تعدادی از رهجویان لژیون سوم از نمایندگی رودکی پیرامون دستور جلسه «قضاوت و جهالت» مشارکت کردهاند که در ادامه میخوانیم.
سلام دوستان فاطمه هستم همسفر
"به نام برترین قاضی و حاکم عادل، خداوند"
در این کره خاکی، شخصی که قدم در جای پای انسانهای پاکسرشت نهاده، نماینده خدای مهربان بر روی زمین است.
انسانهای پاک، ویژگیهایی را بهصورت آشکار درون خود حس کردند، همچنین ویژگیهای پنهانی را از آستانه تولد با خود داشتهاند. از امربهمعروف و نهیازمنکر اطاعت نمودند و از نیروی ذهنشان که همراه افکار سالم پدیدار میشود یاری گرفتند و حس خود را نسبت به خود، خانواده و جامعه، قوی کردند و ناخالصیها را دور نمودند. این ویژگیها شامل برترینهاست؛ اما جهالت، مترادف کمبود آگاهی و تلف نمودن زمانی است که بسیار ارزش دارد.
در اثر اوقات فراغت زیاد، خودبرتربینی و جلب توجه، تصور میکنند که خیلی میدانند؛ ولی هیچ نمیدانند. بهجای اینکه به فکر عمل صالح، آبادی دنیا و آخرت، کسب علم و دانش و برداشتن بار از دوش بندگان خدا باشند، فکری شوم در سر پرورانیده و بدون در نظر گرفتن شئون انسانی و اسلامی، قاضی اعمال دیگران شدهاند و درنهایت با ظلم کردن، بیخبر از اوضاعواحوال دیگران، بصیرت خود را کور نمودهاند و اسیر افکار پوچ و منفیگرا، گمان بد، حرص، بُخل، منیت و قضاوت میشوند.
اعمالی که از آنها بیاطلاعیم، بهدوراز انسانیت است و ضدارزش محسوب میشود این ذرهبینها که روی دیگران انداختهایم، روزی بازخورد خواهند داشت. اگر به تواناییهای خود رجوع کنیم، اشکالات درون را بشکافیم با قدرت تشخیص خود، باعث پیشگیری از هدر رفتن انرژی و تخریب درونی باشیم، درمییابیم این عمر گران است که لحظههایش در حال فرارند و ارزش جنگیدن در برابر پوچی را ندارد.
کسانی که بدون داشتن علم، عمل ناشایست خود را به مقام قاضی میرسانند، باید بهای گزافی را پرداخت نمایند؛ چون از قانون محکوم کردن و قضاوت نمودن استفاده کردهاند، درحالیکه نوید پیروزی نیروهای شیطانی را میدهد و در هیچ مورد، رضایتی از خود، خداوند و خلق خدا را ندارند. من فاطمه، شاگردی هستم که معلمی کنار خود دارم و بخش اعظمی از وجودم در تاریکیهایی قرار دارد که نیروهای شیطانی برای برهم زدن تعادل من در مسیرم ایجاد کردهاند.
حال با آموزشهایی که گرفتهام، سعی دارم در برابر نعمتهای خدا و رزقی را که هر روز در سفرهام میگذارد، انسانهای پاکی که در مسیرم قرار میدهد، برای زیاد شدن دانشم و مقابله با جنگهای درونم و تلاش برای خنثی کردنشان، ناسپاس نباشم. از راهنمایی که اسطوره و چراغ پرنور مسیر گمشده من است، درس بگیرم؛ زیرا این دنیا گذراست و بهتر است در مسیر ارزشها باشم. در آخر، شاکر خداوند هستم که برای من سفری آغاز شد از تاریکی به نور تا ذرهذره از قضاوت و جهالت فاصله بگیرم.
سلام دوستان مهدیه هستم همسفر
قضاوت و جهالت با یکدیگر ارتباط مستقیمی دارند، بدین معنا که هر میزان فردی در جهل و ناآگاهی بیشتری فرو رفته باشد، بیشتر دیگران را مورد قضاوت قرار میدهد. بارها این جمله معروف را شنیدهایم: تا با کفشهای کسی راه نرفتهای، او را قضاوت نکن. یکی از اساسیترین مشکلات ما این است که ظاهر زندگی دیگران را با باطن زندگی خودمان مقایسه میکنیم. گاهی آنقدر مشغول تجسس و قضاوت در امور دیگران میشویم که یادمان میرود زندگی کنیم.
هر وقت این ضدارزش به سراغمان میآید، باید این را بدانیم، تنها خداوند است که قادر به قضاوت انسانها هست؛ زیرا قاضی و داور مطلق، کسی جز او نیست. اگر کسی را خصوصاً به ناحق مورد قضاوت قرار دادیم، بدانیم که روزگار آنقدر میچرخد تا ما را در آن جایگاه قرار دهد. گاهی برای ما فکر کردن خیلی دشوار است برای همین دیگران را قضاوت میکنیم.
انسانها برای اینکه قضاوت نشوند، در قضاوت کردن دیگران پیشدستی میکنند! ما باید تمام سعی و تلاشمان را داشته باشیم که از قضاوت کردن دیگران خودداری کنیم خصوصاً قضاوت از روی ظاهر افراد؛ زیرا این کار اوج بیخردی و جهالت است.
سلام دوستان کوثر هستم یک همسفر
جهالت، مترادف نادانی است؛ یعنی عدم یا چیزی که وجود ندارد. نور، بود است یک چیزی که وجود دارد؛ اما ظلمت، بود نیست، یعنی یک چیزی از هستی نیست. اگر عدم نور باشد، تاریکی پدیدار میشود و زمانی که نور پدیدار شود، تاریکی از بین میرود. مسئله نادانی و دانایی دقیقاً به همین صورت است، زمانی که اطلاعات درست نباشد نادانی یا ناآگاهی به وجود میآید و برای جهالت و نادانی هیچ پیشنیازی احتیاج نیست.
منیت، ترس و ناامیدی باعث پدیدار شدن جهالت نمیشود. وقتی ما دچار جهالت و نادانی باشیم باعث منیت، ترس و ناامیدی میشود. خودخواهی زاییده جهالت و نادانی است. انسان نادان و جاهل یکی از شجرهها و میوههایش خرافات است. در مسئله مواد هم به دلیل جهالت و عدم آگاهی، شخص به مصرف مواد مخدر سوق داده شده است. زمانی که شخص در مسیر آموزش قرار گیرد ذرهذره مواد مخدر از او دور میشود.
زمانی که خداوند انسان را خلق کرد به ساکنین گفت او را از خاک آفریدم یعنی تمام ذرات موجود خاک در کالبد فیزیکی انسان هم وجود دارد. خداوند در بین تمامی موجودات (انسانها، حیوانات، نباتات و جمادات و ...) یک ویژگی خاص به انسان داد که از روح خود در او دمید و قدرت اختیار داد تا مسیر خود را تعیین کند. زمانی که به انسان قدرت اختیار داده شد در آنجا قدرت قضاوت هم به او داده شد. قضاوت در مورد خود و مسیر زندگیاش، بسیار سازنده و طبیعی است؛ اما اگر در مورد دیگران باشد بسیار مخرب است.
انسان طوری به دنیا آمده که گویی قاضی است و مرتب در حال قضاوت کردن است! در قضاوت کردن یک شعبدهای وجود دارد که دو راه دارد: یک راه گلستان و راه دیگر کویر است. وقتی پا در گلستان میگذارید سر از جهنم و زمانی که پا در کویر میگذارید سر از گلستان در میآورید. همینطور در مسیر زندگی انسان دو راه وجود دارد: راهی که آسان است و بهسختی منتهی میشود، راهی که سخت است و بهآسانی منتهی میشود.
در این مسئله تا جایی که در مورد خودمان قضاوت کنیم کار عادی و طبیعی است؛ اما مشکل از جایی آغاز میشود، در مواردی که به ما ارتباط ندارد، وارد حوزه قضاوت میشویم و آنگاه مسئله جهالت آغاز میشود. به عبارتی هر قدر انسان جاهلتر باشد، بیشتر قضاوت میکند. یکی از قوانین کنگره ۶۰ این است که در امور شخصی هیچکس تجسس نکنیم؛ اگر در امور شخصی دیگران به آنها گمان و یا ظن بد ببریم، وارد اولین قدم قضاوت شدهایم، مرحله بعدی تجسس و قدم بعدی، دیگران را سرزنش میکنیم و سپس وارد غیبت شده، در اینجا پرونده به جهالت ختم میشود. قضاوت کار هر کس نیست و ما نمیتوانیم قاضی زندگی دیگران باشیم بهتر است دوربین را روی زندگی خودمان بیندازیم.
ویرایش: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر فریبا (لژیون سوم)
تنظیم مطلب: همسفر فاطمه رهجوی راهنما همسفر افسانه (لژیون دهم)
ارسال مطلب: مرزبان خبری همسفر سمیه
همسفران نمایندگی رودکی
- تعداد بازدید از این مطلب :
52