ما خوشحالیم که در به اجرا در آوردن اهداف کنگره سهیم هستیم

«رمز و راز کشف حقیقت در دو چیز است یکی یافتن راه و دیگری آنچه برداشت می‌نماییم."
با زوج خدمتگزار ایجنت نمایندگی پاکدشت‌؛ مسافر محمد و دستیار اسیستانت‌ ورزش همسفر معصومه که سال‌ها قبل در اعماق تاریکی‌ها قرار داشتند و نور کنگره‌ ۶۰ بر کالبدشان تابید و در پی کشف حقیقت روان شدند و راه را پیدا کردند و بذر عشق را کاشتند و اکنون بهترین برداشت‌ها را انجام می‌دهند؛ گفتگویی ترتیب داده‌ایم که تقدیم حضور شما عزیزان می‌کنیم‌. 

همسفر معصومه و مسافرشان محمد با تخریب بیش از ده سال آنتی ایکس مصرفی تریاک و شیره وارد کنگره شدند. حدود ۱۱ ماه با متد DST و داروی OT باراهنمایی مسافر علی و همسفر نرگس سفر کردند. در حال حاضر به لطف خداوند ۹ سال و ۶ ماه است که با دستان پرتوان آقای مهندس آزاد و رها هستند. در ادامه سفر نیکوتین داشتند. به مدت ۱۰ ماه و ۱۶ روز با متد DST و آدامس نیکوتین دار خوراکی باراهنمایی مسافر رضا سفر کردند. هم‌اکنون از بند نیکوتین ۹ سال  هست که آزاد و رها هستند. رشته ورزشی در کنگره والیبال هست.

به نظر شما وظیفه یک همسفر در کنگره‌ ۶۰ چیست؟

همسفر معصومه: یک همسفر بعد از سپری کردن سه جلسه تازه واردین، خودش انتخاب می‌کند که در نقش همسفر قرار بگیرد و دیگر نمی‌تواند با دانسته‌های خود حرکت کند؛ چون در این زمینه آگاهی لازم را ندارد؛ بنابراین نیاز به یک نقشه راه دارد و باید تمام قوانین این نقش همسفر بودن را با قرار گرفتن در جلسات کنگره فراگیرد و سپس کاربردی کند تا به نتیجه دلخواه برسد. همسفر نقش به سزایی در رهایی مسافر و حتی کیفیت حرکت مسافر خود دارد که خودش بر آن آگاه نیست. اگر همسفری بتواند با آموزش درست بار را از دوش مسافر خود بردارد، آن‌وقت است که احساس خوشایندی و پرواز دارد و الحق که بال پروازی برای عروج می‌شود.

نظر شما در مورد وجود همسفر در کنار مسافر‌، در کنگره‌ ۶۰ چیست؟

مسافر محمد: همسفر در کنار مسافر یعنی قدرت داشتن در بهتر به اجرا درآوردن مثلث کنگره ۶۰‌؛ یعنی عدالت، معرفت و عمل سالم. قطعاً سفر کردن به همراه یک همسفر بیشتر خوش می‌گذرد‌؛ ولی من بنا دارم که برای همیشه از ظلمت سفر کنم و می‌دانم کسی که می‌خواهد برای همیشه از جایی نقل‌مکان کند چیزی یا شخصی را که نیاز دارد یا دوست دارد را رها نمی‌کند و به همراه خود می‌برد به دلیل این‌که نمی‌خواهد برگردد. افرادی که پذیرفتند مسافر هستند و همسفر دارند امکان ندارد که همسفرشان را به همراه خود نیاورند (اگر همسفر هم اطمینان داشته باشد که برگشتی در کار نیست امکان ندارد که همراه نباشد)

با توجه به جایگاه‌های خدمتی که به‌عنوان ایجنت و دستیار اسیستانت در کنگره بر عهده‌دارید‌؛ برای ما بگویید بین مسئولیت‌ها‌، خانواده و کارهای روزانه چگونه تعادل برقرار می‌کنید‌؟

همسفر معصومه‌: من از آقای مهندس یاد گرفته‌ام که هرگاه مسئولیت جدیدی به من واگذار می‌شود نباید در مسائل دیگر من اختلال به وجود بیاید و همیشه سعی می‌کنم که مسئولیت جدیدم را در کنار کارهای دیگر به نحو احسن انجام دهم. یک مسئله‌ای که خیلی حائز اهمیت هست این است که باید عاشق بشوی تا کار برایت سهل و شیرین شود و من این عشق را از کنگره‌دارم؛ چون سلاح کنگره عشق و محبت است و هر کس که در این مجموعه باشد رنگ و بوی عشق را می‌گیرد حالا یکی بیشتر و یکی کمتر.

مسافر محمد‌: من از کنگره یاد گرفته‌ام که در زندگی روزمره باید ۸ ساعت کار، ۸ ساعت استراحت، ۸ ساعت آموزش و تفریح را به اجرا بگذارم و به‌راحتی این کار امکان‌پذیر است به‌شرط آن‌که جهان‌بینی آن را داشته باشم مثلاً بدانم که چگونه در ۸ ساعت کار جوابگوی نیازهای مالی خود باشم؟ پاسخ من این است، فقط با عضویت در لژیون سردار!

از خدمت مالی و جایگاه دنوری برایمان بگویید؟

همسفر معصومه‌: من یاد گرفته‌ام که هیچ‌چیز مفت و مجانی نیست و می‌دانم از صبح تا شب چه قدر نعمت و فراوانی وجود دارد که شاید به تصور من هم درنیاید و خدا را شکر من هم از این نعمت‌ها غافل نیستم و سعی کرده‌ام در حد توانم سهمی داشته باشم تا فقط مصرف‌کننده نباشم‌. خدمت در لژیون سردار با تمام خدمت‌هایی که تاکنون نصیبم شده است اصلاً قابل قیاس نیست و دقیقاً مانند بوی گلی است غیرقابل‌توصیف.

مسافر محمد‌: من خدمت‌های کنگره را تا به امروز به ترتیب انجام داده‌ام و در هر خدمتی انرژی خوبی را کسب کرده‌ام؛ اما تا به امروز خدمتی پرانرژی‌تر از خدمت مالی پیدا نکرده‌ام؛ البته پیشنهاد می‌کنم هر کس می‌خواهد این خدمت را انجام دهد؛ باید مسلح به جهان‌بینی مالی باشد و آگاهانه حرکت کند و هیچ نیازی به زیاد داشتن مال نیست‌. جایگاه‌ها ایستگاه‌هایی هستند که راه گم نشود درست مثل ایستگاه‌های کوهنوردی‌، دنوری هم یکی از این ایستگاه‌هاست؛ بنابراین ما خوشحالیم که در به اجرا درآوردن اهداف کنگره سهیم هستیم‌.

دستور جلسه این هفته قضاوت و جهالت است‌، به نظر شما این مسئله چه ضربه‌ای می‌تواند به سفر و مسیر یک مسافر و همسفر بزند‌؟

همسفر معصومه‌: این دستور جلسه به من یادآور می‌شود که من هرچه بیشتر در امور دیگران قضاوت کنم جهل من بیشتر است و از مسیر زندگی دورتر می‌شوم و در اینجا تکلیف من معلوم است که من کجای کار قرار دارم و انسانی که دامنه جهل او بزرگ باشد هیچ سلاح دفاعی ندارد و خیلی راحت به قهقرا می‌رود و این‌یک قانون است؛ برای این‌که شخص در امان باشد؛ باید در اموری که به او ارتباطی ندارد با یک کلمه "به من چه‌" کنار بکشد تا به مسیر اصلی خود برگردد.

مسافر محمد‌: این دستور جلسه به بزرگ‌ترین حاشیه‌های این سفر اشاره می‌کند که متأسفانه خیلی نرم و خزنده وارد ذهن هر شخصی می‌شود و تکلیف هر شخصی با حاشیه‌ها کاملاً مشخص است؛ پس باید از کنگره این راهکار را یاد بگیرم: "آیا این موضوعی که من در مورد آن قضاوت می‌کنم به من ارتباطی دارد یا خیر‌؟" بعد راحت‌تر می‌توانم از قضاوت کردن دیگران فاصله بگیرم.

به نظر شما چه مسئله‌ای می‌تواند به افراد در سفر دوم کمک کند تا بهتر حرکت کنند‌ و خدمت نمایند؟

همسفر معصومه‌: به نظر من این قضیه به شروع سفر اول برمی‌گردد که اگر شخص از همان ابتدا آموزش‌ها را درست فراگرفته باشد و ذره‌ذره توانسته باشد جنس فلزی خود را تغییر داده باشد می‌تواند در سفر دوم خدمت سالم و بدون حاشیه‌ای انجام دهد‌؛ ولی ازآنجایی‌که هیچ زمانی برای آموزش دیر نیست می‌توان با دقت بیشتری به تزکیه و پالایش خود اهمیت بدهد تا بتواند در این مسیر با عشق، محبت و کمک به همنوعان خود عمل سالم انجام بدهد و سیراب گردد.

مسافر محمد‌: سفر دوم مانند هواپیمایی است که از باند پرواز بر خواسته و کاملاً نیازمند به برج مراقبت هست و خدمت کردن این ارتباط را با برج مراقبت کنگره متصل نگاه می‌دارد به قول دیده‌بان محترم مسافر علیرضا "کسانی که در تزکیه و پالایش خودشان دقت دارند بهتر مفهوم سفر دوم را درک می‌کنند."

کلام آخر:

همسفر معصومه‌: از همه شما عزیزان خدمتگزار در سایت متشکرم و خداوند را برای تمام آموزش‌های ناب کنگره شاکرم. برای انجام این عمل عظیم شکر شکر شکر.

مسافر محمد‌: سرعت حرکت کنگره به شکل عجیبی زیاد شده است و ما مرتب شاهد حرکت‌های عالی و بزرگ در زمینه‌های مختلف از آقای مهندس دژاکام هستیم‌، هر کس که می‌خواهد با این سرعت حرکت کند؛ باید خودش را با اجرایی کردن علم کنگره همگام سازد وگرنه فکر می‌کنم از این دایره جا خواهد ماند. از این‌که به صحبت‌های من توجه کردید سپاسگزارم. از تمامی خدمتگزاران سایت هم کمال تشکر رادارم و خدا قوت می‌گویم.

از همراهی زوج خدمتگزار بسیار تا بسیار سپاسگزاریم و بهترین‌ها را برای این زوج و خانواده محترمشان از قدرت مطلق خواستاریم.

تهیه و تنظیم: همسفر یاسمن رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دهم)
عکس‌ و ارسال: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر سمیه (‌لژیون دهم‌)
همسفران نمایندگی پاکدشت