English Version
English

کاربردی کردن آموزش‌ها

کاربردی کردن آموزش‌ها

جلسه یازدهم از دوره دوم کارگاه‌های آموزش مجازی همسفران ويليام وایت با دستور جلسه «قضاوت و جهالت» به استادی راهنمای ویلیام وایت همسفر فهیمه روز شنبه ۹ تیرماه ۱۴۰۳ برگزار شد.

سخنان استاد: 

در مورد دستور جلسه قضاوت و جهالت، همان‌طور که جناب مهندس می‌فرمایند؛ «قضاوت‌کردن کار افرادی است که درس آن را خوانده‌اند، علم آن را دارند و در خصوص آن قضاوت مزد دریافت می‌کنند.» جهالت از جهل و نادانی می‌آید؛ درواقع می‌‌توان گفت افرادی که از روی ظاهر یک شخص یا شنیدن یک‌ سخن از شخصی سریع در مورد آن قضاوت می‌کنند و حکم می‌دهند افراد جاهلی هستند؛ زیرا آقای مهندس بارها به ما آموزش داده‌اند که قبل از انجام هر کار یا حرفی چند ثانیه تفکر کنید؛ درواقع وقتی تفکر کنیم پی می‌بریم که این سخنی که به زبان می‌آورم چه عواقبی دارد.

آموزش‌هایی که در کنگره ۶۰ به دست می‌آوریم؛ ما را به سمت تعادل هدایت می‌کند و برای رسیدن به تعادل باید تمامی آموزش‌ها را کاربردی کنیم؛ درواقع می‌شود گفت که هر چه سطح دانایی انسان بالاتر باشد؛ کمتر راجع به دیگران قضاوت می‌کند. انسانی که در جهل است نمی‌داند قضاوت‌ کردن انرژی او را می‌گیرد و از طریق ضدارزش‌ها او را به‌ زانو در می‌آورد؛ درواقع از جهل انسان است که قضاوت می‌کند. از نظر من قضاوت‌کردن تنها ضدارزشی است که انرژی را از انسان می‌گیرد؛ حال ممکن است که آن انرژی کیهانی باشد یا انرژی کاذب، وقتی شخص را قضاوت می‌کنیم اگر واقعاً موضوع را بفهمیم متوجه می‌شویم؛ چقدر از ما انرژی گرفته است؛ یعنی انرژی که در طول روز ما به آن احتیاج داریم را کلاً از ما می‌گیرد و خارج می‌کند. وقتی انرژی انسان به سطح پایین می‌رسد؛ آرام‌آرام ضدارزش‌ها به انسان هجوم آورده و انسان را به‌ زانو در می‌آورند. به نظر برای همین است که قضاوت‌کردن بعد از دروغ گفتن بالاترین ضدارزش است.

حال اگر بخواهم به گذشته برگردم؛ می‌بینم که خود خواسته و یا ناخواسته با شنیدن یک حرف که از درست یا غلط‌ بودن آن مطمئن نبودم در مورد آن نظر می‌دادم؛ حتی حکم صادر می‌کردم و ندانسته تخریب‌های زیادی را در صور پنهان خودم وارد کرده بودم. از وقتی که وارد کنگره ۶٠ شدم پی بردم برای رسیدن به آرامش باید در مسیر ارزش‌ها قرار بگیریم؛ یکی از این راه‌ها این بود که باید در مورد کارهایی که می‌خواهم انجام بدهم فکر کنم. با تفکرکردن است که من تجسس نمی‌کنم؛ درواقع دوربین را از روی دیگران بر می‌دارم و به اعمال خودم فکر می‌کنم. یاد گرفتم قضاوت‌کردن در مورد دیگران کار آدم‌های جاهل و نادان است؛ زمانی‌که درمورد دیگران قضاوت می‌کنم این اجازه را به آن‌ها می‌دهم که درمورد کارهای من نظر بدهند و قضاوتم کنند.

در این مسیر پی بردم؛ قلیان کشیدن خود جزئی از ضدارزش‌ها است. عمده قضاوت‌کردن من یا گوش‌دادن به قضاوت دیگران در زمانی انجام می‌گیرد که در جمع افرادی هستم که مصرف‌کننده قلیان یا سیگار بودند. با شناخت این مسئله تمام تلاشم را کردم که از آن مسیر تاریکی به سمت روشنایی قدم بردارم. خدا را شاکرم که در این مسیر مرا یاری کرد تا برای بهتر شدن حرکت کنم؛ تا بتوانم تغییر کنم. این تغییر تنها با کاربردی‌ کردن جهان‌بینی امکان‌پذیر بود. در آخر سپاسگزارم از بنیان کنگره ۶۰ که از زمانی‌که در کنگره ۶٠ حضور دارم؛ در همه مراحل به من آموزش می‌دهد. این آرامشی که در زندگی دارم به‌ خاطر لطف و بزرگی آقای مهندس عزیز می‌دانم. 

ویراستاری: مسافر نیکوتین سپیده رهجوی راهنمای ویلیام وایت همسفر سارا، نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد
رابط خبری: راهنمای ویلیام وایت همسفر فهیمه، نمایندگی دکتر مسعود
ارسال: مسافر نیکوتین مریم رهجوی راهنمای ویلیام‌ وایت همسفر سارا، نمایندگی اسبیکو خرم‌آباد

گروه همسفران ویلیام وایت کنگره ۶٠

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .