همسفر سمیه از لژیون اول
این دستورجلسه راجعبه قضاوت صحبت میکند، ممکن است کسیکه سالها درس خوانده و یا تجربه کاری دارد اشتباه قضاوت کند، آنوقت ما که سواد اینکار را نداریم، چطور ندیده و ندانسته کسی را فقط با تصویرسازی ذهن خودمان قضاوت میکنیم. برای قضاوت ما باید صلاحیت داشته باشیم و کار سختی است. گاهی ما از روی جهل این کار را انجام میدهیم و اگر آنجا قضاوت به شخص مربوط نباشد آن شخص آدم جاهلی است، البته جاهایی هم هست که باید قضاوت کرد؛ چون ما دائم برسر دوراهی هستیم. فقط یک چیز درست و عادلانه قضاوت میکند و آن سیستم کائنات است، سیستم الهی مو را از ماست میکشد و ممکن نیست کسی از مسئولیت کارش فرار کند.
همسفر سارا از لژیون اول
قضاوت نقطه مقابل جهالت است، اینکه جاییکه به ما مربوط نیست و مسئلهای که به ما ربطی ندارد و ما قضاوت میکنیم، یعنی ما جاهل هستم و مهمترین مسئلهای که ما اگر درک کنیم و بفهمیم اینکه با همان دست که میدهیم با همان دست پس میگیریم، اگر درباره کسی قضاوت کنیم درباره ما هم قضاوت میشویم و اگر حق کسی را بخوریم حقمان خورده میشود.
ما در زندگی خودمان میتوانیم قضاوت کنیم، مثلاً من میخواهم ادامه تحصیل بدهم یا نه من، خانه بخرم یا نه، چهکاری را برای زندگیم بکنم؛ ولی قضاوتکردن درباره زندگی دیگران کار سخت و دشواری است و فقط قدرت مطلق میتواند آن را انجام دهد او کاملاً عدالت را اجرا میکند.
همسفر فریده از لژیون اول
قضاوت، یعنی حکمکردن و جهالت، به معنی ندانستن و عدم آگاهی است. ایندو کلمه باهم ارتباط دارند، وقتی اتفاقی رخ میدهد، ردپای قضاوت هم پیدا میشود. آیا من در مورد اینموضوع آگاهی دارم یا فقط از روی ظاهر میتوانم قضاوت کنم؟ من با آمدن به کنگره با آموزشهایی که دریافت میکنم، باید ایرادات خودم را رفع کنم که یکیاش قضاوتکردن است، من نباید دیگران را قضاوت و یا حکم صادر کنم باید هوشیار باشم؛ چون معنی قضاوت و جهالت را یاد گرفتم که باید آن را کاربردی کنم.
همسفر ناهید از لژیون اول
وقتی در جاهایی که قضاوت به ما مربوط نیست قضاوت کنیم، یعنی جاهل هستیم چون؛ کسانیکه قاضی هستند و شغلشان قضاوت و داوری است از این راه پول در میآورند و زندگی میکنند، ولی کسانیکه درمورد دیگران قضاوت بیجا میکنند، فقط وقت و فکر خود را تلف میکنند و هیچ منفعتی برایشان نخواهد داشت.
هر چه کنی به خود کنی گر همه نیکوبد کنی. طبق معنی این شعر جهان یک قانون دارد که هر کاری میکنیم انعکاسش برمیگردد به خود ما، اگر قضاوت کنیم حتماً درمورد ماهم قضاوت میشود، اگر ظلم کنیم حتماً به ماهم ظلم میشود، پس اگر میخواهیم که درموردمان قضاوت نشود، نباید درمورد کسی قضاوت بیجا کنیم و تنها کسیکه عدالت را در قضاوت رعایت میکند، خود سیستم کائنات و خداوند است. سیستم کائنات و الهی عدالت را به نحو احسنت انجام میدهد و هیچگاه اشتباه نمیکند، امکان ندارد کسی ظلم کند و از این سیستم نجات پیدا کند و ما انسانها اگر این را بفهمیم امکان ندارد قضاوت، ظلم یا غیبت کنیم.
همسفر الهام از لژیون اول
قضاوت و جهالت این دو وقتی کنار هم میآیند به این معنی است، وقتی کسی قضاوت انجام میدهد آگاهی ندارد و جاهل است؛ چون اگر دانا بود وقت خودش را برای روزبهروز بهترشدن خود میکرد، نه اینکه وقت خود برای این بزارد که فلانی چه کرد. همیشه باید بدانیم قضاوت دید ما نسبت به طرف است که ایندیدگاه هیچ وقت کامل نیست، پس روی چیزی که از اساس حقیقت ندارد نمیتوان نظر داد و مورد قضاوت قرار داد.
همسفر حدیث از لژیون اول
قضاوت، بهمعنای حکمکردن و جهالت بهمعنای ندانستن است. قضاوتکردن بسیار سخت است و هرکسی نمیتواند قضاوت کند، کسی می تواند قضاوت و حکم صادر کند که علم و دانش آن را دارد و درس قضاوت را خوانده و مراحلی را پشت سرگذاشته باشد. انسان جاهل بیشتر درمورد دیگران و در هرکاری دخالت میکند. ما در گنگره ۶۰ یاد میگیریم که فقط و فقط دوربین را روی زندگی خودمان زوم کنیم و عیبهای خودمان را ببینیم و آنها را رفع کنیم. امیدوارم همه ما در فرایند کسب دانایی به مرحلهای برسیم که هیچوقت شخصی را برحسب گمان خود قضاوت نکنیم.
همسفر فائزه از لژیون سوم
همانطور که میدانیم انسان ۷۴ لشکر عقل دارد و ۷۴ لشکر جهل و قضاوت جز لشکر عقل است و جهالت ریشه آن جهل است، یعنی نادانی و جهالت هم به معنی عدم آگاهی و ندانستن است و قضاوت، به معنی حکم کردن است و قضاوت به پیش نیازهایی همچون ایمان، علم و صبر احتیاج دارد و همچنین هزینه دارد؛ ولی جهالت پیش نیاز ندارد و به هیچ تلاش و هزینه نیاز نیست. آدم جاهل سریع دیگران را قضاوت را میکند و خود جهالت باعث قضاوت بیشتر میشود و آدمی که سریع قضاوت میکند جز جاهلین است و از خود غافل میشود و همیشه در حال قضاوت دیگران است. زمانیکه جهالت باشد ترس، ناامیدی و منیت به دنبالش می آید و نقطه مقابل جهالت دانایی است. انسان با آموزش میتواند به دانایی برسد و از ضدارزشها دور بماند. انسان هرچه داناییش بیشتر باشد کمتر قضاوت میکند؛ ولی اگر جهالت داشته باشد قضاوت بیشتری میکند.
همسفر مریم از لژیون پنجم
ما هرکدام یک دایره داریم و باید در دایره و حریم خودمان حرکت کنیم، اگر از آن دایره تجاوز کنیم خودمان دچار مشکل میشویم. وقتی ما دیگران را قضاوت میکنیم درواقع شروع به تجسس در مورد آنها میکنیم، ابتدا ظن و گمان بد میبریم و بعد با اطلاعات ناقص و اشتباه شروع به غیبتکردن در مورد دیگران میکنیم. قضاوت رابطه مستقیمی با جهالت انسان دارد، هرچه قضاوت ما از دیگران بیشتر باشد، نشان از جهالت بیشتر دارد. وقتی فردی درمورد دیگران قضاوت میکند، مانند شخصی است که در انتهای شاخه درختی نشسته و در حال بریدن آن شاخه است؛ بنابراین بیشترین کسی که در اینقضیه ضربه میخورد خود ما هستیم. این تا زمانی ادامه دارد که ما به دانایی برسیم انسان زمانی که به دانایی میرسد نیازی نمیبیند که در مورد دیگران قضاوت و غیبت کند و یا بدخواه دیگران باشد.
همسفر فاطمه از لژیون پنجم
ما با آموزشهای کنگره ۶۰ یاد گرفتیم، قضاوتکردن را باید در جای خود بشناسیم و در جایگاه خود درست است. انسان دانا کسی را قضاوت نمیکند، دانا کسی است که بداند کجا قضاوت کند و کجا قضاوت نکند. انسانهای دانا دنبال صلح و آرامش هستند: چون میدانند در صلح و آرامش است که همه چیز ساخته میشود در جنگ چیزی جز ویرانی نیست. من از آقای مهندس تشکر میکنم که این بستر را بهخوبی برای ما فراهم کردند تا ما به دانایی و صلح درونی برسیم.
همسفر الهه از لژیون دوم
بر اساس آموزشهای کنگره قضاوت فقط از طرف آدمهایی رخ میدهد که جهالت دارند؛ چون انسانها هرچه دانایی و آگاهی داشته باشند کمتر به قضاوت کردن مینشینند. قضاوتکردن کار هر کسی نیست وقتی در اموری که به ما مربوط نیست، قضاوت و داوری کنیم دچار ضد ارزشها میشویم. علاوه بر اینکه زندگی خودمان را خراب میکنیم، از آرامش هم برخوردار نیستیم و حسهای منفی همراه ما میشوند. پس بنابراین ما نباید قضاوت کنیم تا مورد قضاوت دیگران قرار نگیریم.
ویراستاری: همسفر ناهید، راهنما همسفر فاطمه (لژیون سوم)
ارسال: همسفر اعظم، راهنما همسفر مرضیه (لژیون پنجم)
همسفران نمایندگی بیستون (کرمانشاه)
- تعداد بازدید از این مطلب :
127