English Version
English

در پرتو دانایی

در پرتو دانایی

هفتمین جلسه از دوره سوم لژیون سردار ویژه همسفران نمایندگی دکتر مسعود با استادی راهنما همسفر لیلا با نگهبانی همسفر فاطمه و دبیری همسفر افسانه با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روز دوشنبه یازدهم تیر ماه 1403 رأس ساعت 14:45 آغاز به کار کرد.

خلاصه سخنان استاد:
از خانم فاطمه نگهبان لژیون سردار، دبیرشان، همچنین ایجنت محترم شعبه و تیم مرزبانی تشکر می کنم که به من این فرصت را دادند در این جایگاه باشم خدمت کنم و در کنار یکدیگر آموزش بگیریم. من امروز با تعدادی از همسفران شعبهٔ البرز برای رهایی سی دی نزد آقای مهندس بودیم و از ایشان انرژی گرفتم، امیدوارم بتوانم مقداری از آن انرژی که دریافت کردم به شما عزیزان انتقال بدهم. دستور جلسه امروز در رابطه با قضاوت و جهالت است. آقای مهندس در همهٔ جلسات همانطوری که همهٔ ما می دانیم جلسه را این طوری شروع می کنند که ما برای رهایی از بزرگترین دشمن خودمان که جهل و ناآگاهی خودمان است ۱۴ ثانیه سکوت می کنیم به خداوند بزرگ پناه می بریم. جهل و نادانی یعنی؛ تمام اعمال و رفتار ما بستگی به همین جهالت و دانایی ما دارد که این دو صفت مقابل همدیگر و متضاد هم هستند. تمام افکار و اندیشه ما بستگی به همین صفات، نادانی و دانایی دارد. استاد امین در جزوه جهان بینی بسیار زیبا مثلث جهالت را ترسیم کردند و گفتند که ترس، منیت و ناامیدی مثلث جهالت را تشکیل می دهد، این ها در واقع میوه های تلخ جهالت هستند و علاوه بر این سه صفت، صفت های دیگری هم به دنبال دارد و ما باید خیلی روی این مسئله کار کنیم و توجه کنیم. ما وقتی به کنگره می آییم همین ابتدای کار در سه جلسهٔ تازه واردین به ما می گویند شما دوربینت را از روی مسافرت بردار و روی خودت تنظیم کن و کاری به کار مسافرت نداشته باش. همانطور که همهٔ ما می دانیم در حرمت کنگره هم هست که سرزنش کردن علیه دیگران و تجسس و گمان بد بردن همهٔ این ها ممنوع شده است و چه بهتر است که ما از کنگره شروع کنیم ضدارزشی هایی که در کنگره ممنوع است، از همین جا شروع کنیم و کم کم از ضدارزش ها فاصله بگیریم تا بتوانیم در روابطمان با دیگران، خانواده و دوستانمان این ضدارزش ها را کم رنگ تر کنیم و بتوانیم کاربردی کنیم در واقع از این ها فاصله بگیریم.

مقداری درمورد قضاوت اگر بخواهم بگویم ما می دانیم که قضاوت مختص خداوند است که فقط خداوند است که دانا و آگاه به امور است ولی وقتی خداوند ما را آفرید و قدرت اختیار را به ما داد از آنجا قضاوت کردن های ما هم شروع شد. ما در مسیر زندگیمان همیشه سر دوراهی هایی قرار می گیریم که آنجا با آن شناختی که از خودمان داریم و خودمان را می شناسیم و اطلاعاتی که از خودمان داریم تصمیم بگیریم خودمان را قضاوت کنیم ما فقط می توانیم این صفت را در قبال خودمان انجام دهیم و خداوند جایز می داند که فقط خودمان را قضاوت کنیم. در مثلث جهالت منیت هم است من با آن منیتی که دارم فکر می کنم می توانم به تمام اطلاعات و آگاهی ام در مورد یک نفر یا قضیه ای خیلی کامل است و با تمام منیتی که دارم به راحتی تصمیم می گیرم و قضاوت می کنم ولی افرادی است که کارشان قضاوت و رسیدگی به امور دیگران است و با آن اطلاعات، تجربه و آگاهی که در آن زمینه دارند به قول آقای مهندس درس آن رشته را خواندند باز خیلی موارد پیش آمده که اشتباه قضاوت کردند و نادرست حکم دادند، پس این نشان می دهد که واقعا قضاوت کردن پارامترهای زیادی می خواهد، من نوعی هیچ وقت نباید به خودم اجازه بدهم با اطلاعات کم و اندکی که دارم حکم صادر کنم و ذهنیتم را نسبت به او منفی کنم. من با عضویت در لژیون متوجه شدم که اهداف لژیون سردار چه است متوجه اشتباهات خودم شدم؛ چون من همیشه درمورد مصرف کننده ها قضاوت می کردم، فکر می کردم که مصرف کننده ها آدم های خودخواهی هستند فقط به فکر خودشان هستند اصلا به خانواده فکر نمی کنند و بعد از آمدن به کنگره متوجه قضاوت بد خودم درمورد مصرف کننده ها شدم که آنها افراد بیماری هستند مخصوصا کسانی که با خواست خودشان آمدن جایی است و کسانی مثل مهندس است خدا را شکر کنگره را بنا کردند و آنها اینجا می آیند درمان شوند و خواستار درمان هستند. خدا را شکر می کنم دید من نسبت به مصرف کننده ها عوض شده و آن موقع آن اطلاعاتی که نداشتم را به راحتی مصرف کننده ها را قضاوت کردم. آقای مهندس همیشه می فرمایند‌: دنیا و هستی طوری است که انعکاس رفتار ما را به خودمان برمی گرداند. یعنی اگر ما بخواهیم دیگران را قضاوت کنیم آنها هم مطمئنا ما را قضاوت می کنند. همان شعر معروف که می گویند: هر چه کنی به خود کنی گر همه نیک و بد کنی. خدا را شکر به کنگره آمدیم ما به یکباره نمی توانیم خودمان را تغییر دهیم و ما در همه موارد از روش DST پیروی می کنیم حتی برای به تعادل و تکامل رسیدن از همین روش استفاده می کنیم، طبیعی نیست که ما بخواهیم به یکباره بخواهیم همهٔ تغییرات را در خودمان به وجود بیاوریم که آدم خیلی کامل و جامعی باشیم. آقای مهندس به ما می گویند: صفات بد و ضد ارزشی ها را به صورت ذره ذره آموزش بگیریم و کاربردی کنیم. صحبت هایم را با این شعر به پایان می رسانم. عیب کسان منگر و احسان خویش، دیده فرو کن به گریبان خویش آینه روزی که بگیری به دست خود شکن آن روز مشو خودپرست. ممنون که به مشارکت من گوش دادید.

مشارکت اعضا؛

پهلوان همسفر شیما:
خدمت خانم لیلا خیر مقدم عرض می کنم و به نگهبان و دبیر جلسه هم عرض خداقوت دارم. در مورد دستور جلسه داشتم فکر می کردم که چه قدر در دستور جلسات خوب است که آقای مهندس تدبیر دارند و هر تصمیمی می گیرند حتما در پس آن تصمیم اتفاقات خیلی خوبی می افتد که شاید آن لحظه ما حسش نکنیم. به این فکر می کردم چه قدر خوب شد که دستور جلسات هفتگی و لژیون سردار یکی شد؛ به این جهت که انسان را وادار به فکر کردن می کند که چه پیامی این دستور جلسه برای من دارد که امروز در لژیون سردار آمدم و نشستم و در مورد لژیون سردار چه چیزی می خواهد به من بگوید؟ این خیلی برای من جالب بود مشارکت ها را گوش می دادم؛ حتی وقتی گزارش ها در گروه گذاشته می شود من وقتی می خوانم دستور جلسات هفتگی و اتصال آنها به لژیون سردار برای من جالب است. آقای مهندس چهارشنبه فرمودند: قضاوت و جهالت در تضاد همدیگر هستند اما اگر بخواهیم از دیدگاه لژیون سردار به قضیه نگاه کنیم اشاره ای به CD معلم استاد امین می کنم که نکتهٔ جالبی می گویند: انسان می تواند خودش خودش را قضاوت کند، یعنی تنها کسی که ما اجازه داریم قضاوت کنیم خودمان هستیم و اصلا این قضاوت خوب است؛ چون من را به واکاوی در مورد خودم وادار می کند که فکر کنم آیا عملکرد من با میزان آگاهی من یکی است؟ آیا عملکرد من با میزان دستاوردهای من در زندگی یکی است؟ آیا آن چیزی که می دانم چه مقدار به آن عمل می کنم؟ در ادامه پدر، مادر و راهنما می تواند رهجویش را قضاوت کند البته در زمینهٔ آموزشی که می دهد نه در همهٔ زمینه ها اما اجازه دارد در زمینه آموزشی که داده قضاوت کند که آیا روی پله هستی، CD می نویسی؟ در مورد لژیون سردار به همین صورت است به این فکر می کردم که این دستور جلسه می خواهد این را بگوید که من شیما نسبت قدردانی ام به کنگره با آن چیزی که از کنگره تا به امروز دریافت کردم یکی است؟ چه قدر من توانستم انجام بدهم؟ آیا عملکرد من با بیانی که دارم یکی است؟ همهٔ ما می گوییم قدردان کنگره هستیم خیلی ارزشمند و فوق العاده عالی است چون این قطعا از پندار سالم ما می آید که از زبانمان جاری می شود به صورت کلام بیرون می آید اما قسمت سوم این مثلث: پندار سالم، گفتار سالم و کردار سالم است من چه قدر پندار و کردار با گفتارم یکی است؟ من چه قدر واقعا می توانم از صمیم قلب قدردان باشم که یکی از راه های قدردانی از کنگره همین حضور در لژیون سردار است همین خدمت هایی که ما انجام می دهیم که بخشی از آن خدمت مالی است. این دستور جلسه برای من این پیام را داشت که خودم را بسنجم و آن چیزی که من فکر می کنم و کل ساختار کنگره به دنبالش است فهم انسان ها است که من به آن توجه کنم و دوربینم روی خودم باشد و مرتب خودم را واکاوی کنم، من می گویم دروغ بد است!  در لژیون می نشینم فقط می دانم که دروغ بد است؟ می گویم بخشندگی خیلی خوب است! من چه قدر آدم بخشنده ای هستم. فکر می کنم قضاوت خودمان که قضاوت آگاهانه باشد خیلی خوب است، قضاوتی که من را به سرزنش کردن نمی برد ولی یک تکانه است برای بهتر حرکت کردن است و لژیون سردار و حضور در لژیون سردار این را به خوبی به من آموزش می دهد. از اینکه که به صحبت های من توجه کردید از شما ممنونم.
همسفر زهره:
به سه عزیز خدا قوت می گویم. به خانم لیلای عزیز خوشامد می گویم. درمورد قضاوت و جهالت، قضاوت و قیاس لازمهٔ هر انسانی است و به صورت ذاتی در وجود همهٔ انسانها وجود دارد؛ چون ما ناخودآگاه از صبح که از خواب بیدار می شویم کارهایی که می خواهیم انجام دهیم یا راه هایی که می خواهیم انتخاب کنیم خودمان را قضاوت و قیاس می کنیم دو تا چیز یا راه که در مقابل خودمان قرار دارد؛ حتی انتخاب دو مدل غذا در موردش قضاوت می کنیم که کدام بهتر است؟ و چرا بهتر است؟ یعنی آن قضاوت و قیاس در وجود همهٔ ما است زمانی به مشکل می خورد که ما این قضاوت و قیاس را می آییم به زندگی دیگران باز می کنیم یعنی دوربین را از روی خودم بر می دارم و به زندگی دیگران بر می گردانم و به جایی می رسد که این قضاوت و قیاس در من آشوبی به پا می کند و آسایش و آرامش را از زندگی من می گیرد زمانی که ما به قضاوت دیگران می رسیم آن نقطه های روشنی که خداوند زندگی ما پدیدار می کند که من باید آن نقطه ها و پوئن ها مثبت را به دست بیاورم که در زندگیم استفاده کنم ناخودآگاه آن ها را نمی بینم؛ چون آنقدر درگیر این هستم که چه خوب است و چه بد و فلان کس چکار کرده دیگر زندگی خودم را نمی توانم بازیابی کنم که ببینم کجا کم و کسری گذاشتم و جبران کنم. زمانی که قضاوت می کنیم افراد را تفکیک به خوب و بد می کنیم در CD یین و یانگ ما یاد گرفتیم چیزی به نام خوب و بد مطلق نداریم. خوب و بد بودن انسان ها طیف دارد؛ یعنی در درون بدی او خوبی است و در خوبی هم بدی وجود دارد و اینکه اینقدر در درون قضاوت فرو می روم که نمی توانم خوبی های طرف مقابلم را ببینم. در مورد کسانی که قضاوت می کنند باید به دانایی برسند که ما در کنگره یاد گرفتیم مثلث دانایی: تفکر، تجربه و آموزش است در مقابلش یاد گرفتیم مثلث جهالت: ترس، منیت و ناامیدی است زمانی که انسان به آن دانایی برسد یواش یواش آن قضاوت هایش فروکش می کند انسان در مسیر درست قرار می گیرد که به آن آرامش و آسایش برسد و کمتر قضاوت کند. همیشه می گویند به جای قضاوت کردن بیشتر سعی کنید پذیرش تان را بالا ببرید. شعر قشنگی است که می گوید: "سرای آفرینش سرسری نیست زمین و آسمان بی داوری نیست"ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

راهنما همسفر الهه:
خانم لیلا حضورتان را به شعبهٔ خودتان خیرمقدم می گویم و به نگهبان و دبیر هم خداقوت می گویم. راجع به دستور جلسه قضاوت و جهالت، همانطور که می گویند قضاوت از جهالت می آید. ما در کنگره با علم و آموزش های کنگره به دانایی رسیدیم که واقعا جایی برای قضاوت باقی نمی گذارد، اگر همه به این اصل که آقای مهندس تاکید می کنند که هر شخصی در هر جایگاهی که است عین عدالت است اعتقاد کامل داشته باشیم و این را بپذیریم حتی خودمان برایمان هر اتفاقی می افتد و به هر نحوی است زندگیمان چه برای دیگران دیگر جایی برای قضاوت نمی ماند که چرا من؟ یا بخواهیم سوالی برایمان پیش بیاید من فکر می کنم با همین آموزش ها و کسب دانایی اصلا قضاوت از بین می رود طبق گفتهٔ خانم سلوه اصلا قضاوتی در زندگی کسی دیگر وجود ندارد که اگر به آن دانایی برسد واقعا اعتقاد پیدا کند و جایگاه خود و دیگران را بپذیرد، دوربینش را می تواند برای همیشه از روی دیگران بردارد. من قبلا در زندگی خودم و دیگران خیلی فکر می کردم خیلی چیزها را نمی خواستم قبول کنم ولی الان متوجه شدم آن نامه پیشین من بوده و قضاوتی ندارم برای خودم یا حتی دیگران انجام بدهم چون در هر جایگاهی که هستند لیاقتش را داشتند و آن جزو زنجیره ای است که قرار است آن ها را به تکامل برساند. ممنون که به صحبت های من گوش دادید.

تایپ: همسفر افسانه، راهنما همسفر الهه (لژیون پنجم)
عکاس: همسفر زهرا (مرزبان خبری)
ویرایش و ارسال: همسفر رها (خدمتگزار سایت)
همسفران نمایندگی دکتر مسعود

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .