English Version
English

دانستن حد و اندازه در رفتار یعنی حرمت.

دانستن حد و اندازه در رفتار یعنی حرمت.

چهاردهمین جلسه از دوره شصت و هفتم کارگاه‌های آموزشی عمومی کنگره ۶۰ نمایندگی حکیم هیدجی با استادی راهنمای محترم مسافر امیر، نگهبانی مسافر حمید و دبیری مسافرحسین با دستور جلسه‌‌ی « حرمت کنگره‌ی 60، چرا رابطه‌ی کاری، مالی و خانوادگی در کنگره‌ی 60 ممنوع است؟ » پنجشنبه 7 تیرماه ۱۴۰۳ ساعت ۱۷ آغاز به کار کرد.

سخنان استاد:
سلام دوستان امیر هستم مسافر: تشکر می کنم از همه خدمتگزاران،لژیون مرزبانی و راهنمایان عزیز که در این مسیر خوب تلاش می کنند تا یک اتفاق خوب بیفتد و یک نفر از بند ظلمت رها شود، شاکر خداوند هستم که یک توفیق شد تابه بواسطه یک تولد در این جایگاه حضور داشته باشم و آموزش بگیرم از شما عزیزان، دستور جلسه امروز در مورد حرمت کنگره ۶۰ و چرا رابطه کاری و مالی و خانوادگی در کنگره ۶۰ ممنوع است، کلمه حرمت از حریم و اندازه و فاصله که رعایت بشود می آید، انسانهایی که آن اندازها را رعایت می کنند مشکلی پیش نمی آید، دقیقا مساله از وقتی بوجود می آید که افراد دوست دارند تجسس کنند و فاصله ها را رعایت نمی کنند، حرمت چون از اهمیت بالایی برخوردار است به همین دلیل آقای مهندس دو بار در نوشتارها آن را گنجانده است و قرائت می شود و مسائلی که مهم هستند در آن گفته می شود، که در شروع آن می گوید کنگره مکان امنی هست که باید حرمت آن حفظ شود، در سطوح مختلف این حرمت وجود دارد و اگر رعایت نشود قطعا مشکل ساز خواهد شد، در خانواده،محیط کار و اجتماع هم همینطور است، اگر آن فاصله و حرمت ها رعایت نشود قطعا مشکل ساز خواهد شد، حالا ما در کنگره ۶۰ یاد میگیریم که اگر آن اندازها را رعایت نکنیم و بواسطه اعتیاد آن حرمتها و فاصله ها از بین رفته است، این می تواند با تمرین و تکرار و آموزش و بالا رفتن دانش و آگاهی دوباره برگردد.

این اتفاق می افتد، من برای چه به کنگره آمده ام؟ آمده ام که درمان بشوم و دروغ گفتن یعنی آدرس غلط به راهنما دادن و این به خود من بر میگردد، تمامی آن مواردی که در حرمتها گفته می شوند دقیقا مسائل خیلی مهمی هستند، هرچیزی که من را از مسیر دور کند قطعا پرت شدن را در پی خواهد داشت، مبحث دوم در مورد اولین سال رهایی علی عزیز هست که به خودش و خانواده محترمش تبریک می گویم، یکی زمانی بود که ما باهم مصرف میکردیم، یک بار به کنگره ۶۰ آمد ولی نماند، بار دوم که آمد من راهنما بودم و بعد از سه جلسه ای که نشسته بود لژیون ما را انتخاب کرد و قول داد که به حرف من گوش کند و همینطور هم شد، حرف گوش کرد و نتیجه آن را دید، در کل رهجوی خوبی است و خدمتگزار است و مبصر کلینیک عرفان است، امیدوارم که در جایگاه راهنمایی خدمت کند.

رهایی مسافر محمد از لژیون دوازدهم با راهنمایی راهنمای محترم آقا سعید

جشن تولد مسافر علی 

سخنان مسافر علی:
سلام دوستان علی هستم مسافر:دوستان این هفده ماهی که از رهایی من گذشته است و یازده ماه سفر اولی که داشتم واقعا امیر آقا کمک کردند که خواب من درست شود و بسیاری از صفت های زشت من درمان شود، اما در سفر دوم به کمک امیرآقا و آموزشهایی که از ۴۰ سی دی فرا گرفته بودم باعث شد تا در قسمت های مختلف خدمت کنم و خدمتگزار باشم مثل صدور کارت و مبصر کلینیک، خیلی تشکر می کنم از ایجنت محترم و مرزبانان دوره قبل و حال و کسانی که کمکم کردند و تشکر میکنم از امیر آقا راهنمای خوبم و آقا محمود راهنمای ویلیام بنده، خیلی متشکرم از همه شما عزیزان.

آرزوی مسافر علی:
آرزو می‌کنم کنگره‌ی60 جهانی بشود و همه‌ی کسانی که کنگره  را نمی‌شناسند، راه کنگره را پیدا کنند.

انتخاب مسافر مجید برای نگهبانی دوره‌ی جدید:

مرزبان محترم کشیک:

عکاس: مسافر مهدی
صدابردار: مسافر مهدی
تایپ: مسافر مرتضی
ثبت: مسافر هوشنگ

نمایندگی حکیم هیدجی( مسافران و همسفران)

 

 

 

ویژه ها

دیدگاه شما





0 دیدگاه

تاکنون نظری برای این مطلب ارسال نشده است .