English Version
English

گمان بد؛ اولین قدم برای قضاوت کردن

گمان بد؛ اولین قدم برای قضاوت کردن

مشارکت همسفر بتول.(ر):
سپاس بیکران خداوند مهربان را که به من فرصت آموزش گرفتن داد. سپاسگزار آقای مهندس و خانواده محترمشان و همه خدمتگزاران کنگره و راهنمای بسیار خوبم خانم سمیه عزیز هستم. دستور جلسه این هفته در مورد قضاوت و جهالت است در سی‌دی قضاوت و جهالت آقای مهندس دژاکام ابتدا از حضار در جلسه مورخ ۸۸/۵/۲۱ در مورد پیش نیاز قضاوت و پیش نیاز جهالت سؤال فرمودند در مورد پیش نیاز قضاوت حضار موارد زیر را بیان کردند: دانایی و خودشناسی، علم و آگاهی، شنیدن سخن دو طرف، ذهن شلوغ و ناآرام، از روی احساس نباشد و قضاوت فقط کار خداوند است. دائم اگر جهالت باشد نتیجه آن نداشتن امنیت است اما اگر جهالت نباشد و دانایی باشد آن موقع امنیت وجود دارد. یکی از میوه‌های جهالت، خرافات می‌باشد. مصرف مواد مخدر هم همین‌طور است چون نادانی و جهالت بود که باید به طرف مصرف مواد می‌رفتید، اما وقتی به رهایی رسیدید، ذره‌ذره آموزش دیدید و به دانایی رسیدید آن چراغ روشن شد و به‌طور اتوماتیک مواد مخدر کنار رفت نه تنها مواد مخدر کنار رفت بلکه خیلی از مسائل ضدارزشی دیگر هم کنار رفت. حرص و بخل هر دو زائیده جهالت هستند نه اینکه به‌وجود آورنده جهالت باشد. انسان فطرتاً موجودی است که گویی اصلاً قاضی به دنیا آمده و مرتب باید همیشه و لحظه به لحظه در حال قضاوت باشد، کنگره بروم یا نروم، باید قضاوت کنید که بیایید یا نیایید، تلفن به این بزنم یا نزنم؟ انسان موجودی است که لحظه به لحظه به این دلیل که اختیار به او داده شده و در سر یک دوراهی قرار گرفته که یک راه آن منفی و یک راه آن مثبت است یک راه حس، یک راه تقوا، یک راه ظلمت، یک راه نور... قرار گرفته است که باید یکی را انتخاب کند و هر کدام از این راه‌ها ممکن است خودش هزاران یا صدها هزار شاخه بشود هم در فسق و فجور هزاران شاخه بشود و هم در راه تقوا. پس ما دائماً در حال قضاوت هستیم چون خداوند سرنوشت را در اختیار خودمان قرار داده است. همراه با قضاوت یک عملیات شعبده بازی هم انجام داده است یعنی خداوند یک شعبده هم اینجا به کار برده است. شعبده را به این صورت به کار برد که گنج را جلوی چشم انسان قرار نداد. گنج در ویرانه است و باید بگردید تا پیدایش کنید و آشکارا آن را به شما نداده است. وقتی انسان می‌خواهد قضاوت کند، حرکت کند یک صحنه یا یک راه مثل گلستان است یا مثل خار، کویر لوت و این‌ها، حالا شعبده اینجاست که وقتی پایت را در گلستان می‌گذاری از جهنم و دوزخ و کویر سر در می‌آوری و وقتی که پا در کویر و خارستان می‌گذاری از گلستان سر در می‌آوری. موضوع این است که ما راجع به دیگران قضاوت می‌کنیم. اگر در مورد امور شخصی دیگران به دیگران گمان بد بردی اولین قدمی است که وارد مرحله قضاوت شده‌ای. اموری که به ما هیچ ربطی ندارد ما در موردش به داوری می‌نشینیم مثلاً راجع به کمک راهنما داوری می‌کنیم، راجع به مرزبان داوری می‌کنیم و راجع به سفر دومی و یا راجع به سفر اولی داوری می‌کنیم و این‌ها همه ریشه در جهالت دارد. جهالت با خودش نادانی و خرافات و خودخواهی و وابستگی و نداشتن مسئولیت، منیت، کبر و غرور،حسادت و کینه،حرص و بخل به ارمغان می‌آورد. آقای مهندس دژاکام در این سی‌دی قضاوت به ما تذکر می‌دهند که در اموری که به ما هیچ ربطی ندارد دخالت نکنیم و افکار و اندیشه‌مان را بر پایه افکار مثبت بگذاریم اگر خیلی خوب بیل می‌زنیم، باغچه خودمان را بیل بزنیم و اگر خیلی خوب فیلمبرداری می‌کنیم از خودمان فیلمبرداری کنیم. آن موقعی که اکثریتمان خیلی به هم ریخته بودیم چه قضاوت‌ها کردیم و چه حکم‌ها صادر کرده‌ایم. به قول حضرت مسیح که می‌فرماید: خاری را در چشم دیگران می‌بینید ولی بیلی را در چشم خودتان نمی‌بینید. به این نکته اشاره فرمودند: که قضاوت کار هر کسی نیست و ما نباید برای دیگران به داوری بنشینیم. برای اینکه قضاوت کنیم احتیاج به قوه اطلاعاتی قوی داریم پس بر حسب ظن و گمان و چه و چه راجع به دیگران به داوری ننشینیم. تجربه شخصی که من دارم زمانی که برای اولین بار با ماسک وارد کنگره شدم من نگران این بودم که بیرون از اینجا افراد مرا انگشت‌نمای عام کنند که فلانی هم همسفر شده است و بخواهند تجسس کنند. اما بعد از قرائت حرمت‌ها ،قوانین و صحبت‌های راهنمای تازه واردین و بخاطر خواسته قوی که داشتم متوجه شدم که اینجا همه در جهت درمان هستند و اینجا هیچ‌کس، هیچ‌کس را قضاوت نمی‌کند و حرمت‌ها را کاملاً رعایت می‌کنند. خداوند را شاکرم که در جای قضاوت برای خودم بهترین را انتخاب کردم و در کنگره ماندم و امیدوارم خداوند مهربان مرا و بقیه اعضاء کنگره ۶۰ را همیشه مورد لطف و رحمت خویش قرار دهد تا در مسیر درست و صراط مستقیم به جایی برسیم که از آنجا انشعاب یافته‌ایم، الهی آمین.

مشارکت همسفر سمیرا:
قضاوت یعنی تصمیم گرفتن یا صادر کردن حکم برای افراد و جهالت یعنی تاریکی و ظلمت و نادانی، وقتی جهالت باشد ترس، ناامیدی، منیت و خودخواهی و.... هم می‌باشد. مشکل از جایی شروع می‌شود که در مواردی که به ما هیچ ربطی ندارد وارد قضاوت می‌شویم و در مورد دیگران قضاوت می‌کنیم، اگر شک و گمان بد به کسی بردیم و بعد در مورد دیگران تجسس کردیم و بعد آن‌ها را سرزنش بکنیم و شروع به غیبت کردن بکنیم وارد مرحله‌ جهالت شدیم. تا قبل از کنگره فکر می‌کردم اگر کسی را قضاوت کنم گناه بزرگی کردم ولی نمی‌دانستم این قضاوت کردن چه تأثیراتی روی من دارد، زمانی که یک صفت بدی در دیگران می‌بینم و آن را قضاوت می‌کنم و حتی به زبان هم نیاوردم این یعنی آن صفت در صور پنهان من وجود دارد. من فقط حق دارم کارهای خودم را قضاوت کنم من حتی حق ندارم مسافرم و فرزندانم را مورد قضاوت قرار بدهم، من در کنگره یاد گرفتم هر کسی را که مورد قضاوت قرار بدهیم مثل تیری است که رها کردیم و روزی به سمت خودمان برمی‌گردد و قطعاً من در جایگاه آن شخص قرار خواهم گرفت، پس باید خیلی مراقب باشیم که دیگران را حتی در درون افکارمان هم مورد قضاوت قرار ندهیم. قضاوت کردن یک حس منفی است اگر بخواهم دائماً در مورد دیگران قضاوت کنم و دنبال نقاط ضعف و صفات بد و نقاط قوت دیگران بپردازیم از خود غافل می‌شویم و دیگر عیب‌های خود را نمی‌بینیم. من باید دوربینم را از روی دیگران بردارم و از قضاوت کردن به نفع خودم استفاده کنم و عیب‌ها و صفات بد خود را پیدا کنم و درصدد اصلاح خودم باشم و در مسیر دانایی و آموزش‌های ناب کنگره باشم تا از هر صفت بدی دور و در امان باشم.

مشارکت همسفر عارفه:
قضاوت فقط از طرف آدم‌هایی رخ می‌دهد که جهالت دارند زیرا انسان‌ها هر چقدر دانایی و آگاهی داشته باشند کمتر بر کرسی قضاوت می‌نشینند چون می‌دانند که قضاوت کردن کار هر کسی نیست و احتیاج به گردآوری اطلاعات وسیعی دارد. بنابراین بر حسب گمان خود نباید هیچ‌کس را قضاوت کرد. وقتی در اموری که به ما مربوط نیست قضاوت و داوری کنیم دچار ضدارزش‌ها شده‌ایم و علاوه بر اینکه زندگی خودمان را خراب می‌کنیم و از آرامش لازم نیز برخوردار نخواهیم بود و با پیامدهایی مثل حسادت، کینه، نفرت و حس‌های منفی همراه می‌شویم. به فردی که قضاوت می‌کند «قاضی» گفته می‌شود‌‌. شخص قاضی برای قضاوت خود دلیل و مدرک دارد و تجربه این کار را دارد و دانش و آگاهی‌هایی را پشت سر گذاشته و در کل علم قضاوت را آموخته است. آقای مهندس می‌گویند:«حتی همان قاضی که این همه علم دارد ممکن است در قضاوت خود اشتباه کند» در مورد قضاوت دو مثلث را می‌توان مرتبط دانست، یکی مثلث دانایی که شامل سه ضلع تفکر، تجربه، آموزش و مثلث نادانی که شامل ترس و ناامیدی و منیت است. ما در مقامی نیستیم که کسی را قضاوت کنیم. این قضاوت در مورد دیگران یک عمل ضدارزشی محسوب می‌شود و ممکن است به افراد آسیب برساند که قابل جبران نباشد. باید با تکرار و تمرین این عادت غلط را که نتیجه بی‌تجربگی و جهالت ما است را از خود دور کنیم. این عادت غلط باعث می‌شود حتی حال خود ما هم خراب شود. بین ما انسان‌ها قضاوت از روی ظاهر افراد خیلی اتفاق می‌افتد در صورتی‌ که روی صور پنهان افراد توجه نمی‌کنیم و فقط ظاهر را مورد ارزیابی قرار می‌دهیم و این به خاطر جهل و نادانی ما است. انسان همیشه بر سر دوراهی قرار می گیرد و با اختیار خود راه خویش را انتخاب می‌کند و در هر جایگاه و مقامی دائماً در حال قضاوت می‌باشد، برای مثال: چرا باید این لباس را بپوشی، چقدر چاق شدی، چرا اینجوری راه می روی و ... مثلی معروف در مورد قضاوت وجود دارد، اگر می‌خواهی درباره راه رفتن کسی قضاوت کنی کمی با کفش‌های او راه برو. برای اینکه عقل آدمی بتواند به درستی قضاوت کند، بایستی بداند گویی قدرت عقل به میزان دانایی او است و هر چه دانایی انسان‌ها در بستر آموزش، تجربه و تفکر افزایش یابد به همان نسبت قدرت تشخیص افزایش می‌یابد و خطا‌ها در قضاوت‌ها کم و کمتر می‌شوند که خود باعث انتخاب‌های سالم و درست می‌گردد و به برقراری صلح و آرامش در زندگی، حیات و حیات‌ها می‌انجامد.

رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویراستاری: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی کریمان 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .