English Version
English

قضاوت و پیوندهای نامبارک

قضاوت و پیوندهای نامبارک

درباره قضاوت و جهالت

انسان در زندگی و امور روزمره مرتباً احتیاج دارد تا قضاوت کند، ولی این قضاوت‌ها باید در ابتدا مربوط به مسائل خود شخص باشد و دوم اینکه کاملاً از روی دانایی و آگاهی و بدون هیچ‌گونه حب و غرضی انجام گیرد. معمولاً مواردی که ما انسان‌ها در مورد آن‌ها قضاوت می‌کنیم هیچ ربطی به ما ندارد ولی جهالتمان این اجازه را به ما

می‌دهد که در هر مسئله‌ای اظهارنظر و عقیده نماییم. در کلام‌الله هم اشاره می‌کند که «لا تجسسوا» یعنی در امور دیگران تجسس نکنید.

معمولاً همه چیز از یک فضولی ساده شروع می‌شود و در پایان به قضاوت و صدور حکم ختم می‌گردد. ما برای کامل شدن راهی جز این نداریم که دست از قضاوت دیگران و اتفاقات برداریم، پذیرش اینکه هیچ چیز و هیچ کس در جهان کامل نیست باعث می‌شود تا دست از قضاوت برداریم. قضاوت یعنی زندگی بدون آگاهی و هر قدر

آگاهی ما بالاتر باشد کمتر قضاوت می‌کنیم. انسان در مقابل قضاوت‌هایش مسئول است. ما با قضاوت دیگران، دوستانمان را تبدیل به دشمن می‌کنیم.

دو چیز قضاوت را می‌زداید: اول شناخت خود و دیگری؛ دوم بالا بردن سطح خرد، دانش و آگاهی.

قضاوت باعث می‌شود تا پیوندهای نامبارک نتوانند از ما کنده شوند، انسان ابله معمولاً دیگران را قضاوت می‌کند و به دنبال کسی می‌گردد تا او را تحسین کند. حسادت محصول قضاوت است و در ادامه کینه و نفرت به همراه دارد. انسان عاقل همیشه به دنبال راه حل است و از قضاوت کردن دیگران بیزار است و از طریق تفحص خویش

این کار را محقق می‌کند. پهلوان حقیقی کسی است که بر نفس خود غلبه کرده و دیگران را قضاوت نمی‌کند، هر قدر توانایی درونی انسان بیشتر باشد قضاوت‌هایش کمتر می‌شود. «دانایی هنر نادیده گرفتن عیوب دیگران است» ما با قضاوت کردن دیگران رسماً به آن‌ها اعلام جنگ می‌نماییم. معجزه آن هنگام در درون ما رخ می‌دهد که

دست از قضاوت دیگران برداریم و به رفع نقایص خود بپردازیم. شیطان هنگامی‌که از گمراه کردن فردی مأیوس می‌گردد او را وارد وادی قضاوت می‌کند، قضاوت باعث می‌شود تا از فرمان عقل دور گشته و فرمان‌بردار نفس اماره شویم. کسی که در جستجو و کنکاش خویشتن است به‌هیچ‌وجه نگران قضاوت و تفکر دیگران در مورد خودش

نخواهد بود، چراکه خویشتن‌داری را به‌خوبی فرا گرفته است. انسان برای درمان قضاوت نباید در بیرون از خود جستجو کند چراکه منشأ آن در درون و در خواسته‌های نامعقول نفس است. انسان‌هایی که قضاوت می‌کنند سرشار از ترس‌های درونی هستند. آن‌ها از شهامت لازم برای روبرو شدن با ترس‌هایشان برخوردار نیستند و

ترس‌های خود را فضیلت اخلاقی می‌پندارند. قضاوت همانند سیاه‌چاله است که تمام انرژی انسان را به درون خود می‌مکد و از انسان فرصت بازسازی و خودشناسی را می‌گیرد، پایان دادن به قضاوت دیگران سرآغاز تغییر خود است. پایان قضاوت دیگران آغاز شادمانی و شعف درونی است. درنهایت قضاوت روزی ما را شکست خواهد داد،

چراکه قلبی که خاستگاه قضاوت است عشق در آن پدیدار نخواهد شد. راهنمایان و هدایتگران به ما کمک می‌کنند تا بر قضاوت‌هایمان آگاه گشته و در مسیر ضلع اتحاد و آشتی رهنمون شویم.  کنگره ۶۰ در مبحث درمان اعتیاد می‌گوید که راهنما می‌تواند رهجو را قضاوت کند ولی رهجو به‌هیچ‌عنوان حق اظهارنظر و قضاوت راهنما را

نخواهد داشت.

مجتبی رحمانی خواجوی راهنمای لژیون هفدهم نمایندگی شیخ بهایی اصفهان

نگارش مسافر حمزه

ارسال مطلب مسافر رسول 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .