دستورجلسه این هفته در مورد "قضاوت و جهالت" میباشد. جهالت مترادف نادانی است یعنی همان عدم بودن نور، چیزی است که وجود دارد و به معنای ظلمت و تاریکی است، ظلمت به اندازه منشاء نور است. برای قضاوت پیشنیازی وجود دارد؛ اما برای جهالت هیچ پیشنیازی وجود ندارد. وقتی جهالت وجود داشته باشد ترس، منیت و ناامیدی به همراه میآورد. نتیجه جهالت نداشتن امنیت است و یا خودخواهی زاییده جهالت و نادانی است. یکی از شجرهها و میوههای جهالت خرافات است، مصرف موادمخدر هم از روی نادانی و جهالت بوده است و کسانیکه به رهایی رسیدهاند آموزش دیدهاند و موادمخدر را کنار گذاشتهاند. قضاوت خصوصیتی است که خداوند در انسان قرار داده است وقتی خداوند انسان را خلق میکرد تمام ساکنین آسمان را دورهم جمع کرد و گفت: این موجود را از خاک خلق نمودهام، خلق از خاک یعنی تمام عناصر و ذرات فیزیکی که در خاک است در کالبد فیزیکی انسان هم وجود دارد که این ویژگی به حیوانات، جامدات و نباتات داده نشده است.
خداوند گفت از روح و صفات و ویژگیهای من در انسان دمیدم که خود راه تعیین نماید یا به راه فسق و فجور برود یا در راه تقوا پیش برود. "نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها فَأَلْهَمَها فُجُورَها وَ تَقْواها" انسان در یک دوراهی قرار گرفت یکی راه الهام تقوا و یکی راه الهام فجور است، هردو تعیینکننده هستند. آنجا بود که اختیار قضاوت به انسان داده شد، گویی انسان قاضی به دنیا آمده و مرتب در حال قضاوت است. در طول زندگی از صبح تا شب و از شب تا صبح در هنگام خواب بر سر دوراهی و یا چندراهی قرار میگیرد و بایستی قضاوت کند و تصمیم بگیرد که کدام درست و کدام نادرست است. این غذا را بخورد یا نخورد، کنگره بیاید یا نیاید، تلفن بزند یا نزند، اینکار را انجام دهد یا ندهد و الیآخر. در تمامی موارد این اختیار به انسان داده شده و بر سر یک دوراهی قرار میگیرد. بهطور کلی میگوییم دوراهی و هرکدام از این راهها ممکن است هزاران و صدها هزار شاخه شود هم راه فسق و فجور و هم راه تقوا.
خداوند گنج را جلوی چشم انسان قرار داد و گفت: گنج در ویرانه است بگردید تا پیدا کنید و شعبده این است که انسان وقتی میخواهد حرکت کند یک راه مثل گلستان یا آب است و یک راه مثل کویر و آتش است، حالا وقتی پا در گلستان میگذاریم وارد جهنم و دوزخ میشویم و وقتی پا در کویر میگذاریم سر از گلستان در میآوریم و مسیری که آسان است به سختی منتهی میشود و راهی که سخت است به آسانی منتهی میشود. برای مثال شما روزه میگیرید و از صبح تا بعدازظهر چیزی نمیخورید راه سختی است نه آب و نه چیزی میتوانید بخورید؛ اما دیگری خیلی راحت میخورد و میخوابد بعد از گذشت سیروز ماه مبارک رمضان این دو نفر به کجا میرسند این به کجا و آن به کجا؟ از نظر فیزیولوژی و از نظر معنوی. وقتی بعد از ماه مبارک رمضان آزمایش میدهید میبیند که چقدر به سلامتی کمک شده و این گلستان است.
![](/EditorFiles/Image/IMG_%db%b2%db%b0%db%b2%db%b4%db%b0%db%b6%db%b3%db%b0_%db%b0%db%b7%db%b0%db%b2%db%b3%db%b7.png)
مشکل از جایی شروع میشود که در مواقعی که به ما هیچ ارتباطی ندارد وارد حوزه قضاوت میشویم و اینجا مبحث جهالت مطرح میشود، مثلا ما در کنگره60 وارد امور شخصی هیچکس نمیشویم، برای قضاوت کردن پارامترهای زیادی لازم است، بنابراین نتیجه میگیریم که نباید وارد اموری که به ما هیچ ارتباطی ندارد شویم و نباید آن امور را قضاوت کنیم. نتیجهای که از این دستورجلسه میگیریم این است که ما هرچه به سمت دانایی حرکت کنیم قضاوت، توجه و تمرکزمان از روی دیگران برداشته میشود و معطوف خودمان میشویم. در کنگره60 جمله معروفی است که میگوید دوربین را از روی دیگران بردارید و بر روی خودتان بیندازید، یک سفراولی تمام انرژی و توان خود را صرف این کند که خوب سفر کند و کاری به سفر اولیهای دیگر نداشته باشد، شاید عامل بسیاری از این حال خرابیها همین قضاوتهای نادرست و نابجا است که اگر از زندگی ما خارج شود روی آرامش و صلح را خواهیم دید، وگرنه تا زمانیکه چشم ما روی اشتباهات دیگران زوم باشد دائما دیگران را ارزیابی میکنیم و بدانیم که همیشه در رنج و غذاب خواهیم بود.
نویسنده: همسفر مریم رجوی راهنما همسفر فاطمه لژیون (هفتم)
عکاس خبری: همسفر لیلا رهجوی راهنما همسفر زهرا لژیون (سوم)
ویرایش: راهنمای تازهواردین همسفر مریم
ارسال: راهنمای تازهواردین همسفر خدیجه
همسفران نمایندگی اسلامشهر
- تعداد بازدید از این مطلب :
153