English Version
English

اطلاعات فعلی ما برای قضاوت کردن اندک و ناقص است.

اطلاعات فعلی ما برای قضاوت کردن اندک و ناقص است.

هفتمین جلسه از دوره دوازدهم سری کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰، نمایندگی دکتر علیرضا (مبارکه)، با استادی راهنمای محترم مسافر محسن، نگهبانی مسافر محمود و دبیری مسافر قاسم با دستور جلسه « قضاوت و جهالت » در روز سه‌شنبه 12 تیرماه ۱۴۰۳، ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان محسن هستم یک مسافر، یکی از اتفاقات و کارهای بسیار خوبی که در کنگره انجام شد، این بود که واژه ها به زیباترین و درست ترین شکل ممکن در جای خودشان  استفاده شدند و خیلی از واژه‌ها معنا و مفهوم درست خودشان را پیدا کردند. دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است. ابتدا در مورد جهالت باید عرض کنم که جهالت از عدم می‌آید یعنی از نبودن. همانطور که تاریکی و ظلمت به دلیل عدم وجود نور و روشنایی است. جهالت هم به دلیل عدم وجود معرفت، شناخت و دانایی ظاهر می‌شود. نکته بسیار حائز اهمیت در این دستور جلسه این است که به چه دلیل این دو واژه در کنار هم در این دستور جلسه قرار گرفته‌اند و چه ارتباطی می‌تواند میان آنها باشد؟
سئوالی که در ادامه مطرح می‌شود این است که آیا اصولاً انسان مجاز به قضاوت کردن در هر زمینه‌ای است یا در مسائل خاصی می‌تواند قضاوت کند و یا اینکه در هیچ موردی انسان حق ندارد قضاوت کند؟
برای پاسخ یه این سئوال باید عرض کنم که همان‌طور که در منابع آموزشی کنگره 60 آمده است خلقت؛ سازمان و تشكيلاتي است كه همه چيز در آن، با ‏نهايت دقت، برنامه‌ريزي شده و در هر لحظه كنترل مي‌شود و يك نيروي مافوق بر آن نظارت دارد. از سوی دیگر تمام وقایع و اتفاقات در جهان هستی بر اساس یک سری قوانین ثابت رقم می خورد که این قوانین در تمام جهان هستی جاری و لازم الاجراست. در صور پنهان جهان هستی، نیز قوانین خاصی وجود دارد که اگر انسان این قوانین را بشناسد و بر طبق این قوانین عمل کند قطعاً به صلح ، آرامش و آسایش خواهد رسید. و در صورتی که این قوانین نقض شود انسان دچار آشفتگی ، ترس ، اضطراب و پریشانی و حال بد می شود.
زمانی که خداوند انسان را خلق کرد برای ادامه حیات و زندگی در جهان فیزیکی و مادی ، ابزارها و توانایی هایی در اختیار او گذاشت و او را در هر لحظه از زندگی به یک دو راهی هدایت کرد تا انسان بر اساس نیازهای واقعی و حقیقی خود و با کمک شناخت ، معرفت و دانایی و استفاده از این ابزارها و توانایی‌ها  و شناخت قوانین بتواند راه درست را انتخاب کند و سفر زندگی را با انجام وظایفی که به عهده گرفته و تا رسیدن به هدف مورد نظر به انجام رساند.

یکی از این ابزارهای بسیار پیچیده، شگفت انگیز و کاربردی، ابزار ذهن است که بستری را فراهم می‌کند تا انسان بتواند از طریق تصویرسازی و اطلاعات دریافتی از حواس پنج‌گانه که بر روی مانیتور ذهن به تصویر کشیده می‌شود با نیرو و حکم عقل بتواند در جهان فیزیکی و مادی به حیات خود ادامه داده و در دوراهی های زندگی تصمیم درست را انتخاب کند. در حقیقت انسان در هر لحظه از زندگی باید شرایط مختلف را بررسی و قضاوت کند و در نهایت با حکم عقل اقدام به عمل درست نماید. حال اگر اطلاعات دریافتی درست و صحیح باشد تصویر درستی در ذهن ایجاد می‌شود و قطعاً عقل، فرمان و حکم درستی صادر می نماید. پس برای انجام امور حیاتی و کلیه مسائل شخصی، هر انسان باید در هر لحظه شرایط مختلف را قضاوت کند و تصمیم بگیرد.
اما اشکال زمانی ایجاد می شود که محدوده قضاوت انسان از امور شخصی خود فراتر رفته و شروع به قضاوت دیگران و تحلیل رفتارهای آنان و اظهار نظر در مورد آنان می نماید که این موضوع می تواند بر اثر القاء نیروی منفی اتفاق بیافتد و یا اینکه برخواسته از نفس اماره انسان باشد.در هر حال فرقی نمی کند چرا که قطعا تصویر و اطلاعات غلطی بر روی ذهن به نمایش در می آید و عقل نیز حکم غلط صادر خواهد نمود و این موضوع بر خلاف قوانین جاری در سیستم هستی می باشد. معمولاً قضاوت کردن دیگران به دلیل وجود منیت در انسان شکل می گیرد چون زمانی انسان اعمال و گفتار جنبه های مختلف دیگران را قضاوت می کند که خود را بالاتر از دیگران ببیند و در موضوعی که توانایی خاصی دارد دیگران را قضاوت می‌کند. حضرت علی در نامه ای به مالک می نویسد یادت باشد که اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش نکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی... "
انسان حق قضاوت در مورد هیچ یک از مخلوقین الهی را ندارد چرا که شرایطی که امروز ما از دیگران شاهد هستیم یک صفحه از یک کتاب هزار صفحه ای است که ما اطلاعی از صفحات دیگر کتاب نداریم. این‌که شخص چه مسیری را در زندگی فعلی و قبل از تولد تا به اینجا طی کرده و امروز در این شرایط قرار گرفته کاملاً برای ما ناشناخته است و اطلاعات فعلی ما بسیار برای قضاوت کردن اندک و ناقص است. این حربه نیروی منفی است که با القاء افکار و تصاویر به ذهن انسان قصد گمراه کردن و ضربه زدن به انسان را دارد. قضاوت کردن دیگران مانند ویروسی است که وارد افکار و اندیشه انسان می شود و انسان را از مسیر دور می نماید و انرژی و زمان ارزشمند انسان را که باید صرف خود سازی و پیشرفت خود کند تباه می‌کند. هر چقدر انسان قدرت تشخیص ماهیت این افکار را داشته باشد ( معرفت و دانایی ) و منشاء صادر کننده آن را بشناسد و در لحظه ورود این افکار بتواند جلوی آن را سد نماید از آسیب ها و عوارض آن در امان می ماند. قضاوت در ابتدا یک فکر است اما در ادامه با حکم عقل، تبدیل به گفتار و کردار ما می شود. مراقب افکارت باش که گفتارت می شود، مراقب گفتارت باش که رفتارت می شود، مراقب رفتارت باش که عادت می شود، مراقب عادت باش که شخصیت تو می شود.
تایپ: مسافر محمد و مسافر سعادت
عکس: مسافر مهرداد
تنظیم و ارسال: مسافر مهرداد

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .