همسفر مرضیه؛
قضاوتکردن نیاز به یکسری پیشزمینههایی دارد مانند آگاهی، شناخت، علم، اطمینان، بررسی همه زوایا و چندین موارد دیگر؛ اما جهالت نیاز به پیشزمینه خاصی ندارد و خود به تنهایی پیشزمینه خیلی از ضدارزشها میباشد، یعنی انسان چون جاهل است دست به قضاوت دیگران میزند یا چون جاهل است دچار ترس، ناامیدی، منیت و خودخواهی میشود یا همین مصرف مواد که ما درگیر آن هستیم میوههای جهالت هستند و از نادانی نشئت میگیرد. خداوند انسان را از خاک آفریده و هرچه در خاک وجود دارد همه در کالبد فیزیکی انسان هم موجود است؛ اما خداوند یک ویژگی به انسان داده که سایر موجودات دیگر از آن محرومند و آن قدرت اختیار است که خود راه زندگی را برگزیند چه راه تقوا و چه راه فسق و فجور را در پیش گیرد. وقتی به انسان قدرت اختیار داده شد قدرت قضاوت نیز داده شد، انسان فطرتاً قاضی است و لحظه به لحظه در حال قضاوت در زندگی روزمره خود میباشد. قضاوت خوب است؛ اما در مورد خود انسان نه دیگران، حتی اگر در مورد خانواده خود هم بخواهیم قضاوت کنیم پارامترهای مخصوص خود را دارد و نباید از حدی فراتر برویم. برای مقابله با قضاوت از روی جهالت تنها کاری که باید انجام دهیم بالا بردن سطح آگاهی است یعنی انسان هرچه جاهلتر باشد بیشتر قضاوت میکند. قضاوت در مورد دیگران نه تنها سودی برای ما ندارد، بلکه فقط انرژی ما را میگیرد و نمیتوانیم به درستی روی برنامههای زندگی خودمان تمرکز کنیم. قضاوت فقط تخریب بیشتری روی ما ایجاد میکند و آسایش و آرامش ما را سلب میکند، ما با آموزش درست، تجربه و تفکر میتوانیم قضاوتها را کمتر کنیم تا در صلح و آرامش زندگی نماییم.
همسفر آذر؛
دستورجلسه در مورد قضاوت و جهالت میباشد، استاد میفرمایند که قضاوت نیاز به پیشنیازهایی مثل فرمان عقل، خودشناسی و ایمان و چیزهای دیگر دارد؛ ولی جهالت نیاز به پیشنیاز ندارد. وقتی جهالت باشد ترس و ناامیدی و منیت میآید اگر جاهل باشیم خرافاتی میشویم و اگر جهالت باشد امنیت نداریم پس جهالت داشتیم و جاهل بودیم که دنبال اعتیاد رفتیم، چون نادان بودیم که به سمت مواد کشیده شدیم. خداوند یا قدرت مطلق انسان را از خاک آفرید و به انسان اختیار داد و قدرت داد تا قضاوت کند. ما در کنگره ذرهذره آموزش دیدیم و به رهایی رسیدیم و اتوماتیک موادمخدر هم کنار رفت و بهغیر از مواد خیلی از کارهای ضدارزشی هم کنار رفت. جاهل بودن هیچ خرجی ندارد؛ ولی قضاوتکردن و عدالت خیلی هزینه دارد. انسان موجودی است که فطرتاً قاضی به دنیا آمده و دائم در حال قضاوت است، پس خداوند انسان را در سر دوراهی قرار میدهد یکی راه تقوا و یک راه ظلمت، یک راه شیطانی و یک راه الهی، بنابراین انسان در همه حال در حال قضاوت خودش است و اختیار دارد که کدام راه را انتخاب کند. به انسان اختیار داده شده است که خودش انتخاب کند که کارهای ضدارزش را انجام دهد یا انجام ندهد و خداوند این قضاوت و انتخاب را به انسان داد. در کنار اینها خداوند یه شعبده هم در مورد انسان انجام داد، خداوند گنج را در جلوی چشم انسان قرار نداد گنج را در ویرانهها قرار داد تا پیدا کند و راهی را مثل گلستان یا آب و یک راه هم آتش یا کویر قرار داد که وقتی انسان پا در گلستان میگذارد آتش و دوزخ و جهنم و از کویر سر در میآورد؛ ولی وقتی پا در کویر میگذارد سر از گلستان در میآورد، راهی که آسان است به سختی منتهی میشود و راهی که سخت است به آسانی منتهی میشود، درنتیجه قضاوت کار هرکس نیست، درمورد دیگران قضاوت نکنیم اگر بخواهیم قضاوت کنیم احتیاج به منابع اطلاعاتی داریم.
همسفر ژاله؛
در ابتدا خدا را شاکرم که من را با کنگره۶۰ آشنا کرد، چون نه تنها مسافرم درمان میشود علم و آگاهی من هم روزبهروز در کنگره۶۰ افزایش مییابد. همانطور که از کلمه پیداست قضاوت به معنی قاضیبودن و جهالت به معنی جهل و نادانی است، این دو رابطه مستقیمی باهم دارند؛ بهطوری که هرچقدر انسانها جاهلتر و نادانتر باشند قضاوتهای زیادی در هر موردی دارند. در مورد قضاوتکردن وقتی شخصی در مقام قاضی قرار میگیرد باید حرفهای دوطرف دعوا را بشنود و تحقیق و بررسی کند و بعد قضاوت کند و برای رسیدن به قاضیشدن سالیان سال آموزش دیده و آگاهی کسب کرده است؛ ولی با آن حال بعضیاوقات قاضی با این همه دانایی و آگاهی در مورد صادرکردن یک حکمی ممکن است اشتباه کند. پس نتیجه میگیریم که قضاوتکردن خیلی سخت و مهم است؛ ولی متاسفانه اکثر انسانها باتوجه به اطلاعات خودشان یا چیزی که در چند ثانیه از شخصی میبینند و یا با گوش خود چیزی میشنوند آن شخص را خیلیراحت قضاوت میکنند، مثلا از روی لباس یا رفتار فرد، او را قضاوت میکنند و بهجز اینکه او را قضاوت میکنند شخص را مجرم و گناهکار هم میدانند و برایش حکم صادر میکنند؛ ولی افسوس کسی که شخصی را قضاوت میکند نمیداند روزی در جایگاه او قرار خواهد گرفت، همانطور که او را قضاوت کرده خودش نیز قضاوت خواهد شد. کسی که قضاوت میکند از جهل و ناآگاهی اوست که بدون آگاهی کسی را قضاوت میکند. ما با دیدن یک لحظه نباید شخص را قضاوت کنیم چون ما فقط ظاهر آن شخص را میبینیم و از باطن و زندگیش خبر نداریم، شاید باطن آن شخص جور دیگری باشد. پس نباید با یک دید ساده کسی را قضاوت کنیم، قضاوت نکنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم. خدایا صدای افکار مرا خاموش کن تا صدای تو را بشنوم، آنقدر غرق در قضاوت هستم که فراموش کردم قاضی تویی!
نویسندگان: همسفران لژیون هفتم
ویرایش: راهنمای تازهواردین همسفر مریم
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر خدیجه
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
115