گاهی ممکن است ما جایگاه خودمان را بالاتر از آن چیزی که هستیم بدانیم و این مانند کبوتری هست که جایگاه خودش را با عقاب عوض میکند و بخواهد بالا برود و برای خودش لانه بسازد که یک دفعه به پایین سقوط میکند و متزلزل میشود ما اگر میخواهیم بر جای بزرگان تکیه بزنیم و اگر خودمان را بزرگ بدانیم باید ابزار اسباب و ادبات و وسایلش را فراهم بکنیم تا آن بزرگی زیبنده ما باشد،گاهی اوقات ممکن است همه ما جایگاه خود را رفیعتر و بالاتر از آن چیزی که هستیم بدانیم اینجاست که منیت در ما بوجود آمده، حالا ممکن است برای هر کس یک درصدی داشته باشد؛ یکی ۹۰ درصد یکی ۲۰ درصد و... با منیت خود را ضربه فنی میکنیم حالا منیت چگونه شروع میکند به رشد کردن؟
« منیت»چگونه به وجود می آید و چگونه متولد میشود؟ و در چه زمینهای تخریب ایجاد میکند؟ چه بلایی سر صور پنهان انسان به وجود میآورد؟
نقطه آغازی منیت در انسان از جایی تعریف میشود که انسان خودش و جایگاهش را بالاتر از دیگران بداند این همان منیت است و ما با این نقطه آغاز شروع به حرکت کردن در هستی کنیم و موفقیتهایی را چه در زمینه علم یا هر چیز دیگری کسب کنیم و در این زمینهها خوب بدرخشیم و این خود باعث به وجود آمدن منیت میشود مانند اینکه کسی خوب ساز بزند و یا خوب ریاضی را متوجه بشود و در ریاضی ممکن است دچار منیت بشود و کسی که خوب بلد است پول در بیاورد در زمینه کسب و کار ممکن است دچار منیت بشود .پس شرط لازم برای وجود منیت این است که ما تواناییهای لازم را کسب کنیم.
در جمعی کاری را کنیم که دیگران نمیتوانند انجام بدهند، یا داخل مسابقه فوتبال ما برنده میشویم و دیگران ما را تشویق میکنند و در اینجا چون ما مورد تشویق دیگران قرار گرفتهایم به ما انرژی خاصی میدهد به صورت ناخودآگاه ما دنبال دلایل حال خوب میگردیم.
ما خودمان را با دیگران مقایسه میکنیم و خودمان را بالاتر از دیگران قرار میدهیم و اینجاست که دانایی ما کم است و دچار منیت میشویم چون نتیجهای که گرفتیم بر اثر دانایی اندک بوده است و خود را بالاتر از دیگران دانستیم حالا برعکس اگر دانایی ما خیلی زیاد باشد هیچ وقت با مقایسه پارامتری در زمان کوتاه خود را بالاتر از دیگران نمیدانیم و دچار منیت نمیشویم مانند اینکه دو تا ماشین را کنار هم قرار بدهیم و به سپر آنها نگاه کنیم و آنها را مورد قیاس قرار بدهیم و بگوییم که این ماشین سپر زیبایی دارد پس بهتر است و چون ما به جزئیات و قطعات داخلی ماشین توجهی نکردیم!
پس با توجه به داناییهای اندک خودمان دچار اشکال زیادی و اشتباه زیادی شدهایم و اینجاست که انسان جایگاه خودش را در هستی گم میکند. آن موقع است که خیلی از اتفاقات بد برای آن میافتد مثل کسی که در شهر کرمان است و خیال میکند که در شهر تبریز است و حالا میخواهد به شمال برود میآید تمام محاسبات را از تبریز شروع میکند و تمام نقشههایش به هم میخورد.
بعضی اوقات ما دکتر مهندس و یا پروفسور نیستیم ولی به خاطر اعتقادی که به خودمان داریم از دیگران توقع احترام دکتر را داریم و چون دیگران در حد جایگاه خودمان که مثلاً سیکل هستیم به ما احترام میگذارند در نتیجه ما از دیگران دچار تنفر و خشم میشویم و این خشم باعث تنفر و جدایی بین ما انسانها میشود پس اولین محصول منیت تنفر است؛ علاوه بر اینکه جایگاهمان را در هستی از دست میدهیم دچار تنفر و جدایی هم میشویم به خاطر توقعات بی جا ما دچار تنفر، کینه، حسادت، مکرو حیله و غیره میشویم و نمیتوانیم با طبیعت، تبادل و ارتباط درست داشته باشیم .
به خاطر همان توقع بیجا از دیگران که مورد احترام بیش از حد واقع نشدهایم، حالا دور خودمان حصاری میچینیم نمیتوانیم با دیگران ارتباطی برقرار کنیم و تنها میمانیم و این اتفاق در صور پنهان ما انجام میشود و هیچ امواج مثبتی را از هستی جذب نمیکنیم مثل زمان جنگ که بعضی از کشورها به خاطر اینکه با آنها حمله نکنند قلعهای بزرگ درست میکردند که دیگر کشورها به آنها حمله نکنند و گاهی اوقات گرسنه و تشنه میماندند و نمی تونستند مایحتاج زندگیشان را فراهم کنند.
اینجا دو راه برای آنها میماند: یا باید حمله میکردند به دیگران تا مایحتاج زندگیشان را فراهم کنند، یا اینکه از گشنگی بمیرند!
یا به طور مثال گاهی ممکن است که کسی خودش را اینقدر به دیگران نزدیک بداند که وقتی خانه پسرخاله یا فامیلش میرود به خودش اجازه بدهد که در حریم شخصی آن خانواده وارد بشود و گوش بچه آنها را بپیچاند و یا اینکه به او سیلی بزند چون او دچار منیت شده است فکر میکنه که حکم دایی بچه را دارد و این نمونههای جابجایی جایگاه است، ناخودآگاه وارد حریم خصوصی شخصی دیگران میشویم و اینها مشکلاتی هستند که انسان را از هستی و طبیعت دور میکند.
همه ما برای حرکت در هستی و اتصال و ارتباط با هستی نیاز به انرژی داریم حالا یا باید انرژی را از دیگران بدزدیم که بسیار کار زشت و اشتباهی است و هیچ وقت به خواسته خود نمیرسیم و یا اینکه به مرحله تولید برسیم و به مرحله جوشش برسیم پس اگر به مرحله دوم برسیم و انرژی و جوشش را خودمان به دست بیاوریم آن وقت هیچ موقع احساس کینه، حسادت و تنفر و مشکلی با دیگران نداریم و اینجاست که راحت با هستی و طبیعت ارتباط برقرار میکنیم و از دست کسی هم به خاطر توقعات بیجا دچار تنفر و جدایی نمیشویم دچار منیت هم نمیشویم.
پس نتیجه میگیریم که اگر ما به دانایی کامل و مؤثر برسیم هیچ وقت دچار منیت نمیشویم و جایگاه واقعی خودمان را حفظ میکنیم.
منبع: سی دی منیت از آقای امین دژاکام
تهیه و تایپ: همسفر نسرین رهجو راهنما همسفر زهره (لژیون هفتم)
ویراستاری: رابط خبری همسفر زینب رهجو راهنما همسفر زهره(لژیون هفتم)
ارسال: همسفر فروغ خدمتگزار سایت
همسفران نمایندگی دانیال اهواز
- تعداد بازدید از این مطلب :
60