English Version
English

گفتگویی کوتاه با راهنمای محترم درمان، مسافر هاشم بمناسبت هفتمین سال رهایی شان

گفتگویی کوتاه با راهنمای محترم درمان، مسافر هاشم بمناسبت هفتمین سال رهایی شان

بمانسبت هفتمین سال رهایی راهنمای محترم درمان، مسافر هاشم گفتگویی را با ایشان ترتیب داده ایم که توجه شما مخاطبین گرامی وبگاه نمایندگی شفا را به آن جلب می کنیم لطفا تا انتها با ما همراه باشید.

با سلام و درود و عرض تبریک به مناسبت هفتمین سال رهاییتان، لطفاً خودتان را به رسم کنگره معرفی کنید:
سلام دوستان هاشم هستم یک مسافر، با ۲۳ سال تخریب وارد کنگره شدم، با مصرف انواع آنتی ایکس‌ها، آخرین آنتی ایکس مصرفی ۲ گرم تریاک کشیدنی، طول سفر اولم ۱۲ ماه و ۲۰ روز، به روش دی‌ اس تی، داروی درمان شربت اوتی، به راهنمایی مسافر داریوش، ورزش در کنگره والیبال، دارت و پینگ پنگ، رهایی ۷ سال و ۵.

ضمن تبریک به مناسبت هفتمین سال رهاییتان، لطفا بفرمائید که چگونه با کنگره آشنا شدید؟
من توسط دوستانِ هم مصرفم که با  کنگره  آشنا شده بودند وارد کنگره شدم، اصلاً قصد درمان نداشتم و فقط به اصرار دوستان وارد مجموعه شدم و اینکه اصرار داشتند روز اول ورود، حتما نئشه باشم برای من خیلی جالب بود، به خودم گفتم این جایی که آمدم حتماً درمانی در آن نیست که اولش اعتقاد دارند حتماً نئشه باشم، ولی به مرور که آموزش گرفتم و فرمانبرداری کردم با نتیجه ای که حاصل گردید حقیقت را دریافتم.

طی این سالیان، آیاخاطره‌ و یا اتفاقی خاص وجود داشته که برای شما جالب و به یادماندنی بوده باشد؟
اگر در کنگره خدمت های مختلف داشته باشیم، این خدمتها خاطرات قشنگی را نیز رقم خواهند زد.
زمانیکه که خدمت مرزبانی داشتم، در مراسم تولد، راهنما به همراه رهجو، در رابطه با اتفاقات ناگوار و شرایط نامناسب همسفرخود صحبت می کردند، موضوعی که معمولا در کنگره 60 اتفاق نمی‌افتد، همانطور که در کنگره همیشه همسفر را بال پرواز می‌دانیم و قطعاً هم همینطور است، مشارکتها به اتمام رسید اما بعد از جلسه از تهران پیگیر شدند و بخاطر این اتفاق، شال مرزبانی مرزبان کشیک، بصورت موقت گرفته شد و از همه توضیح خواستند. این تجربه‌ باعث شد متوجه شوم  اگر در گروه یک نفر خطا کند باید همه گروه جوابگو باشند چون همه در آن نقش دارند و من هم باید یک نقشی ایفا می‌کردم اما چون تجربه این کار را نداشتم بجای اینکه موثر باشم بیشتر تماشاچی بودم.
اگر اتفاقی در گروه یا اطراف ما می افتد باید تفکر کنیم با بهترین راه حل و کمترین تخریب و صدمه  به خود  و دیگران مشکل را برطرف نمائیم.

هدف شما از خدمت در جایگاه راهنمایی درمان در کنگره ۶۰ چیست؟
حقیقتاً از روز اول که وارد کنگره شدم راهنمایی را خدمت خیلی سخت و دشواری می‌ پنداشتم و از آن به نوعی فراری بودم با خودم می‌گفتم من همه خدمت‌های کنگره را انجام می‌دهم ولی اصلا به خدمت راهنمایی فکر هم نخواهم کرد چرا که بقیه خدمت‌ها مدت آن کوتاه تر است و تنوع دارد ولی وقتی بالاخره نوبت به این جایگاه رسید، درک کردم انجام این خدمت در پرونده کنگره‌ای من لازم و واجب است این بود که از خدا خواستم توانایی و قدرت انجام بهترین خدمت را در این جایگاه به من بدهد.

به نظر شما حد و مرز و ارتباط بین راهنما و رهجو چگونه باید باشد؟
راهنما و رهجو ارتباط حسی، امری، تکلیفی، فرمانی و فرمانبرداری دارند، قاعدتاً یک جاهایی خیلی به هم نزدیک می‌شوند و یک جاهایی ممکن است از هم خیلی دور بشوند
راهنما باید توجه داشته باشد دوری، باعث قطع ارتباط و نزدیکی بیش از حد باعث به هم خوردن تعادل لژیون، خودش و رهجو نشود به نظر من کنترلِ ارتباطات در کنگره، باریک‌تر از یک تار مو است.

به نظر شما راهنمای موفق به چه کسی گفته می‌شود؟
اجازه بدین اینبار من از شما یک سوال بپرسم؛ به نظر شما چه گُلی از همه گل‌ها زیباتر است؟
بله همه گل ها زیبا هستند و همینطور هم خیلی سخت است که بگوییم کدام راهنما موفق تر است اما به صورت کلیشه‌ای و جمله‌ای بخواهم توضیح بدهم، راهنمایی که برای ارتقاء و آموزش خودش تلاش می‌کند قاعدتاً جلودار است بطوریکه بقیه رهجوها و لژیون و حتی نمایندگی می‌تواند از قدم‌های محکمی که برمی‌دارد الگو بردارند و آنها هم قدم‌های محکمی بردارند

در انتها، اگر پیام یا توصیه‌ای دارید برای مسافران کنگره ۶۰ لطفا بفرمایید؟
اگر قرار بر این است که رهجو باشید و درست سفر کنید باید اول کار، حساب خودتان را با خودتان تسویه کنید، اگر انضباطی هستید باید خودت را ببخشی تا بتوانی یک سفر خوب داشته باشی، اگر یک تازه وارد هستی که تا حالا کنگره نیامده‌ای باید فرمانبردار باشی، باید بدانی هرچیزی راهنما می گوید چه دلیلش را بدانی و چه ندانی فقط کافیه ۱۰ ماه چشم بگویید. قدیمی‌ها می‌گفتند اینجا کنگره ۶۰ نیست اینجا کنگره چشم است است، اگر این نکته را رعایت کنید قطعاً در موقع دریافت دارو، دارو مصرف کردن،  تایم دارو، انجام تکالیف، حضور به موقع و مستدام، پیراهن سفید، مشارکت و به کلیه وظایف خودت عمل می‌کنی و  می‌گویی به من گفتند این کارها را انجام بدهم من هم به بهترین شکل انجام می‌دهم
اگر رهجویی بتواند تمام تکالیفش را به اندازه و به جا انجام بدهد قطعاً یک سفر راحت و موفق داشته، به آرامشی که انتظارش را دارد دست پیدا می کند.

راهنمای محترم و با سابقه کنگره60، مسافر هاشم عزیز، از اینکه وقتتان را در اختیار ما قرار دادید صمیمانه از شما تشکر و قدردانی می کنیم.
پایدار و پیروز باشد.


مرزبان خبری: مسافر رحیم
تهیه گزارش: مسافر حسین لژیون یکم
تایپ: مسافر امیر و مسافر احمد لژیون پنجم
ویرایش متن: مسافر احمد لزیون پنجم


 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .