جلسه ششم از دوره سوم کارگاههای آموزشی و خصوصی همسفران نمايندگی پرند با استادی راهنمای تازهواردین همسفر حمیده، نگهبانی راهنمای تازهواردین همسفر سمانه و دبیری همسفر زهرا با دستور جلسه "قضاوت و جهالت" روز سهشنبه در تاریخ دوازدهم تیر ماه ۱۴۰۳ راس ساعت ۱۵:۰۰ شروع به کار کرد.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b7%db%b0%db%b3_%db%b0%db%b0%db%b2%db%b1%db%b4%db%b5.jpg)
خلاصه سخنان استاد:
خدای خودم را شکر میکنم که باز هم یکبار دیگر در جمع شما عزیزان با عشق و محبت هستم و خیلی خدای خودم را سپاسگزارم. از ایجنت نمایندگی و گروه مرزبانی و از نگهبان جلسه تشکر میکنم که امروز اجازه دادند که من در این جایگاه خدمت کنم و از همه شما عزیزان آموزش بگیرم؛ چون این جایگاه استادی جایگاه پربار و پرآموزشی است انشاءالله که بتوانیم در کنار هم یک جلسه خیلی خوبی را داشته باشیم. از جناب مهندس و از راهنماهای خودم هم خیلی تشکر میکنم که قطعاً هر جایگاهی را در این شعبه و در هر کجای کنگره ۶۰ تجربه کنم، قطعاً زحمات راهنماهای من است. ما باید همیشه قدردان زحماتشان باشیم.
دستور جلسه درباره قضاوت و جهالت است. همه ما انسانها از زمانیکه به دنیا آمدیم از همان روز الست خداوند وقتی انسان را خلق کرد یک اختیار هم به او داد و تنها موجودی که به دنیا آمد انسان بود که به آن گفت میتوانی اختیار داشته باشی و از اختیارات خود در هر زمینهای استفاده کنید و ما در کل شبانهروز در حال قضاوت کردن هستیم که چه کار باید انجام بدهیم و همیشه بر سر دو راهی قرار میگیریم که کدام راه را برویم و چه کاری انجام بدهیم؟ الان چه چیزی بپوشیم؟ همیشه در حال قضاوت کردن هستیم. حالا خودمان، اطرافیانمان، زمین، طبیعت در هر زمینهای؛ چون خداوند قوه اختیار به انسان داد و گفت میتوانی از اختیارات خود استفاده کنید و این کار را انجام بدهید؛ ولی بعضی وقتها ما انسانها از اختیارمان در جاهای ضدارزشی استفاده میکنیم.
حالا میخواهم بگویم چرا ما قبل از اینکه به کنگره بیاییم همه ما قضاوت میکردیم؟ در هر شرایطی که بودیم همیشه دوست داشتیم یکی را پیدا کنیم و قضاوتش کنیم و همه مشکلات را هم بیندازیم گردن آن و بگوییم تو مقصر هستی، تو این کار را کردی چرا؟ چون میخواستیم از خود و واقعیت خود فرار کنیم؛ وقتی ما به کنگره آمدیم کنگره به ما چه آموزشی داد؟ گفت اول تو باید خودت را بشناسی، اول باید بدانی که کجا آمدی. بعضی وقتها بچهها شاید از در وارد میشوند میگویند؛ چرا این دستور جلسه را گذاشتهاند به درد من نمیخورد، آخر قضاوت و جهالت چه است؟ من آمدهام اینجا که درمان بشوم یا اینکه همسفر میآید و میگوید من حالم بد است و در اوج تاریکیها هستم قضاوت به چه درد من میخورد؛ ولی ما باید به این فکر کنیم. شاید روز اولی که کنگره آمدم از دستور جلسه قضاوت و جهالت اصلاً یک برداشت دیگری میکردم یا اینکه راهنمای من به من گفتند سیدی قضاوت را بنویسم اصلاً نفهمیدم یعنی چه؟ این یک آموزشی است که باید روی خودمان کار کنیم نباید ما اطرافیان خود را قضاوت کنیم و چرا قضاوت به همراه جهالت آمده است؟ جهالت یعنی من از نادانی دارم دیگران را قضاوت میکنم وگرنه اگر من دانا بودم، اگر من به آن نقطه رسیده بودم نمیآمدم اطرافیانم را قضاوت کنم؛ چرا باید قضاوت میکردم؟ چون من در جهل و نادانی خودم هستم از روی جهل و نادانی همه را قضاوت میکردم یا اینکه از زمین و زمان طلبکار هستیم که چرا این اتفاقات افتاده است. علت تمام این گرهها در وجود خود من است؛ اگر من گرهها را در درون خودم باز کنم و خودم را بشناسم و بتوانم از خودم عبور کنم تا به اطرافیان کمک کنم و در صورتی که این گرهها در وجود خودم است کاری رانمیتوانم انجام بدهم.
داشتم سیدی استاد امین را گوش میدادم درباره قضاوت خیلی جالب بود میگفتند: "اگر ما کسی را قضاوت کنیم حتماً آن کسی که دارد درباره آن شخص میگوید و قضاوت میکند حتما در وجود آن شخص وجود دارد." اصلاً شک نکنید یکی بگوید من پاک هستم و فلانی بد است دارند قضاوتش میکنند و حتما آن در وجود من است که دارم آن را قضاوت میکنم؛ پس ما اینجا که میآییم این دستور جلسهها یک تلنگری است به من حمیده شاید من چهار سال پیش نفهمیدم که نباید قاضی باشم و حکم بدهم. آن کسی که درس قضاوت را میخواند؛ وقتی میرود این همه تلاش میکند و زحمت میکشد به سختی دارد قضاوت میکند؛ ولی وقتی که من نه آگاهی و نه اطلاعاتی دارم؛ وقتی که میخواهیم کسی را قضاوت کنیم باید پنج سال مثل آن باشیم و ببینیم چه اتفاقی افتاده که الان داری قضاوتش میکنیم. راحت مینشینیم قضاوت میکنیم و حکم میدهیم. شاید در ذهن بعضی از ما باشد که آن قضاوتی که انجام میدهیم و مغز و قلب طرف را به کلی نابود کردیم و از هستی ساقتش میکنیم؛ ولی وقتی که به اینجا آمدیم متوجه شدیم که مثلث جهالت که شامل ترس، ناامیدی و منیت است؛ یعنی من یا منیت و یا ترس دارم یا ناامید هستم که دوربینم را روی اطرافیانم گذاشتهام و دارم اطرافیانم را قضاوت میکنم.
من زمانیکه دوربینم را از روی اطرافیانم بردارم و روی خودم بگذارم، چقدر قشنگ است و گرههایم برداشته میشود من افکار و اندیشه دیگران را نمیخوانم، افکار و اندیشه خودم را که میخوانم که در فکر من چه میگذرد؟ در افکار من چه میگذرد؟ چرا ما باید اطرافیانم را قضاوت کنیم؛ وقتی هیچ اطلاعات و آگاهی نداریم و هیچ دادهای از آن طرف نداریم که چه اتفاقی برای آن افتاده است و که من دارم خیلی راحت قضاوتش میکنم؛ پس این قضاوت و جهالت یکی از دستور جلسات مهم کنگره است که جناب مهندس دارد هر ساله این دستور جلسهها را که نزدیک به ۶۰ تا دستور جلسه است در طول سال دارند تکرار میکنند. این برای این است که من چهار سال پیش یک برداشتی از این دستور جلسه داشتم؛ ولی الان یک برداشت دیگری دارم و چهار سال گذشته است در این چهار سال من باید تغییر کرده باشم؛ اگر من در جهالت چهار سال پیش خودم باشم اصلاً کنگره آمدنم به درد نمیخورد.
ما در هر جایگاهی باشیم یک برداشتی از دستور جلسه داریم اینها تکرار میشوند و یک تلنگری هستند برای من که حواست به خودت باشد که کجای کار هستی حالا در کنگره ۶۰ نه بیرون از کنگره هم ما نباید قضاوت کنیم؛ وقتی دوربین ما روی اطرافیان نباشد یک آرامش خیلی خاصی داریم که معمولاً هیچ کدام فکر نمیکنم این آرامش را تجربه کرده باشیم. چند روز پیش داشتم فکر میکردم دیدم چقدر سخت است واقعاً اجرای قوانین و همه قوانین را رعایت کنیم. هر کسی شاید از پس این کار بر نیاید مگر اینکه سالیان سال روی خودش، روی ذهن و روی فکر خودش کار کرده باشد تا بتواند دروغ نگوید، تجسس نکند، قضاوت نکند، غیبت نکند، کار ضدارزشی انجام ندهد و دوربینش را روی خودش زوم کند آنوقت از زندگی خودش لذت ببرد و ببیند کجای کار نشسته است. ممنونم که توجه کردید.
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b7%db%b0%db%b2_%db%b2%db%b3%db%b5%db%b8%db%b1%db%b8.jpg)
رهایی ۴۰ سیدی:
همسفر میترا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b7%db%b0%db%b3_%db%b0%db%b0%db%b0%db%b0%db%b2%db%b3.jpg)
رهایی ۳۰ سیدی:
راهنمای تازهواردین همسفر حمیده (لژیون صفر)
همسفر راضیه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
همسفر خدیجه رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
![](/EditorFiles/Image/%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b7%db%b0%db%b3_%db%b0%db%b0%db%b2%db%b2%db%b0%db%b7.jpg)
مرزبان کشیک: همسفر زهرا و مسافر موسی
تایپ: همسفر شیوا رهجوی راهنما همسفر مرضیه (لژیون اول)
عکس و ارسال: مرزبان خبری همسفر زلیخا
همسفران نمایندگی پرند
- تعداد بازدید از این مطلب :
38