اگر بخواهیم کسی را انتخاب کنیم ناچاریم او را قضاوت کنیم

جلسه دهم از دوره پنجاه و ششم کارگاه‌های آموزشی خصوصی کنگره ۶۰ نمایندگی سمنان با استادی مسافر رامین،نگهبانی مسافر قاسم و دبیری همسفر رضا با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» در روزیکشنبه ۱۰ تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار نمود.

خلاصه سخنان استاد

سلام دوستان رامین هستم یک مسافر، در ابتدا از نگهبان لژیون سردار تشکر میکنم و همچنین از دبیر محترم که مسئولیت اداره جلسه را به بنده واگذار کردند تا خدمت کنم و آموزش بگیرم.
امیدوارم که جلسه خوبی در کنار هم داشته باشیم. دستور جلسه قضاوت که اگر بخواهم خیلی کوتاه در موردش صحبت بکنم در ابتدا قصد دارم در بعد مثبت این دستور جلسه صحبت کنم که ما هر جلسه در حال قضاوت کردن هستیم اینکه آیا رامین فرد مناسبی بابت دوستی یا رفاقت هست که با او در ارتباط باشم؟ آیا رامین آدم قابل اطمینانی هست که بتوانم با او مشارکت کنم؟ آیا رامین آدم مطمئنی هست که بتوانم او را به کانون خانواده‌ام وارد کنم و دوست خانوادگی من باشد؟من رامین را قضاوت میکنم تا ببینم اندازه من در کنار او تا چه حد حفظ میشود؟ من رامین را قضاوت میکنم تا ببینم تا چه اندازه ایده‌هایی که دارم را می‌توانم با او در میان بگذارم؟ این نوع قضاوت قضاوتیِ که به من کمک می‌کند که بتوانم تشخیص بدهم که چه انتخابی داشته باشم.
وقتی ما تکلیفمان با خودمان روشن باشد اگر مبدأ، مسیر و مقصد ما مشخص باشد در یک روشنی و آراماش دوستان خودمان را انتخاب می‌کنیم. من قبل از کنگره یکی از معیارهایی که برایم در زمان پیدا کردن دوست یا رفیق مهم بود، این بود که طرف بتواند دیگران را به سخره بگیرد و باعث سرگرمی جمع شود ولی در حال حاضر معیارهایم برای انتخاب دوست خوب تغییر کرده است و به حضورم در کنگره بستگی دارد.
طبق آموزش‌هایی که در کنگره گرفتم حتی قضاوت‌هایم برای انتخاب تغییر پیدا کرده هست. همه ما سعی کنیم که به این موضوع فکر کنیم که سه نفر اول زندگی ما چه گسانی هستند و وقتی حرف از انتخاب می‌زنیم بدانیم که چه کسی را باید انتخاب کنیم. اگر بخواهیم کسی را انتخاب کنیم ناچاریم او را قضاوت کنیم، فکر کنیم آیا انتخاب‌هایی که تا الآن داشتیم درست بوده است یا نه.
من خودم به شخصه وقتی فکر میکنم بعد از ورود به کنگره انتخابم درست بوده از انتخاب راهنما گرفته تا تمام دوستانی که پیدا کردم و از رفاقت با همه دوستانم خرسندم و به خودم می‌بالم؛ اما اگر بخوام نقاط منفی قضاوت را بگویم همه ما یکسری توانایی‌هایی داریم که بر اساس آن بقیه افراد را مورد قضاوت قرار می‌دهیم به‌عنوان مثال اگر من صدای خوبی دارم و بخواهم بقیه را قضاوت کنم و بگویم که این فرد که صدا ندارد اصلاً عرضه ندارد و در درون خودم مشغول قضاوت می‌شوم که یک این عرضه ندارد یا اگر هم موفق باشد میگویم حتماً پدرش پارتی دارد که به این جایگاه رسیده هست.

گاهی اوقات بااستعدادهایی که داریم برای خودمان هویت‌سازی می‌کنیم و به‌عنوان مثال اگر صدای خوبی دارم همه‌چیز را پشت این استعداد پنهان می‌کنیم و این موضوع باعث می‌گردد که به نقاط ضعف خودم توجهی نکنم.
یکی از نکات جالبی که قبل از کنگره خود من داشتم این بود که هرکس که وضع مالی مناسب‌تری نسبت به من داشت می‌گفتم یا دزد هست یا پدر پولداری دارد و هر کس که از من ضعیف‌تر بود می‌گفتم قطعاً انسان بی‌عرضه‌ای هست.
من از وقتی که به کنگره آمدم به این باور رسیدم که انسانی هستم که در یک سری مسائل ضعف دارم و در برخی از مسائل قوت دارم و این موضوع را کاملاً پذیرفتم و سعی کرد روی نقاط ضعفم کارکنم و نقاط قوتم را می‌پذیرم و قدردان آن‌ها هستم و این موضوع مصداق ذهن برنده هست.
به‌عنوان کلام آخر می‌خواهم از همه شما عزیزان و خودم بخواهم که تمرکزمان را روی زندگی خودمان بگذاریم.

نگارش متن مسافر حسینعلی،مسافر جواد لژیون یازدهم
عکاس مسافر مجتبی لژیون یکم
ارسال خبر مسافر جواد لژیون چهاردهم