قضاوت میباشد، سه دسته از آنها اهل جهنم و یک دسته آنها اهل بهشت هستند: افرادی که نمیدانند و حکمی را صادر میکنند، افرادی که میدانند و حکمی را بهاشتباه صادر میکنند، افرادی که نمیدانند و حکمی را بهدرستی صادر میکنند به دلیل اینکه اطلاعی ندارند آنها نیز اهل جهنم هستند، ولی کسی که هم در مورد شخص موردنظر اطلاع دارد و هم حکم صحیح را صادر میکند اهل بهشت میباشد.
به فرموده آقای مهندس کسانی هستند که دیگران را قضاوت میکنند و بعد از۳۰ سال متوجه میشوند که قضاوت آنها اشتباه بوده است، درنتیجه ما با هر اطلاعات و آگاهی که در دست داشته باشیم نمیتوانیم دیگران را مورد قضاوت قرار دهیم و خوشبختانه ما تمام این آموزشها را در کنگره60 فراگرفتهایم. نقطه مقابل قضاوت جهالت میباشد، مطالبی که در کنگره۶۰ آموزش داده میشود در هیچ دانشگاهی مطرح نمیشود. آقای مهندس بسیار هوشمندانه قضاوت را مقابل جهالت قرار دادهاند، مثلث جهالت، ترس، منیت و ناامیدی است.
چرا یک نفر ندانسته قضاوت میکند؟ زیرا حسهای منفی در او وجود دارد و مثلث جهالت در او رشد کرده است، حسهای منفی کینه، نفرت، حسادت، دروغ، غیبت، هرکدام از اینها باعث قضاوت میشود، زمانی که پیشرفت اطرافیان را نتوانید ببینید باعث میشود که دیگران را مورد قضاوت قرار دهید، ما نباید قضاوت پسر همسایه و یا دختر همسایه را بکنیم، باید بدون هیچ توجهی به زندگی شخصی خودمان برسیم، زمانی که یکی از دوستان را با اتومبیل مدلبالا میبینم نباید او را قضاوت کنیم از کجا آورده، باکار کردن و تلاش خریده است یا هر مدل دیگر که خریده باشد من اجازه قضاوت او را ندارم.
زمانی که با قضاوت دیگران به منزل بروید مطمئن باشید که با حس و حال پریشان وارد خانه شدهاید و توانایی محبت و خدمت برای خانواده را ندارید، زمانی که درباره دیگران سخن گفته میشود و از دهانم سخنی بیرون میآید، شخصیت خودم تعریف را نمایان میکنم زیرا آن قضاوت دقیقاً همان مسئلهای است که درون من وجود دارد و همان حس درونم را برای دیگران بیان میکنم و اطمینان خاطر داشته باشید هر مشکلی که از دیگران دریافت میکنید احتمالاً یک روزی درون خودتان بوده است.
طبق فرمایش آقای مهندس آن حیوانی که درونتان وجود دارد داخل شما رشد میکند، عدهای هستند که خودشان باعث قضاوت خودشان میشوند در یکی از احادیث گفتهشده اگر یک نفر در مکانی قرار بگیرد و آن مکان محل اتهام باشد نباید از دیگران توقع داشت که مورد قضاوت قرار نگیرد و بهغیراز خودش نباید دیگران را سرزنش و ملامت کند، من در کنگره60 در حال درمان میباشم و به پاتوق هم سر میزنم پس خودم باعث میشوم که مورد قضاوت دیگران قرار بگیرم، زیرا باکسانی ارتباط برقرار میکنم که داشتن ارتباط جایز نیست. کسانی که شمارا مورد قضاوت قرار میدهند در آن جایگاه حضور ندارند و این نشان دهنده این است که اگر من از ضد ارزشها دوریکنم و در مسیر ارزشها قرار بگیرم و تمام مسائل منفی را از وجودم دورنمایم مطمئناً نظرات دیگران درباره من تغییر خواهد کرد، هرچند که قضاوت دیگران برای شما نباید مهم باشد زیرا باعث میشود که در زندگیتان از پیشرفت دور بمانید. بنده از این عادتهای منفی در وجودم زیاد نهفته بود و مصرف مواد مخدر باعث شد که خیلی از مسائل ضد ارزش و منفی درونم رشد کند و همین باعث شد تفکر دیگران نسبت به بنده خوب نباشد. مدتی بود یکی از دوستان قدیمیام را ملاقات نکرده بودم که با بنده تماس گرفت و تغییرات بنده را بازگو کرد که باعث ایجاد خوشحالی در من شد زیرا آن زمان مصرف مواد داشتم و همیشه مورد قضاوت دیگران بودم، اما در حال حاضر که به درمان رسیدهام تغییرات بنده باعث شده که دیدگاه دیگران نسبت به بنده تغییر کند.
ما اگر به حرمتها عمل کنیم با توجه به اینکه مقداری سخت میباشد اما با تکرار کردن مطمئن باشید لذت زیادی خواهیم برد. زمانی که در جمعی قضاوت دیگران را میشنویم باید تذکر بدهیم زمانی که این کار را انجام دادیم راهحل قضاوت نکردن بهخوبی انجام خواهد شد.
دستور جلسه دوم
مجید زمانی که وارد کنگره ۶۰ شد مثل اکثر عزیزانی که تازه تشریف میآورند اعتقادی به درمان اعتیاد نداشت و هدفشان فقط مصرف نکردن مواد است، یک عزیز تازهوارد میگفت من به کنگره ۶۰ آمدم که فقط هروئین نکشم با آموزشها کاری ندارم اما میدانم که این آموزشها بسیار مهم هستند، مجید هم همینطور بود اما من به مجید میگفتم فعلاً قضاوتی در مورد عملکرد کنگره ۶۰ نداشته باش، به حضورت در جلسات ادامه بده تا انشالله به درمان اعتیاد برسی و زمانی که به درمان رسیدی ارتباط بین موضوعات جلسات، آموزشها و درمان اعتیاد را حتماً درک خواهی کرد، مجید مشکلات زیادی داشت و هنوز هم مشکلاتش ادامه دارد به همین دلیل پیامی برایش آماده کردم تا بداند که این مشکلات تقدیر الهی است.
در چند سی دی آخر از آقای مهندس مثل سی دی آهن، موسی۲ و اشراق به ما میآموزند که همهچیز به خودمان بستگی دارد، اگر در زندگیمان زور میزنیم و اتفاقاتی که میخواهیم رقم نمیخورد آن موضوع را باید رهایش کنیم زیرا ما تلاش خود را کردهایم، زحمت لازم را کشیده و در مسیر صراط مستقیم قرار گرفته، حرمتها و قوانین الهی را رعایت کردهایم اما اگر نتیجه نمیگیریم دیگر نباید متوسل به زور شویم این تقدیر الهی است و برای ما نوشتهشده است، ما نمیدانیم چه زمانی نوشتهشده و کی یا کجا چهکاری را انجام دادهایم که این تقدیر برای ما رقم خورده است.
به لطف خدا مجید به این دیدگاه رسید و با تمام مشکلات و سختیهایی که داشت در کنگره ۶۰ ماندگار شد، مجید عاشقانه و خالصانه به خدمت کردن علاقه دارد خطاب به مجید عزیز میگویم: خدایی نکرده دچار منیت نشوی ولی واقعاً خدمتگزار صادقی هستی، مجید همیشه برای تمام خدمتها پیشقدم بود هرزمانی که مرزبانان کمک یا کاری از مجید میخواستند بدون معطلی انجام میداد، در لژیون سردار شرکت کرد و در ادامه به جایگاه دنوری دستیافت، گاهی در مسیر آمدن به شعبه مرزبان چیزی نیاز داشت با مجید تماس میگرفت و او تهیه میکرد.
در ادامه مرزبان پارک شهدای شهرداری شد، هماکنون هم برای شرکت در آزمون راهنمایی مشغول مطالعه و تلاش است و انشاالله اگر خواسته قوی داشته باشد و تلاش کند و فرمان هم صادر شود حتماً به جایگاه و خدمت راهنمایی هم خواهد رسید، مجید بسیار خانواده دوست است و خیلی برای بچههایش وقت میگذارد، زیرا مهمترین مسئلهای که ما در کنگره۶۰ یاد میگیریم اهمیت دادن به خانواده، همسر و فرزندان، پدر و مادر است تا بتوانیم در زندگی موفق باشیم و مجید عزیز بهخوبی این کار را انجام میدهد.
به خودش و خانواده محترمشان تبریک میگویم، طرف صحبتم با خانواده مجید عزیز است:
واقعاً حیف است که از جلسات کنگره ۶۰ و آموزشهای ناب آن به دور باشید، زیرا این آموزشها برای اولین بار است که در کل هستی و خلقت خداوند، در حال ارائه شدن میباشد، ضمن عرض تبریک مجدد به مجید این جایگاه را برای تمامی مسافران سفر اول از خداوند بزرگ خواستارم.
اعلام سفر مسافر مجید:
آخرین آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره، مدت تخریب 15 سال، مدت سفر 10 ماه و 4 روز، رهایی 1 سال و 4 ماه، ورزش در کنگره 60 والیبال
آرزوی مسافر مجید:
امیدوارم درمان سرطان در کنگره 60 قطعی گردد.
سخنان مسافر مجید:
خداوند را شاکر و سپاسگزارم که به من اجازه ورود به کنگره60 را داد تا این جایگاه را لمس کنم و در بین شما دوستان قرار بگیرم. در ابتدا از خانواده آقای مهندس، راهنمای عزیزم آقای محمد زمانی و ایجنت محترم پارک آقای خاشعیبسیار سپاسگزارم. من در سن هفدهسالگی نامزد اعتیاد شدم و در بیستسالگی رسماً اعتیاد پیدا کردم و من در خانواده و دوستان به شکل یک الگوی مصرفکننده درآمده بودم.
دو سال از این پانزده سال تخریب به اعتیاد و مصرف مواد مخدر را به خیال خودم لذت بردم و بقیه آنرا همیشه دنبال راهی بودم برای ترک اعتیاد و درمان که متأسفانه راهی پیدا نمیکردم، به کلینیک هم رفتم ولی آنجا هم درمان نشدم؛ خیلی آرزو داشتم که یکشب یا یک روز را بدون مصرف مواد سپری کنم، در ادامه وارد کنگره60 شدم اما اعتقادی به درمان نداشتم. حدود دو الی سه ماه از سفرم گذشته بود که به این نتیجه رسیدم خودم باید تغییر کنم تا بتوانم کسانی که دچار بیماری اعتیاد میباشند را به درمان برسانم. از این جهت بسیار خرسندم و بهترین کادوی تولدم رهایی یک نفر از آن افراد بود، خدمت خودش و راهنمای محترمشان تبریک عرض میکنم. برادر خودم نیز به بیماری اعتیاد مبتلا و اذن ورود به کنگره60 برای ایشان صادر نشده است، انشالله که راه برایش نمایان شود. امیدوارم با دریافت شال راهنمایی به آن تغییر برسم و بتوانم یک الگوی بدون نقص باشم.
واقعاً باید با دستان آقا محمد به رهایی میرسیدم و این برای بنده آموزش بود، شاید در بیرون از کنگره60 افراد مصرفکننده هستند که فقط توسط من به رهایی میرسند و این قضیه باعث شد که خدمت کنم و به آن تغییر برسم. از شما عزیزان تشکر میکنم که در این جشن حضور داشتید و همچنین از همسفرم و پسرم که امروز تشریف آوردند تشکر میکنم.
قبل از ورودم به کنگره60 با همدیگر بحث و جدال میکردیم از ایشان معذرتخواهی میکنم و امیدوارم جبران کنم و ثابتقدم بمانم.
همسفران حسین و شیدا
آرزوی همسفر حسین:
امیدوارم تمام پدران حاضر در کنگره 60 به این جایگاه برسند
مرزبان کشیک
نگارش: گروه مسافرین سایت سلمان فارسی
ویرایش: مسافر سجاد سنابادی لژیون 23
عکاس: مسافر حمید چلمقانی لژیون 12
کاور : مسافر حسین نریمانی لژیون 17
تنظیم: مسافر ارسلان مکوندی لژیون 25
از طرف خدمتگزاران سایت تقدیم نگاه زیبایتان
- تعداد بازدید از این مطلب :
142