همسفر معصومه
برداشت از وادی دوازدهم بخش ۳:
در این سیدی در مورد تحرک صحبت شده است. تحرک؛ یعنی حرکت و ما هر کاری را که میخواهیم انجام بدهیم باید پارامتر زمان را در نظر بگیریم و اگر پارامتر زمان را حذف کنیم باعث ایجاد مشکل و بحران میشود. خیلی از انسانها سعی کردند که بعضی اوقات زمان را حذف کنند؛ مانند درست کردن غذا که الان به صورت کنسرو در آمده است. در این وادی در مورد تهذیب اخلاق و بچه آزاری کشیشها و کارهای زشت و ناپسند آنها صحبت شده است. حرکت، اساس هستی و این اساس تغییرات و تبدیلات میباشند. برای اینکه آخر امر، امر اول اجرا شود باید اطلاعات و آگاهی داشته باشیم؛ برای مثال مصرف کنندهها باید ذره ذره سفر کنند تا به درمان برسند. هر کاری که بخواهیم در سیستم کنگره انجام بدهیم بدون مکانیزم زمان غیر ممکن است. انسان یک موجود خاص است که حتی سر خودش را هم کلاه میگذارد. در این وادی از رابطه دوستی که یک قانون است صحبت کرده، مانند رابطه استاد و شاگردی که خطوط قرمز و یکسری چهارچوبهای خودش را دارد که نمیتوانیم از آن چهارچوبها عبورکنیم.
همسفر مهرانگیز
برداشت از سیدی آهن:
آقای مهندس در ماه مبارک رمضان در مورد این سیدی صحبت کردند. سفر جناب مهندس از ماه رمضان شروع شد. در این سیدی در مورد نظم سیستم الهی صحبت میکنند. در این زمینی که در آن زندگی میکنیم و بالای سر ما آسمان است و قوانینی وجود دارد. در این زمینی که ما زندگی میکنیم اول باید چیزهای مخرب را از خود دور کنیم و سعی کنیم مثبت فکر کنیم. اگر کاشت خوبی داشته باشیم برداشت خوبی داریم و اگر کاشت بدی داشته باشیم برداشت بدی داریم. بهشت و جهنم خود ما هستیم. خوبیهایی که انجام میدهیم در بهشت هستیم و اگر بدی انجام دهیم در جهنم خودمان هستیم. ما نباید از هیچ موجودی بترسیم. آن نیروی درونی که خداوند به ما داده است آن نیروی مثبتی که در وجود ما است را باید از آن استفاده کنیم شاید قبلاً در زندگی خودمان اذیت شدیم یا قضاوت شدیم؛ اما الان حال خوش داریم شخصی که کار بدی انجام میدهد مانند معلم ما است چون ما آن شخص را نگاه میکنیم سعی میکنیم مثل او نباشیم و آن عمل بد را انجام ندهیم.
همسفرمریم
برداشت از سیدی وادی چهاردهم بخش ۲:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. در این قسمت از وادی در مورد محبت گفته شده است که تمام هستی، جانوران و... محبت دارند. در مورد مسافرها و همسفرها گفته شده که مانند بذری هستند که با دانش و آگاهی به رشد میرسند. جناب مهندس از شعبه اصفهان گفتند: در اصفهان شعبه نداشت و مسافرها فرسنگها راه را میآمدند تا به نزدیکترین شعبه برسند و آموزش بگیرند و به آن آرامش و دانایی برسند؛ اما الان اصفهان دارای شعبه است راهنما دارد مسافر و همسفر دارد هر انسانی با توجه به آن دانش خودش به آگاهی میرسد. امواج عشق و محبت در کائنات همدیگر را جذب میکنند اگر همه چیز برای همه با انصاف وجود داشته باشد دیگر انسانها در برابر هم سلاح بر نمیدارند. کسانی که در اعماق تاریکی اعتیاد بودند اگر آموزش راستین و درست بگیرند میتوانند کمک کنند که اعتیاد در کره زمین کمکم نابود شود. خداوند با کلام خود در حقیقت میخواهد عشق و محبت را به ما بیاموزد که آفرینش را بشناسیم و بگوید که دربهای بسته روزی باز خواهند شد مانند قلبهایی که آلیاژ آنها سیاهسنگ است. ما باید حرکت کنیم ما باید صبر داشته باشیم تا بتوانیم به روشنایی برسیم.
همسفراعظم
برداشت از سیدی وادی چهاردهم بخش ۱:
آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است. وادی چهاردهم در مورد عشق و محبت که پایان وادیهاست صحبت میکند. تمام ادیان الهی بر مبنای عشق و محبت راه را به انسان نشان میدهند. کتاب آسمانی که ۱۱۴ سوره دارد تمام سورهها با بسمالله الرحمن الرحیم شروع میشود؛ یعنی به نام خداوند بخشنده مهربان گاهی ما انسانها معنا و مفهوم این کلمات را متوجه نمیشویم و هیچ حسی نسبت به آنها نداریم اگر بدانیم پشت این کلمات چه قدرت و حجابی نهفته است تعجب میکنیم. وادی چهاردهم همینطور استاین وادی با پیام محبت آغاز میشود که میگوید: آنچه باور است محبت است و آنچه نیست ظروف تهی است و منظور از ظروف تهی انسانهای خالی از محبت هستند و اگر انسانها همه چیز را مثل پول، سرمایه و علم داشته باشند؛ اما محبت نداشته باشند دقیقاً مثل این ظروف خالی هستند. در این وادی گفته شده بشکافید آنچه شکافتنی نیست آن چیزی که به تصور میآید قابل شکافتن نیست قابل حل نیست ما باید آن را پیدا کنیم؛ مانند مسئله اعتیاد که قابل شکافتن نبود خیال میکردیم که تمام شده اما باز اعتیاد شکافته شد؛ پس هر چیزی که ما فکر میکنیم قابل حل نیست مقابل حل است؛ ولی باید راه حل آن را پیدا کنیم و با حس خوب به آن نگاه کنیم. ما میتوانیم قلبهایی که سیاه مثل سنگ شده را بشکافیم وقتی باورها با محبت واقعی عجین شود معنای محبت را لمس میکنیم. پدر، مادر، خواهر، دوست و همسر اینها یکسری الفاظ هستند و هیچ مفهومی ندارند، زمانی مفهوم پیدا میکنند که در آنها محبت واقعی وجود داشته باشد. اگر محبت واقعی باشد و شخصی یک شخص دیگر را دوست داشته باشد و آن شخص خطا کرده باشد حتی بهعمد باز سعی میکند به او کمک کند. و برای آنهایی که در وضعیت ضد ارزشها غوطهورند دو راه وجود دارد یکی تزکیه، تصفیه و اینکه راه مستقیم را بروند. در غیر اینصورت باید صبر کنند که نیروهای مخرب و بازدارنده با گردبادهای عظیم آنها را به عمق ظلمات هدایت کنند؛ چون وقتی که به طرف ضد ارزشها برویم به طور اتوماتیک به عمق تاریکیها هدایت میشویم. چیزی که شاید در تصور نیاید. در این وادی از اضداد صحبت شده است که میگوید: اضداد مثل یک شوک و ضربه است برای بیداری انسانها اضداد؛ یعنی تاریکی، روشنایی، حقارت، سرافرازی، مهر و قهر. کار اضداد و مأموریت آنها این است که تا انتها تخریب ایجاد میکنند. انسانهای ناآگاه با کوچکترین مسئلهای سریع از خودشان واکنش و عکسالعمل نشان داده و بلافاصله میخواهند جبران کنند در اینجا نیروی مخالف آماده است که انسان بیتفکر، حرکتی عظیم ایجاد کند و نیز منتظر است که از حرکت انسان ناآگاه حداکثر استفاده را ببرد و از نیروی او برای نابودی خودش استفاده کند؛ اما اگر انسان آگاه باشد صبر کند، فکر کند و فوری پاسخگو نباشد و به دانایی برسد و با آرامش عمل کند اضداد کمرنگ میشوند و هر چقدر نیروهای آموزش دیده آگاهی یابند به روشنایی میپیوندند.
همسفر اکرم
برداشت از سیدی آهن:
در بخشی از سیدی در مورد کهکشانها، خورشید و ماه صحبت میکنند و همه اینها مانند ما انسانها عمرشان در یک جا تمام میشود فکر نکنید خورشید تا ابد بالای سر ما وجود دارد روزی خورشید پودر میشود. ما انسانها عمرمان تمام میشود و از یک بُعد به بُعد بعدی میرویم. همچنین در مورد نیروهای منفی و مثبت صحبت شده است. انسان نیروهای منفی را بهتر جذب میکند از نیروی منفی، انسان لذت بیشتری میبرد. این نیروی منفی لحظهای، حال انسان را خوب میکند؛ اما به مرور زمان حالش بد میشود پس چه بهتر که نیروهای مثبت را جذب کنیم. من یک شخصی بودم که وقتی بیرون میرفتم زباله در محیط بیرون میانداختم؛ اما با ورود به کنگره فهمیدم چه کار زشت و ناپسندی است. من اکرم چرا باید این کار را انجام بدهم، شخصیت من این نیست، چرا من نباید کار مثبتی انجام بدهم که پر از حس و حال خوب شوم. انجام کار ضد ارزشی حال مرا خراب میکند. به کسانی که مسائل منفی را دنبال میکنند اصلاً نباید توجه داشته باشیم چرا که فکر کردن و معاشرت با آنها موجب بزرگشدنشان میشود. ما باید در صراط مستقیم حرکت کنیم و به مطالب منفی فکر نکنیم و بایستی اتفاقات مثبت را در ذهن خودمان پررنگ کنیم و امیدوار باشیم که با یاد خدا از باتلاق ناامیدی، نگرانی و غم بیرون میآییم. اگر روی کار خودمان متمرکز باشیم قطعاً موفق خواهیم شد.
ویراستار: همسفر نازنین رهجوی راهنما همسفر راضیه از لژیون چهارم
ارسال مطلب: همسفر طیبه رهجوی راهنما همسفر حلیمه از لژیون سوم
مرزبان خبری: همسفر نرجس
- تعداد بازدید از این مطلب :
55