English Version
English

مشارکت مکتوب لژیون دوم

مشارکت مکتوب لژیون دوم

به نام قدرت مطلق الله

سلام دوستان امیر کیوان هستم یک مسافر:
قضاوت به معنی حکم کردن و جهالت به معنی عدم آگاهی و ندانستن است، ارتباط این دو کلمه به این معنی است که ما باید از قضاوت برم بنای جهالت پرهیز کنیم؛ قضاوت زمانی اتفاق خواهد افتاد که من در مورد آن موضوع و یا شخص اطلاعات و آگاهی کامل را نداشته باشم. فقط از روی ظواهر، قضاوتی را انجام دهم؛ کسی که به مرحله قضاوت برسد، باید از قبل اطلاعات و آگاهی داشته باشد تا بتواند قضاوت کند زیرا قضاوت، آموزش عام می‌خواهد، جهالت به پیشینه نیاز ندارد.
جهل که میوه آن، حرص و خودخواهی است، باعث جهالت می‌شود؛ منت، نتیجه جهالت است و شخص در این حالت ناآگاه است؛ کسی که بدون آموزش، حرفی را قبول و قضاوت می‌کند، دارای جهالت است؛ خداوند زمانی که انسان را خلق کرد، به‌کل ملائک گفت من انسانی را از خاک آفریدم و چیزی را می‌دانم که شما نمی‌دانید، به انسان اختیار داده شد و دو راه الهی و فجور در سر راهش قرار گرفت. افرادی مثل، مصرف‌کنندگان از روی ناآگاهی و جهالت، راه فسخ وفور را انتخاب کردند؛ سالیان سال در تاریکی به سر بردند و در مورد آن‌ها قضاوت شده بود.
چیزهایی پیرامون ما وجود دارد که ما آن‌ها را نمی‌بینیم، به همین صورت در مورد انسان‌های دیگر قضاوت می‌کنیم؛ این عمل باعث رنج، غفلت از آموزش‌ها و درنهایت عامل قیم نهادن در مسیر ضد ارزشی خواهد شد؛ چه تاریکی از جهل بالاتر است؟ انسان جاهل درواقع نسبت به مسائل زیادی درک منطقی ندارد، این مسئله همانند نابینایی است؛ زمانی که چشم قادر به دیدن نور نیست تاریکی را خواهد دید، اما زمانی چشم عقلش نمی‌بیند که حجابی آمده است و مانع دیدار شده است و زمانی که ادراک درست نداشته باشد، سیاهی اندر تاریکی است، آن زمان هر چیزی را هم ببیند فایده ندارد درواقع دنیا را برعکس می‌بیند.
آن زمان نه‌تنها در مورد خود نمی‌تواند قضاوت درست انجام بدهد، بلکه گرفتار قضاوت‌های مسموم در مورد دیگران، هستی و خداوند می‌شود؛ فقط یک انسان جاهل به خود اجازه می‌دهد در مورد دیگران و اعمال آن‌ها قضاوت کند، به‌طورکلی جهالت عامل خودخواهی، بغض، کینه، تعصب، خرافات، افراط، ترس، منت، ناامیدی و هزاران مشکل دیگر به وجود بیاید.
باوجود جهالت ناامنی به همراه آن خواهد آمد و با رسیدن به آگاهی، امنیت خود را فراهم می‌سازد.
همان‌گونه که آقای مهندس به ما آموختند که بایستی به دنبال کسب دانایی عام باشیم؛ دانایی عام یعنی علم زندگی و چگونه سالم زیستن، همه انسان‌ها بایستی در این علم مشترک باشند و چگونه در آرامش زیستن، جدا از دین، مذهب، ملیت، زبان و سواد برای عموم انسان‌ها لازم و ضروری است.
دانایی عام، به انسان می‌آموزد که چگونه ذهن، درگیر قضاوت و پیش‌داوری نشود؛ دانایی عام یعنی عدم قضاوت در مورد دیگران و آگاهی لازم برای قضاوت کردن درست در مورد خویشتن.
انسان با قضاوت کردن در مورد دیگران، نه‌تنها درم سیر تزکیه والایش قرار نمی‌گیرد بلکه باعث می‌شود بصیرت و آگاهی که باعث دیدن معایبش می‌شود نیز از بین برود که این موضوع به زیبایی در سی دی قضاوت استاد امین تشریح شده است.
به امید اینکه همه ما ارزش این مکان را بدانیم و بتوانیم از بستر مناسبی که برای آموزش و کسب آگاهی برای ما مهیا شده است، استفاده لازم را ببریم تا بتوانیم به‌صورت کاربردی در مسیر حیات خود به کار بگیریم.

سلام دوستان امیرمهدی هستم یک مسافر:
انسان یا همان حیوان ناطق، موجودی برگرفته از نعمت اختیار که همیشه در بین دوراهی خیر و شر قرارگرفته است؛ همیشه در جریان هستی از نیاز جنایت‌ها و فداکاری‌های خیره‌کننده‌ای به وقوع پیوسته است؛ پادشاهانی که برای حفظ قدرت خود، وطن و مردمان خود را به خاک و خون کشیده‌اند؛ بی‌نظیر است که ما برای رسیدن به خواسته‌های خود، دست به چه‌کارهایی می‌زنیم و قابل‌ذکر است که شیطان همیشه آماده است تا با ما معامله کند، هدف ما هیچ‌گاه وسیله را توجیه نمی‌کند؛ در این میان همیشه شاهد حضور بزرگانی در تاریخ بوده‌ایم که از درک منت پروردگار دست به فداکاری زده‌اند و از نیازهای الزامی خود برای فراهم کردن آرامش برای همسایگان خود گذشته‌اند.
باید همیشه در نظر گرفت که بعضی مواقع در جریان هستی، خواسته‌های ما در تقدیر و سرنوشت ما نوشته‌شده است و باید آموخت که هرچقدر هم سخت باشد باید از آن‌ها گذر کرد؛ شاید در معامله با شیطان بتوانیم دست‌های خود را پر از طلا و پول‌کنیم اما ستودنی است که این‌گونه قضاوت کنیم با پذیرش تقدیر خود ممکن است که از پرده مورهای آشکار بگذریم و گنج درون خود را از میان ویرانه‌ها بیابیم.
به درون ترس و هراس راه ندهیم؛ در گرداب جریان انرژی‌های منفی غرق نشویم و اگر به قدرت مطلق تکیه کنیم این‌گونه است که ما خواهیم فهمید چگونه به هدف‌های خود از راه مثبت برسیم؛ قضاوت گرانی هستیم که با قضاوت زنده‌ایم اما دانستن اینکه کجا انرژی محدود خود را خرج کنیم هنری گران‌بهاست.
همانند پروانگانی باشیم که در تعقیب شمع خداوند بمیریم، نه مگس‌هایی که در تعقیب بوی متعفن انرژی منفی جان بدهیم.

تایپ و ویراستاری: مسافر پویان
تنظیم و ارسال: مسافر سیاوش
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .