به نام قدرت مطلق الله
طاهره همسفر علیرضا
قضاوت کردن؛ یعنی بدگویی کردن در مورد دیگران و حکم صادر کردن و محکوم کردن دیگران. قضاوت کردن در مورد دیگران یا سیستم یا مکانی که ربطی به من ندارد جهالت محض است و حتی نباید در مورد مکان یا سیستمی که در آن کار میکنم و نسبت به آن حس خوبی ندارم قضاوت بد کنم؛ زیرا با قضاوت من ممکن است اتفاقات ناگواری بیفتد؛ اما اگر قضاوت نکنم ممکن است آن مکان یا سیستم برای من حکم خیلی بد را نداشته باشد و حتی ممکن است به مکان یا سیستم خوبی تبدیل شود. زمانی که من در مورد دیگران بدگویی میکنم درواقع صفت بدی را میبینم که نشاندهنده این است که آن صفت در من نیز وجود دارد که من قادر به درک آن شدهام و نسبت به آن شخص حس یا جاذبهدارم. حال شاید میزان آن صفت بد در او ۱۰۰ و در من ۵ و کمتر باشد که در این صورت نیروی تخریب قضاوت به سمت من بیشتراست و نهایتاً آن بصیرتی که باعث میشود معایب خودم را تشخیص دهم کور شود و آن صفت بدی که در دیگران میدیدم و در صور پنهانم نهفته بود مثل بذر زیرخاک ممکن است چند سال بعد در من شروع به جوانه زدن کند و تبدیل به همان شخصیتی شوم که قضاوتش کردم، همانطور که میگوییم که آدم از هرچه بدش میآید سرش میآید؛ بنابراین قضاوت نکنم تا قضاوت نشوم.
امالبنین همسفر علی
دستور جلسه در مورد قضاوت و جهالت است و از اینکه این فرصت را در اختیارم گذاشتید نهایت تشکر رادارم. قضاوت و جهالت دو واژهای هستند که در عمل کار درستی نیست و این از عدم آگاهی و داناییفرد نشئت میگیرد. انسان تنها موجودی است که خداوند به او قدرت اختیار داده تا بتواند مسیر درست و نادرست و یا راه مستقیم و ارزشی را از راه غیرمستقیم و ضد ارزشی تشخیص دهد و انتخاب کند. به نظر من نباید دیگران را با افکار خودم قضاوت کنم؛ زیرا در قضاوت کردن که حتی شغل یک قاضی است باید هر دو طرف دعوا حرف بزنند و صحبتهای دو طرف را شنید، هر گز نباید به خاطر شنیدن سخن از یک شخص و بدون در نظر گرفتن حرفهای طرف مقابل فردی را قضاوت کرد و نسبت به آن شخص بدبین شد. از طرفی هم من در جایگاه یک قاضی نیستم که بخواهم قضاوت کنم، بهتر است هرکسی در مورد زندگی خودش نظر بدهد وزندگی دیگران را مورد ارزیابی خودش قرار ندهد و حکم صادر نکند؛ زیرا قضاوت کردن مخصوصاً زمانی که با ناآگاهی همراه باشد یک نقص است و سپس خود فردی که قضاوت عجولانه کرده است خودش شرمنده میشود. با توجه به آموزشهایی که گرفتم باید یاد بگیرم کسی را قضاوت نکنم؛ زیرا آگاهی و اطلاعات کامل بر موضوع ندارم. جهالت؛ یعنی نادانی که از ریشه جهل میآید. شخصی که خیلی راحت قضاوت میکند انسان نادانی است که شناخت، آگاهی و دانایی ندارد و بهتر است بهجای اینکه وقت خود را صرف قضاوت کردن دیگران بگذارم، بر روی خودم و نقصهایم مثل منیت، غرور، حسادت و قضاوت کردن کارکنم و انگشت اشاره به سمت خودم بگیرم تا بتوانم باکار کردن بر روی تواناییهایم و از بین بردن نقاط ضعفم به آرامش واقعی برسم، آرامشی که با هیچچیز و یا پول قابلمعاوضه نیست. متأسفانه انسانها همیشه در حال قضاوت کردن هستند و نتیجه آن حال بد برای خودشان و دیگران میشود که به نظر من بهتر است در مسائل شخصی دیگران دخالت نکنم و نظر ندهم تا خودشان تصمیم بگیرند و عمل کنند؛ زیرا من در جایگاهی نیستم که قضاوت کنم. از همه شما ممنونم و امیدوارم خداوند به ما توفیق بدهد تا بتوانیم با آموزشهایی که میبینیم در مسیر ارزشی و درست قدم برداریم.
فرشته همسفر علی
قضاوت به معنای حکم دادن و قاضی بودن و جهالت به معنی ندانستن و ناآگاهی است. برای اینکه کسی بتواند قضاوت کند باید نسبت به چندین پارامتر آگاهی داشته باشد، مسیری را طی کند و درسهایی را فراگیرد تا بتواند قضاوت کند. قضاوت کردن در مورد دیگران یکی از آزاردهندهترین رفتارهایی است که میتواند در وجود افراد نهادینه شود. خداوند انسان را با اختیار آفرید واو را بر سر دوراهی قرار داد تا خودش در مورد راه درست و نادرست قضاوت کند و انتخاب نماید. من درکنگره ۶۰ یاد گرفتم که انگشت و دوربینم بهطرف خودم باشد و به قضاوت خودم بپردازم تا بتوانم عیب و نقصهای خودم را برطرف کنم.
جهالت به معنای نادانی و نبودن میباشد، به معنای نادیده گرفتن است، همانطور که در کلامالله آمده که جاهل به دلیل جهل سرزنش شده است. جهالت برعکس قضاوت است و به گفته آقای مهندس هیچ پیشنیازی ندارد، چیزی نیست و اصلاً وجود ندارد، چگونه میتواند پیشنیاز داشته باشد؟ ترس، منیت، ناامیدی، حسادت، کبر و ریا همه میوههای جهالت هستند، هرچقدر که از دانایی دور شوم این جهالتها و قضاوتهای من بیشتر میشود. یک مثال معروف است که میگوید اگر میخواهی راه رفتن کسی را قضاوت کنی کمی با کفشهای او راه برو.
مرجان همسفر علی
قضاوت به معنای حکم کردن و جهالت به معنای ندانستن است و قرار دادن این دو در کنار هم به این معنا است که باید از قضاوتهایی که بر مبنای جهالت و ندانستن است پرهیز کنم. زمانی که جهالت وجود داشته باشد ترس، منیت و ناامیدی هم به همراهش میآید، اگر در مورد کسی تجسس کردم و وارد مرحله سرزنش شدم که به من هم مربوط نمیباشد؛ یعنی قضاوت کردهام و این کار ریشه در قضاوت و جهالت دارد. من باید افکار و اندیشههای خودم را برگردانم و در زندگی دیگران دخالت نکنم. قضاوت کردن کار انسانهایی است که در آن زمینه تخصص دارند و تمام قوانین آن را میدانند و برای انجام آن حقوق میگیرند. بسیاری از انسانها با داشتن اطلاعات غلط و ناقص در مورد بعضی از مسائل شروع به قضاوت کردن میکنند که نتیجهاش میشود غیبت کردن و درنهایت هم برای آن حکم صادر کرده و اجرا هم میکنند. من هرچه قدر از دانایی دورتر شوم، قضاوت پررنگتر میشود. مثلث جهالت از سه ضلع ترس، ناامیدی و منیت تشکیلشده است، اگر کسی را مورد قضاوت نادرست قرار دهم این مثلث متلاشی میشود. انسان همیشه ظاهر امر را میبیند و از باطن خبر ندارید، آنچه به چشم میبیند فوری در موردش قضاوت میکند. به گفته آقای مهندس ما از صور پنهان انسان اطلاعی نداریم پس نباید به خود اجازه قضاوت دهیم. من باید بدانم در مقامی نیستم که بخواهم قضاوت کنم. این عادت غلط باعث شده که انسان حال خودش را خراب کند و این حاصل بیتجربگی و جهالت او است.
ویرایش و ارسال: همسفر فاطمه، راهنما همسفر لیلا (لژیون سوم)
همسفران نمایندگی قائمشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
95