English Version
English

انسان به واسطه اختیاری که دارد همیشه در حال قضاوت کردن است

انسان به واسطه اختیاری که دارد همیشه در حال قضاوت کردن است

هشتمین جلسه از دوره پنجاه و نهم سری کارگاه های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ ویژه مسافران آقا در نمایندگی پرستار  با استادی: راهنما مسافر مسعود، نگهبانی: مسافر حمید و دبیری: مسافر حسن  و با دستور جلسه " قضاوت و جهالت " در روز دوشنبه مورخ 1403/04/11 راس ساعت ۱۷ برگزار گردید.

به نام قدرت مطلق الله

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان مسعود هستم یک مسافر. خداوند را شاکر هستم که یک بار دیگر این فرصت را به من داد تا در این جایگاه خدمت کنم و از راهنمای گرانقدرم تشکر می‌کنم.
دستور جلسه امروز قضاوت و جهالت است و همانطور که می‌دانیم دستور جلسات کنگره ۶۰ به صورت سلسله مطالب است و این از هوشمندی جناب آقای مهندس است..
در هفته گذشته راجع به حرمت صحبت شد و من هرچه در زندگی ضربه خوردم به این دلیل بود که حریم‌های خودم را نمی‌شناختم و مشکلاتی را برای من به وجود آورد که واقعاً طاقت فرسا بود.
همانطور که از اسمش پیداست قضاوت به معنای داوری است و جهالت هم به معنای ناآگاهی و نادانی است که ابزارهای آن منیت، نا امیدی و ترس و...است.
این دستور جلسه به من مربوط می‌شود. زمانیکه مصرف کننده بودم به راحتی راجع به دیگران قضاوت می‌کردم. اما امروز که در کنگره هستم و آموزش گرفتم باید بدانم که از حالا به بعد چه کار کنم؟ آیا باید دیگران را همچنان قضاوت کنم.
همانطور که می‌دانیم یکی از بهترین نعمت‌هایی که به ما داده شده است اختیار است. انسان به واسطه اختیاری که دارد همیشه در حال قضاوت کردن است. اینکه باید راهش را از چاه انتخاب کند، بین چپ و راست انتخاب کند. اما این قضاوت تا جایی خوب است که دوربین روی خودم باشد و مشکلات درونی خودم را ببینم، حالا چه مشکلات و یا محسنات، مهم این است که من خودم را ببینم.


ولی مشکل از جایی آغاز می‌شود که راجع به زندگی دیگران قضاوت کنم. خیلی از مشکلاتم به این دلیل بود که بی‌جهت وارد زندگی دیگران می شدم و دخالت می‌کردم. کسی دعوایش می‌شد من وارد میشدم. اما حالا به جایگاهی رسیده‌ام که سعی می‌کنم به راحتی وارد این گونه مسائل نشوم.
سوالی که اینجا پیش می‌آید این است که آیا من می‌توانم به عنوان سرپرست خانواده، عزیزانم را قضاوت کنم؟ بله، فقط در یک سری از موارد خاص می‌توانم خانواده‌ام را قضاوت کنم. چون آنها باید تجربه زندگی خودشان را کسب کنند و من می‌توانم بر اساس آموزش‌هایی که گرفته‌ام تجربیاتم را در اختیار آنها قرار بدهم که باز هم آنها خودشان می‌توانند انتخاب کنند یا نکنند.
قضاوت کردن نباید منجر به این شود که من حکم می‌دهم که این کار را انجام بدهند یا ندهند. وظیفه من این است که آگاهی را انتقال دهم، مانند راهنمایان کنگره ۶۰، راه را نشان می‌دهند اما انتخاب آن در اختیار رهجو است.
آنهایی که راه درست را انتخاب می‌کنند و خودشان را قضاوت می‌کنند و در مسیر درست قرار می‌گیرند، به درمان قطعی اعتیاد می رسند و آرامش را تجربه می‌کنند.

در نوشتارهای کنگره ۶۰ نوشته شده است که در زندگی دیگران تجسس نکنید. یعنی در چیزی که مربوط به من نیست دخالت نکنم. قرار نیست که در کنگره من از همه چیز خبر داشته باشم. اینجا آمده‌ام تا درمان بشوم و آرامش بگیرم و آن چیزی که به واسطه مصرف مواد مخدر از من گرفته شده است را پس بگیرم. همین مصرف مواد مخدر به وجود آورنده تمام مشکلات من در زندگی بود، چون خودم نبودم و دستور از جای دیگری صادر می‌شد. مصرف مواد مخدر به دنبال خود چیزهای زیادی را می‌آورد و انسان از حالت تعادل طبیعی خارج می‌شود. تعیین کننده این حالت، مواد مخدر است که من حالم خوب باشد یا نه و دیگران را چگونه قضاوت می کنم. مثالی که می‌شود در این زمینه بیان کرد اینست که همسایه‌ای که در آپارتمان زندگی می‌کنیم به واسطه مسائلی که برای او به وجود آمده امروز از کنار من رد شده و به من سلام نکرده و من پیش خودم می‌گویم که چرا به من سر تکان داد اما امروزه از جایگاه خود ایشان این موضوع را نگاه می‌کنم و می‌گویم که او اصلاً مرا ندیده است.این نگاه‌ها امروز برای من باز شده است و قبل از کنگره اینگونه نبود. امیدوارم که این دستور جلسه  برای من تاثیرگذار باشد و در ادامه از صحبت‌های شما دوستان استفاده خواهم کرد. از اینکه به صحبت‌های من توجه کردید، ممنونم.

عکاس: مسافر حسین از لژیون دوازدهم

تایپ و ویراست: مسافر دانیال از لژیون دوازدهم

بارگزاری: مسافر حسین از لژیون دوازدهم

وبلاگ نمایندگی پرستار
 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .