"عیب کسان منگر و احسان خویش
دیده فرو بر به گریبان خویش"
قضاوت و جهالت رابطه معکوسی باهم دارند؛ قضاوت بهمعنی نقد کردن دیگران در صور پنهان، داوری بین دو نفر، انتخاب بین دو موضوع یا انتخاب راه حلهای متفاوت است. بهطورکلی قضاوت از آگاهی، اطلاعات، تفکر و اندیشه هر شخص سرچشمه میگیرد.
جهالت هم یعنی انجام دادن کاری برخلاف آنچه باید انجام شود.
نقطه مقابل قضاوت، جهالت است، یعنی هرچه شخص جاهلتر باشد، سریعتر قضاوت میکند و این از ناآگاهی و عدم دانش انسان سرچشمه میگیرد.
قضاوتکردن شامل سه مرحله میشود؛ ۱ - جمع آوری اطلاعات ۲- پردازش یا پالایش اطلاعات ۳- نتیجهگیری و اجرای حکم.
ما از درون انسانها آگاه نبوده و میدانیم که قضاوت، زشتترین و آزاردهندهترین صفت و ناهنجاری رفتاری ما است؛ اما بیشتر اوقات، از روی جهالت، در طول زندگی، خواسته یا ناخواسته مرتکب این عمل ناپسند میشویم؛ پس باید یاد بگیریم که بعضی مواقع، قضاوت کردن در خودمان و دیگران تخریب بهوجود خواهد آورد، زیرا دانستههای غلط ذهنی بر اساس منیت، ترس و ناامیدی بهوجود میآیند و گذشت زمان ذرهذره مسئله را برای ما روشن میکند، پس چهبهتر که دوربین را از روی دیگران برداشته و روی خود زوم کنیم و اشتباهات و نقطهضعفهای خود را ترمیم کنیم، زیرا لازمه قضاوت، دانایی است.
وقتی به آن دانایی نرسیده باشیم به خود این اجازه را میدهیم که در هر زمینهای قضاوت و پیشداوری کنیم و اگر در مورد چیزی خواستیم قضاوت کنیم باید در حیطه مسؤلیت ما باشد؛ زیرا زمانی که خارج از مسؤلیت خود، قضاوت میکنیم، چهدرست و چهاشتباه، نتایج منفی و حالخرابی بههمراه دارد.
قضاوتکردن هیچ حس خوبی به انسان نمیدهد، بلکه باعث هدررفتن انرژی و سلب آرامش نیز میگردد.
تنها راه رسیدن به آرامش، عشق ورزیدن به دیگران و پذیرفتن آنها است.
انسان باید به مرحلهای از آگاهی، دانش و تعادل برسد که به حساب خودش رسیدگی کند، قبل از آنکه به حسابش رسیدگی شود که این مهم، با بالابردن دانایی امکانپذیر میشود.
در پایان امیدوارم با آموزشهای ناب کنگره۶۰ و کاربردی نمودن آن، پلههای آرامش را یکبهیک طی کرده و با خودشناسی به خداشناسی برسیم.
نویسنده: راهنما مسافر مجتبی
ارسال: سایت نمایندگی ملاصدرا
- تعداد بازدید از این مطلب :
116