جلسه دهم از دوره نهم کارگاههای آموزشی خصوصی همسفران نمایندگی امام قلی خان با استادی راهنما همسفر زهره، نگهبانی همسفر سودا و دبیری همسفر مهناز با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» روز دوشنبه یازدهم تیرماه 1403 ساعت 15 آغاز به کار نمود.
![](/EditorFiles/Image/2(5460).jpg)
خلاصه سخنان استاد:
سلام دوستان زهره هستم همسفر، خدا را شاکر و سپاسگزارم که در این جایگاه میتوانم خدمت کنم، از ایجنت، گروه مرزبانی و نگهبان عزیز تشکر میکنم که اجازه خدمت به من دادند؛ دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت است، انسان بهواسطه اختیاری که دارد برای انجام هر کاری بر سر دوراهی انتخاب است و برای اینکه بتواند درست انتخاب کند باید بتواند قضاوت کند یعنی انسان فطرتاً موجودی است که قاضی به دنیا میآید.
در بعضی موارد دیگر هم لازم است که من بتوانم قضاوت کنم؛ مثلاً من باید بتوانم خودم را قضاوت کنم خودم را نسبت به گذشته خودم مقایسه کنم و ببینم مسیری که میروم مسیر درستی است؟ آیا این مسیر باعث پیشرفت و رشد من میشود، وقتی من یک مسئولیتی دارم باید بتوانم در حوزه مسئولیت خودم قضاوت کنم مثلاً من بهعنوان راهنما باید بتوانم رهجویم را قضاوت بکنم که آیا عملی که انجام میدهد عمل سالمی است یا درست سفر میکند و یا بهعنوان یک ایجنت یا مرزبان باید بتوانم قضاوت بکنم که آیا در حوزه مسئولیت من قوانین کنگره بهدرستی اجرا میشود و افراد به وظیفه خود عمل میکنند، یک قاضی باید بتواند بهدرستی قضاوت کند و حکم صادر کند در همه این موارد برای قضاوت کردن به دانایی، اطلاعات کامل و دانش و تخصص نیاز داریم.
اما جایی که من نباید قضاوت کنم و وارد قضاوت میشوم بحث جهالت یا نادانی مطرح میشود مثلاً من با دیدن ظاهر یک فرد یا شنیدن حرفی و یا یک رفتاری که از یک نفر میبینم فوراً در ذهنم با همین اطلاعات ناقص و محدود در مورد او قضاوت میکنم، حس بدی نسبت به او پیدا میکنم، او را محاکمه کرده و صفت بدی به او نسبت میدهم و با او در صور پنهان وارد جنگ میشوم و جنگ چیزی جز تخریب برای من و طرف مقابل ندارد.
آقای امین این قضاوت کردن را تشبیه به زغال داغی کردند که از کوره درمیآوریم و چون تحمل آن را نداریم با غیبت کردن آن را به دیگران منتقل میکنیم، انسان دانا اصلاً این زغال را از کوره درنمیآورد یعنی حتی در ذهنش هم دیگران را قضاوت نمیکند؛ وقتی من در اثر قضاوت کردن حس بدی نسبت به کسی دارم به دنبال معایب بیشتری از او هستم تا بتوانم حس بد خود را توجیه کنم و بگویم حق با من است.
آقای امین در سیدی فضاها میگویند مکانها و مجموعهها دارای انرژی مثبت و منفی هستند پس درجایی که دیگران مدام در کار یکدیگر تجسس میکنند یکدیگر را قضاوت و سرزنش میکنند، غیبت میکنند، انرژی منفی جریان دارد و درواقع در آنجا یک محیط جنگ هست که محیط مناسبی برای رشد و سازندگی نیست.
میدانیم برای اینکه حس به وجود بیاید نیاز به دو قطب داریم پس اگر من در کسی صفت بدی میبینم و نسبت به آن حس خیلی بد و تنفر دارم من هم آن صفت را درون خودم دارم ولی با قضاوت کردن تمرکز خودم را روی طرف مقابل میبرم و از عیب خودم غافل میشوم و وقتی عیب خودم و تاریکی که در وجودم هست نمیبینم درصدد اصلاح آن نیستم.
اگر بدانیم چه بهای سنگینی در صور پنهان برای قضاوت کردن دیگران پرداخت میکنیم هیچگاه دست به قضاوت دیگران نمیزنیم. هرچه جهالت انسان بیشتر باشد قضاوت او هم بیشتر هست زیرا انسان دانا به دنبال صلح و آرامش و خودسازی هست و انسانی که نادان هست به دنبال جنگ هست؛ آقای مهندس میگویند که تمام ضد ارزشها میوه جهالت هست.
من بهعنوان یک همسفر باید توجه داشته باشم که مسافر خودم را بهخصوص در سفر اول قضاوت نکنم و حتی اگر من در ظاهر سکوت بکنم ولی در ذهنم مسافرم را قضاوت بکنم در صور پنهان با او وارد جنگ با او شدم باعث تخریب خودم و مسافرم میشوم؛ آقای امین میگویند اگر بین دو نفر محبت باشد ولی آن دو نفر یکدیگر را قضاوت کنند کانالهای محبت بسته میشود و محبت نمیتواند جریان پیدا کند.
![](/EditorFiles/Image/3(4830).jpg)
تایپ: راهنما همسفر زهره( لژیون هجدهم)
عکاس: مرزبان خبری همسفر آرزو
ویراستاری و ارسال: همسفر مهلا رهجوی راهنما همسفر فاطمه (لژیون ششم)
مرزبانهای کشیک: همسفرسمیرا و مسافر محسن
همسفران نمایندگی امام قلیخان
- تعداد بازدید از این مطلب :
294