سیزدهمین جلسه از دوره هفتاد نهم از کارگاههای آموزش خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا نمایندگی شادآباد به استادی راهنمای محترم مسافرمحمد و نگهبانی مسافر حسین و دبیری مسافر ابراهیم با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز چهار شنبه 13تیرماه سال ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ شروع به کارکرد.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محمد هستم یک مسافر
خدا را شکر میکنم و سپاسگزار خداوند هستم که یک روز خوب دیگر توفیق این رادارم که در کنگره باشم و در حضور شما عزیزان درس پس بدهم اول تشکر میکنم از خدمتگزاران خوب شعبه که این بستر را آماده میکنند که ما به اینجا بیاییم و همهچیز آماده باشد امیدوارم نوبت عزیزان بشود و بپذیرند یک روزبه یادماندنی داشته باشند. ربط آنهم با دستور جلسه میتواند اینطور باشد که من اگر سابقه رفتن به اردو را نداشتم یک همچنین پیشنهادی به من میشد شاید قبول نمیکردم دوستانی که برای اولین بار به همچنین اردوگاهی میروند تجربه تازهای بود من به بچههای لژیون خودمان پیشنهاد دادم برای یکبار بیایند اگر حالشان بد شد دیگر نیایید و الحق همه بچهها اعتراف کردند که خیلی خوش گذشته در کل میخواهم بگویم که راجع به چیزهایی که نمیدانیم اطلاعاتی نداریم توی ذهنمان بزرگش نکنیم و راجع به آن قضاوت نکنیم که حالمان را بد کند وقتی داخل کنگره میآییم حالمان خوب است چرا به این علم و آگاهی میرسیم اینجا جایی است که وقتی ما داخل آن میآییم حالمان خوب میشود و در ذهنمان دائماً نمیگوییم که من کاردارم والان میخواهم بروم آنجا چی یاد بگیرم؟ چون به یک علم و آگاهی رسیدیم جایی است که حالمان در آنجا خوب میشود جالب است که در داخل ذهنمان به آن نمیپردازیم با آغوش باز این مسئله را قبول میکنیم ابزار بسیار نیرومندی است در اختیار انسان قرارگرفته است متأسفانه نیروهای منفی و شیطانی به نحو احسنت از این ابزار به ضرر ما استفاده میکنند نفس در مرحله اماره از این ابزار استفاده میکند و از القائاتی که در داخل ذهن انجام میشود آن را در مقابل دانایی قرار میدهد سطح انرژی ما را پایین میآورد. وقتی یک نفر کاری را جلوی من انجام میدهد یا صحبتی میشود یا غیبتی میشود و من از یک نفر اطلاعاتی ندارم میام شروع میکنم داخل ذهن خودم راجع به آن گفتگوی ذهنی کردن متأسفانه وقتیکه این قضاوت انجام میشود دادههایی پشت سر هم القائاتی میآید. تمام القائات و قضاوتهایی که داخل ذهن انجام میشود تمام آنها غلط است من اگر احساس کنم که یک نفر را خوب میشناسم، شاید در صور ظاهر طرف را بشناسم و یا آشنایی داشته باشم من نمیدانم با دیدن صور آشکارش کی هست چی هست چه جور آدمی است چه جوری در ذهن خودم یک نفر را شروع میکنم اطلاعات گرفتن و قضاوت کردن و حکم صادر کردن علیه یک نفر این بازی ذهن است این ابزار بسیار قوی نفس اماره و نیروهای منفی است که میخواهند از این ابزار استفاده کنند و انرژی ما را بدزدند من وقتی در ذهن خودم راجع به یک نفر یا یک مکانی قضاوت میکنم بعدان میبینم سطح انرژی من پایین آمده دیگر حالندارم حوصله ندارم ارتباط برقرار کنم میایم مینشینم فکر میکنم چقدر بینتیجه بوده و ساعتها وقت مرا گرفته یک گفتگوی ذهنی ساعتها وقت آدم را میگیرد مخصوصاً در مشاجرات و درگیریها دقت کنید بیشتر از آنکه وقت گذاشتید با یک نفر مشاجره کردید پشت فرمان با یک راننده دیگر یا یک عابر دیگر گفتگو کردی و مشاجره کردید این گفتگو ذهنی است که ساعتها وقت ما را میگیرد و ما را مشغول خودش میکند اینها همه نظامیافته است اینها همه علمی است و تنها چیزی که میتواند جلوی اینها را بگیرد و سطح انرژی ما را بالا ببرد اطلاعات و آگاهی است همانطور که گفتم در مسئله اعتیاد وقتی میآییم درمان میشویم به سفر دوم میرسیم دانایی کسب کردیم که اعتیاد چیز بدی بوده است و آن نمیتواند ذهن ما را بازی بدهد در مورد مواد مخدر و اعتیاد یا داناییمان در مورد سیگار کشیدن بالا میرود،
خلق لحظههای مفید در کارمان وزندگیمان نیاز به حس خوب دارد و این با بالا بودن سطح انرژی و بالا بودن سطح آموزش و دانایی به دست میآید.
- تعداد بازدید از این مطلب :
59