مطلبی که در این سیدی انتخاب شده است از کتاب عبور از منطقه ۶۰ درجه زیر صفر تحت عنوان «تحویل گرفتن فرماندهی» در تاریخ ۳۱/ ۶/ ۷۶ است که هنوز آقای مهندس در سفر اول قرار دارند. با سپاس و درود به الله که این اجازه و امکان را به ما داد تا یکبار دیگر در مکتب شما استاد عزیز باشیم امیدواریم حال شما و تمام اعضاء کنگره خوب باشد اکنون با دستگیریهای شما بیش از ۶ ماه است که حرکت در یخبندان ۶۰ درجه زیر صفر را آغاز نمودم و طبق نقشه جلو رفتم طوری که کوچکترین ارتعاش و صدایی که باعث ریزش یخها گردد بوجود نیامده است همانطور که جلو میروم امیدوارم با تعویض فصل یخها با آرامی آب گردد تا مسیر هموار گردد.
اکنون مقدار مصرف مواد من به ۴ گرم برای ۱۵ روز رسیده است یعنی در ۲۴ ساعت کمتر از ۰/۳ گرم و همه چیز نسبتاً خوب است و مشکل خاصی ندارم حتی فکر میکنم بخشی از وجودم دوباره زنده میشود و این تغییرات را کاملاً احساس میکنم حتی در اندیشه و تفکر خود سعی کردم از یک قرص مسکن استفاده نکنم البته نیاز هم نشد به هر حال مطلب را به شما میسپارم اینجا نشان میدهد این بار سفرش از ۶۰ درجه شروع میشود تا از این تاریخ سرآغاز میشود اگر ما تحقیقات گستردهای در سطح جهانی انجام بدهیم میبینیم هیچگونه راه و روش درمانی ما نداریم، اشتباه نگیریم درمان با ترک فرق میکند، درمان این است که اثرات آن بیماری از بین برود، ترک این است که شما مواد مصرف نمیکنید که همه بر پایه ترک استوار است.
حتی دانشگاه هاروارد را در نظر بگیرید همین حرف را میزند نایدا را در نظر بگیرید همین عقیده را دارد اساتید دانشگاه خودمان همین عقیده را دارند معتادان بینام که قویترین گروه بود برای ترک اعتیاد، همین عقیده را دارد گروه معتادان بینام خدمات زیادی را انجام دادند در گذشته یعنی زمانی شروع به کار کردند که آن زمان درمان و ترک اعتیاد جرم بود، اگر یک پزشکی میآمد یک معتاد را درمان میکرد یا بستری میکرد جواز آن پزشک را باطل میکردند یا اگر یک بیمارستانی میآمد یک الکلی را میخواباند برای درمان جواز آن بیمارستان را باطل میکردند و تفکر بر این بود که اعتیاد یک بیماری اخلاقی و رفتاری است و احتیاج به پزشک و دکتر متخصص ندارد در آن زمان چون از هیچ کجا نمیتوانستند هیچ سرویس خدماتی بگیرند این است که آمدند دور هم جمع شدند به آرامی و یواشیواش که خودشان به خودشان کمک کنند و توانستند از خیلی مرگومیرها و از خیلی اتفاقات جلوگیری کردند و یک گروه بسیار قوی و مستحکمی شد و الان در ۱۵۰،۱۶۰ کشور در دنیا فعالیت دارند و بیشترین فعالیتش در ایران است و در آن زمان هم بر مبنای ترک بود یعنی در آن گروه ما هم درمان نداشتیم میگفتند شما مواد مخدرت را قطع کن از هر طریقی میتوانی بیایی با هم صحبت کنیم. تمام مسئولین و علما و دانشمندان همه بهطور کلی میگفتند ما تمام روشهای درمان را قبول داریم و اگر هرکس بتواند یک روش به معتاد کمک کند برای ما قابل قبول است من با این حرف تا یک حدی موافقم ولی بهطور کلی با این حرف مخالفم برای اینکه از هر راهی نه، صراط مستقیم یکی است راه بیراههای نیست، البته این قضیه را نمیشد ثابت کرد که چگونه است، به چه دلیل؟ چون دلیل علمی نداشتیم و تمام آزمایشگاه بر مبنای پرسشنامهها بود. پرسشنامهها را یا خود مصرف کنندهها پر میکردند یا خانوادههایشان که من این بیماری را دارم و اینطوری است و ۲۰ سال مصرف نکردم هنوز میخواهم مصرف کنم دائماً این فکر با من است و این پرسشنامه در جوامع علمی خودش شد سند که اعتیاد بیماری است که قابل درمان نیست باید با آن کنار بیایید و اکثراً میگفتند که بیماری اعتیاد مثل مرض قند است.
اعتیاد از نظر کنگره ۶۰ میرفت روی سیستم ایکس، یکسری مواد مخدر در بدن ما تولید میشود مثل دینورفین، اندروفین و دوپامین و هر نوع مواد مخدری که در بیرون داریم مشابه آن در درون هم داریم که مواد درونی انسان توسط اعتیاد، این مواد مخدر درونی از کار میافتد و انسان نیازمند است که از بیرون مواد مخدر بگیرد. برای چی یک تریاکی هر روز نیاز دارد که تریاک بکشد؟ برای اینکه قبلاً در درون خودش این مواد تولید میشد با مصرف مواد از بیرون دیگر در درونش تولید نمیشود پس فردی که ترک میکند فردی است که درونش مواد تولید نمیشود از بیرون هم قطع کرده است و قطعاً شخص نامتعادلی است و هیچجور نمیشود این را ثابت کرد. ولی خوشبختانه الان ۷-۸ سال است که دستگاهی آمده است که میشود با این دستگاه مواد درون مخدر درون بدن و مواد محرک درون بدن را اندازهگیری کنیم با همان دستگاهی که ژنها را بررسی میکند و از روی بیان ژنها میفهمیم که دوپامین که ما ۵ تا دوپامین داریم دوپامین ۱۰ درصد در مغز است و ۹۰ درصد در سیستم گوارش است آنجا از روی بیان ژنها میفهمیم که دوپامین این شخص کار نمیکند.
دوپامین در فرد شیشهای میآید دوپامینش را ۱۱ برابر میبرد بالا در تریاک و حشیش و الکل ۴ برابر میبرد بالا، وقتی دوپامین میرود بالا دچار توهم میشود، اسکیزوفرنی که دچار توهم میشود دوپامین میرود بالا و شیشه هم مصرف میکند دوپامین میرود بالا و فرد دچار توهم میشود. این را بگویم از هر راهی بروی درست است الان نگاه میکنیم بعضی راهها که میرود مخرب است و اگر شخص ترک نکند بهتر است چون سیستم ایمنی بدن میآید پایین و دچار سکته و چاقی میشود و کلیهاش کار نمیکند و خیلی از سیستمهای حیاتی از کار میافتد در اثر استفاده از یک روش غلط، ما این را آزمایش کردیم روی نمونههای انسانی و من این را صحبت کردم که اعتیاد بیماری ذهنی نیست و بیماری است که بیان ژنها دچار مسئله میشود، از گروههای دیگر خیلی آمدهاند کنگره ۶۰، الان با قدیمها فرق کرده قدیم دندان را با انبردست میکشیدند الان بیحسی میزنند که طرف زجر نکشد. روشهایی که گروههای دیگر دارند ترک میکنند همان کشیدن دندانها با انبردست است و سختی خیلی زیادی است و جالب است که آن گروهها میگویند؛ که در کنگره ۶۰ تریاک کنترل شده مصرف میکنند البته راست میگویند ما کنترل شده مصرف میکنیم.
در سفر اول در ۹ ماه یا ۱۰ ماه که میخواهند به درمان برسند و کنترل شده مصرف میکنند درمان ذرهذره تیپر میشود به نقطه صفر میرسد وقتی که من به رهایی رسیدم و ۷ ماه از درمانم گذشت کتاب ۶۰ درجه را نوشتم رفتم وارد گروه معتادان بینام شدم و تولد یک سالگی هم را آنجا گرفتم و خیلی چیزها را از آنها یاد گرفتم و همیشه ما باید با آنها احترام بگذاریم. دارد این را میگوید ۶ ماه گذشته و یک مصرف کننده است و چندین بار درمان کرده با شکست مواجه است و معتقد است که اصلاً روش درمانی وجود ندارد حالا یکسری او را راهنمایی میکنند و وارد یک بازی شده البته هیچوقت اساتید به من نگفتند تو باید موادت را کم کنی و یا قطع کنی هیچوقت با من این صحبت را نکردند وقتی من اقدام کردم به تنظیم مواد و کاهش آن موقع من را تشویق کردند و هدایت کردند. اولین کاری که کرد مواد را ثابت کرد الان مهم هم همین است که اصلاً بعضیها میخواهند درمان نکنند میگوییم باشه شما مصرف کن ما حرفی نداریم ولی چه باید مصرف کنی مصرفت چه است؟ مصرف تو قرص است، تریاک است، حشیش، هروئین و شیشه است؟ اول این را مشخص کن این نشد که هم حشیش مصرف کنی هم الکل خیلیها هم حشیش کشیدند الکل هم مصرف کردند و منجر به مرگ شده است این مسئله مهمی است پس این را باید مشخص کنی که چه مصرف کنی، باید یکی را مصرف کنی در ثانی چقدر باید مصرف کنی تریاک مصرف میکنی بسیار خوب، ۱ گرم، ۲ گرم، ۱۰ گرم این را هم باید مشخص کنی، سوم چه میزان باید مصرف کنی در چه ساعتی باید مصرف کنی صبح، ظهر یا شب روزی چند بار اولین چیزی که یک مصرف کننده که اگر بخواهد مصرف کند حتی اگر نخواهد درمان شود ولی باید مصرفش را مشخص کند که آقا من چقدر مصرف میکنم چه ساعتی مصرف میکنم و چطوری مصرف میکنم، چه مادهای مصرف میکنم، اینجوری نمیشود که هم دارد تریاک میخورد هم حشیش میکشد عرق هم چند استکان میخورد و چند تا خشاب قرص هم که گیرش بیاید میخورد اینکه نشد تو داری داغون میکنی داری نابود میکنی و از مواد هم نشئگی احساس نمیکنی تو داری خود را خراب میکنی اینجا اولین کاری که دارد انجام میدهد برای تحویل گرفتن فرماندهی دارد برنامه را مرتب میکند میزان کرده.
گفته من در روز چه میزان مصرف کنم چه ساعتی مصرف کنم وقتی این تنظیم شد و مرتب شد و مطمئن شد و اطمینان پیدا کرد مواد مرتب شده آن موقع شروع میکند به کاهش، کاهش هم هر روز نیست کاهش هر ۲۱ روز و چون در سیستم DST مواد وقتی کاهش میدهد با ضریب ۰/۸ یا ۲۰ درصد باعث میشود که سیستم درونی بدنش فعالیت خودش را شروع کند و شروع کند مواد تولید کردن برای چه میگویند تحویل گرفتن فرماندهی، فرماندهی یعنی چه؟ فرماندهی بر بدن خود، خودمان بر جسم خودمان. ما سلطان کشور وجودی خودمان هستیم جسم ما کشور ما است شهر ما است و ما داریم بر آن فرمانروایی میکنیم شما به پا میگویی برو پا حرکت میکند به دهان بگویی باز شو باز میشود بسته شو بسته میشود هر چیز را که بگویی فرمانت کاملاً اجرا میشود ولی یک مصرفکننده فرمانش اجرا نمیشود حتی خمار میشود اصلاً گوش به حرف آن نمیکند خوابیده نیم متر پایش میپرد خوابیده یکدفعه تو زانویش خالی میشود اختیار سیستم گوارش و خوابش در اختیار خودش نیست هیچی در اختیار خودش نیست موقعی که نشئه باشد ممکن است یک ذره در اختیارش باشد بقیه فرماندهی در اختیارش نیست پس یک مصرف کننده اولین کاری که شده خیلی هم کرکری میخواند که مواد خوب است اصلاً بدون مواد بر جسم خودش هیچ تسلطی ندارد هیچ فرمانده ندارد کسی که درمان میکند باید فرماندهی جسم خودش را پس بگیرد حرکت در یخبندان این را گفتیم که به این دلیل تمثیل مثال زده است. مثال محسوس به معقول یا معقول به محسوس یک چیزی که ما حسش کنیم مردم بیرون احساس نمیکنند و خود معتاد هم احساس نمیکرد یا تشبیه میکنند که اعتیاد مثل این میماند که شما بخواهید از یک منطقه ۶۰ درجه زیر صفر عبور کنی تو ۶۰ درجه زیر صفر دست و پا یخ میزند شخص میخواهد دست و پا بزند فرمان بدهد ولی فرمان نمیبرد معتاد هم وقتی خمار است بدنش ازش فرمان نمیگیرد و تشبیه شده است به این میگوید معتاد اینجوری است حرکت در یخبندان صفر را آغاز نمودم و طبق نقشه جلو رفتم بهطوری که کوچکترین ارتعاشی و صدایی که باعث ریزش یخها گردد به حمدالله بهوجود نیامده است.
در این سفر یعنی سفر اول باید خیلی آرامش و آسایش داشته باشی باید از خیلی چیزها پرهیز کنید. حالا بنده خدا موادش را قطع کردند حرف هم بزند کتکش هم میزنند موادش را قطع کردند در سرما میبندند به درخت، کی میبندد؟ همانهایی که از جنس مصرف کننده بودند اینهایی که کمپ کتک میزنند و کارهای غیر انسانی انجام میدادند بهخاطر اینکه مصرف کنندههای سابق بودند و چیزی از آسمان نیامده، البته چارهای ندارند و حریف نمیشوند حریف یک آدم خمار نمیشوند یک آدم خمار یک خانه یک محلهای را به هم میریزد آنها راه دیگری بلد نیستند و در این راه قتل انجام میگیرد، مرگ رخ میدهد و خیلی فجایع روی میدهد، چون راه غلط است. میگوید؛ حتی کاری کن که صدای ارتعاش بهوجود نیاید چون وقتی میروی در کوههای مملوء از برف بوق نباید بزنید، بوق بزنید بهمن میآید و زیر بهمن خفه میشوید و دفن میشوید، سر میخورید میروید ته دره پس کسی در طول درمان سفر است باید سعی کند در آرامش کامل باشد بهخاطر همین کسی که در سفر اول کنگره ۶۰ است اگر میخواهد ازدواج کند صبر کند سفرش تمام بشود بعد ازدواج کند.
در سفر اول باید خیلی از کارها را انجام ندهد چون تحت تأثیر مواد است تصمیمات غلط میگیرد در وسط سفر اول است فیلش یاد هندوستان کرده میخواهد برود دادگستری برود دعوا کند اینجا حقش را خوردن آنجا حقش را خوردند این را پس بگیرد آن را پس بگیرد اینها باعث بهم ریختن جاده و حرکت کردن بهمن خواهد بود و زیر بهمن دفن میشود پس باید خیلی کارها را انجام ندهد مسائل خیلی متعددی است. امیدوارم با تغییر فصل یخهایم آب شود یعنی هرچه جلوتر میروم کارهایم سبکتر شود. یک مسئلهای در متد داریم شخصی دارد ۱۵/۵ سیسی مصرف میکند بعد مصرفش میشود به ۰/۳ گرم چطوری تغییرات در او ایجاد میشود. شخصی که قرار بود ۱/۵ گرم بخورد تا به تعادل برسد حالا میآید ۰/۳ گرم میخورد متعادل است علتش چه است؟ فقط یک علت دارد و آن این است که مخدرهای درون بدنش راه افتاده است ۱/۵ گرم مصرف کرده است الان ۰/۳ گرم میخورد مابقیاش را خود بدن جبران میکند چون سیستمهای درون بدن راه افتاده است پس ما هرچه داریم پلهها را کم میکنیم مخدرهای درون بدن راه میافتد مخدرهای درون بدن فقط بهخاطر اعتیاد نیست مخدرهای درونی سیستم ایمنی بدن را در اختیار دارد. اگر مخدرهای درونی کار نکند در مقابل خیلی از بیماریها مقاوم نیست سیستم ایمنی بدن مثل سیستم ایمنی ساختمان نیست گرچه همان ایمنی ساختمان را دارد و اگر بخواهد تخریبی بهوجود بیاید بلافاصله وارد عمل میشود.
یک ساختمان بزرگ را در نظر بگیرید یک اتاق آتش میگیرد سیستم ایمنی بلافاصله آژیر میزند و آن اتاق اداری باید اینطوری باشد بلافاصله آب سقف دوشهای مخصوصی دارد آب میپاشد و آتش را خاموش میکند اگر آن سیستم ایمنی نباشد تمام ساختمان و یک محله و یک شهر آتش میزند پس مخدرهای طبیعی بدن اینقدر نقش بسیار پررنگی را برعهده دارند، نه تنها خودم سعی میکنم بلکه دارم بیدار میشوم افکار و اندیشهام هم بیدار شود. شخص مصرف کننده قبول ندارد ولی افکار و اندیشهاش هم خواب رفته حتی خیلی چیزها را هم نمیبیند این است که باید افکار و اندیشه ذرهذره بیدار شود. افکار و اندیشهام دارد هر روز بیدار میشود و حتی یک قرص هم مصرف نکردم چون لازم نشد. در نظر بگیرید آن کسانی که دارند اپیوم مصرف میکنند دارند قرصهای روانگردان هم مصرف میکنند و به دکتر میروند به دکتر نمیگویند که ما داریم تریاک مصرف میکنیم خود تریاک بالاترین ضدافسردگی است مورفین از الهه شادی به نام مرفه در یونان بهوجود آمده است تریاک هم ۳ درصد تا ۲۳ درصد مرفین دارد و خود مرفین هم شادیآور است. تو داری ot مصرف میکنی قویترین ماده روانگردان و ضدافسردگی و مسکن را مصرف میکنیم و دیگر لورازپام و دیازپام در مقابلش چه است میگوید حتی یک قرص هم مصرف نکرده است.
استاد میگوید؛ سخنان شما را شنیدم بسیار خوب است در کل ما همین را انتظار داشتیم که شد قبل از پایان مرحله آخر در نوشتههایتان دقت کنید و جزئیات را کامل بنویسید یکی از کارهایی که اساتید به من کردند گفتند بنویس، هر کار که انجام میدهی مطالب را یادداشت کن و من هم خودم باور نداشتم که یک روزی بشود کتاب ولی برای اینکه به استادم احترام بگذارم مینوشتم دفترچه مخصوصی برای سیدی نوشتن نداریم من چون یادداشتها را برداشتم توانستم بنویسم جزئیات را کاملاً بنویسید اکنون شما فرماندهی را در جسم فیزیکی تحویل میگیرید. یواشیواش فرماندهی را تحویل میگیرید و خود به آن حکومت نهایی خودت به دست و پا به جسم فیزیولوژی خودت، یک پادشاه یا حاکم مقتدر باید کل برنامههای خود را به اجرا آورد تا در جای خودش محکم و استوار باشد یک پادشاه و یک حاکم مقتدر باید کل برنامههای خود را به اجرا درآورد یعنی آنچه که میگوید به اجرا درآورد آنچه که برنامه اعلام میکند به اجرا درآورد تا در جای خودش محکم و استوار بشود به آن اعتماد و قبولش داشته باشد. یک چیزی بگوید اجرا نکنی یا یک چیزی بگوید یک چیز دیگر اجرا کنی از اقتدارش کاسته میشود یعنی به جسمش، باید کاملاً برنامههایش را اجرا کند سیدیهایش را بنویسد پلهاش را درست استفاده کند کلاسهایش را شرکت کند. قدرت شما با جوانها آغاز میشود دو تا مسئله از قدرت تو با بیدار شدن سلولهای داخل بدنت آغاز میشود و یکی هم میشود که آن کسانی که از این راه و روش استفاده میکنند آنها هم به شکل جوانه هستند و به آن درختان بلند تبدیل میشوند که همواره رنگ خود را حفظ میدارند کتاب شما بدون نقص خواهد بود و باید در این راه به کوششهای مداوم خود ادامه بدهید، وقتی به کوششهای خود مداوم ادامه بدهی که گفتارت در موقعیت بسیار عالی بیان بشود مانند بهترین آزمایشگاه مجهز همه چیز عالی بیان بشود یعنی جواب بدهد مثل یک آزمایشگاه مجهز باشد آزمایش میکنیم نتیجه کاملاً مشخص باشد که هیچ راهی برای ادامه هدف باقی نماند یعنی به گونهای باشد که هیچ چیز نباشد نگفته باشی برای رسیدن به درمان همه چیز گفته باشد مثلاً پلهها را بگویی، نگویی پلهها ۲۱ روز است یا وعدهها را بگوییم ولی وعدهها را مشخص نکنید یا میزان را مشخص نکنی باید همه چیز مشخص باشد که تا به هدف کاملاً برسد و هیچ راهی برای ادامه هدف باقی نمانده باشد که سؤال انگیز نشود هیچی نباید بماند که سؤال انگیز بشود ما در انسان قدرتهای پنهان دیگری میبینیم که خود از آن اطلاع ندارد، خودش به آن اعتقاد ندارد. انسان دارای یک تواناییهایی است که خودش باور ندارد قدرتهایی داریم که قدرتها را شناسایی نمیکنیم وقت خودمان را صرف چرندیات میکنیم به جای رسیدن به مسائل مهم و اهمیتدار چرندیات را سیر میکنیم وقتی داریم پشت سر یک نفر حرف میزنیم انرژی خودمان را میگیریم و یک نفر دیگر را نقد میکنیم به کار خودمان و ارزشهای خودمان نمیرسیم اگر وقتمان را برنامهریزی بکنیم، کارمان را برنامهریزی کنیم میبینیم که تواناییهایی داریم در تمام انسانها تواناییهای زیادی نهفته است و خودش خبر ندارد و باید آنها را پیدا کند و وقت و انرژیاش را همه چیز، چرت و پرت مصرف میکنند.
انسان باید انرژیاش در جهت مثبت بهکار بگیرد. بین خود افراد کنگره ۶۰ تعداد زیادی دارند درس میخوانند روانشناسی میخوانند و اینها قبلاً به این توانایی فکر نمیکردند ولی الان به این توانایی فکر کردند که میتوانند درس بخوانند و برای آموختن هیچ زمانی مشخص نشده است چیزی که برای انسان میماند همان علم و دانش و آگاهی است. آن دکتراش را میتواند ببرد آن دنیا ولی پول و خانه و ملک و دلار و کارخانه را نمیتواند همراهش ببرد پس میبینیم بیدار شدند خودشان را شناختند و زمان هم مشخص نیست این قدرتها هست ولی دارد ناله میکند شیون میکند نمیتوانم، من بدبختم، من کمشانس هستم و یک مشت چرت و پرت و در آخر پروژه متوجه خواهی شد در ادامه به جهت بیان میدانی که یک صحنه سخنرانی به مسائلی نیاز دارد متن سخنرانی باید آماده باشد میکروفن باشد، تریبون باشد، شنونده باشد و خیلی چیزهای دیگر باید وجود داشته باشد. همانطور که یک صحنه سخنرانی نیاز به یک مثالی دارد زندگی و حیات هم احتیاج به یک مثالی دارد و باید به کلیه این مسائل توجه کنید و هر چیزی باید دقت کنی و توجه کنی و متمرکز بشوی با چشمهایمان نباید تصمیمگیری کنیم بعضی اوقات با گوشهایمان تصمیمگیری میکنیم گوشها فقط یک وسیلهای هستند که یک چیزهایی را انتقال میدهند اطلاعات و انتقال میدهند.
پشت دیدن، یک حس مرکزی است که این را آنالیز میکند بررسی میکند و وقتی بررسیاش کرد با یکسری چیزها مقایسهاش کند وقتی کسی دارد از یک شخصی بدگویی میکند باید بروی بررسیاش کنی، روی حرفها متمرکز بشو باید به همه چیز دقت کنید و به مسائل در جهان خویش توجه کنید درصدد استحکام خویش قدمهای خود را محکم بگذارید این کارها را انجام بده و بررسی کن جهت استحکام جایگاه خودت قدمهایت را محکم بردار در مورد استحکام خویش قدمهای خویش را محکم بگذاریم بسیار سپاسگزار خواهیم شد. نوشتهها و تجربیات لحظهای شما قابل ذکر و مهم میباشد در آنها نیز دقت بنمایید به جهت کل مطالب عرض میکنیم گوید مطالبی که مینویسی همه را دقت کامل در آن انجام بده که با دقت و با حوصله باشد و من در کتاب ۶۰ درجه نه اغراق کردم و سعی کردم تا جایی که امکان داشته تمام حقایق را بنویسم حتی بد باشد و حتی خوب باشد من نخواستم چیزی بنویسم که بعضیها خوششان بیاید بعضیها بدشان، اینجا خود نگهبان توضیح میدهد؛ اکنون مقدار مصرف ما ۴ گرم برای ۱۵ روز شده است اینجا نمیگوید مواد مصرفی من، میگوید ما این هم یک منظوری دارد و این کار شده است یک کار گروهی چون استادان در آن دخالت دارند شرکت میکنند و انگار یک گروه دارد این کار را انجام میدهد و کار همه است البته مشکل چندانی ندارم همان مقدار مواد که مصرف میکنم برای ما کافی است ولی مدت یک ماه و نیم است تقریباً از تاریخ ۷۶/۵/۱۵ تاکنون که فقط در شب هنگام خواب کف پاهایم کمی داغ میشود البته ناراحت کننده نیست میدانم علت آن دویدن است و یا تغییر در سلول جسمم، یک مقداری صبحها میدویدم و ورزش میکردم و بیشتر فکر میکنم تغییر در ساختار سلول کف پاهایم باشد ولی دقیقاً علت آن را نمیدانم ولی خوشبختانه این مسئله حل شده. حالا که موادم کم شده است کف پاهایم داغ میشود علتش این است که مواد تنظیم نیست و چیز خیلی مهمی نیست اینها در برابر آن اشکالاتی که ما داریم در ترک اعتیاد قابل قیاس نیست یک ذره، یک لرزه کوچک است گاهی اوقات ممکن است این اتفاق بیفتد که یک ذره اینجوری میشود چند وقت دیگر بدن خودش را بالانس میکند یک مسئله دیگر هم بود از آن شب که میخواستم بخوابم زانوی پای راستم یک حالتی داشت در هنگام خوابیدن مثل اینکه در داخل زانو خلأ ایجاد میشود فقط زانوی پای راستم و این وضعیت تا ۱۵ روز ادامه داشت، برای رفع این موضوع از تخت خواب بیرون میآمدم و ۱۰ بار در حالت ایستاده روی پاهایم مینشستم بلند میشدم و سپس به شکم دراز میکشیدم به گونهای که پای چپ سپس پای راست حرکت میداد که پاشنه پا روی باسن قرار میگرفت ۱۰۰ حرکت را به راحتی انجام میدادم و آنگاه با کمی جابجا شدن به خواب میرفتم و بعد از ۱۵ روز زانوی پای راستم خوب شد سفر اول من بود اولین بار این کار را انجام میدادم و اینها ناشناخته بود و به مرور زمان از بین رفت.
حالا به طور کلی از اوضاع راضی هستم احساس خوبی دارم و بیشتر اوقات به فکر مشغول هستم که چه روزهایی را از دست دادم چه اشخاصی با سوءاستفاده از اعتیاد ما چقدر حق و حقوق ما را از بین بردند و به نفع خودشان استفادههایی کردند. یک مسئله دیگر که من داشتم که کف پاها داغ میشد یکی زانوها خالی میشد کف پا داغ میشد از بین رفت و زانوها خالی شدن نشستن و برخاستن و دراز کشیدن از بین رفت ولی اگر برنامه خیلیخیلی دقیق باشد این اتفاق رخ نمیدهد ولی اگر اتفاق بیفتد از بین میرود چون ما داریم یک چیزی را بازسازی میکنیم گاهی به این مشکلات برمیخوریم. این قضیهای که ما داشتیم باید خیلی از باجها را مجبور بدهد موقعی که مصرف کننده است باید از همه جهت از بعضی صرفنظر کنند چون مصرف کننده است برای گرفتن مواد اینکه آبرویش برود حیثیتش نرود یک مصرف کننده میترسد که اگر بر حسب اتفاق بازداشت شد چه کار کند اتفاقات مختلفی میافتد بازداشت میکنند بنابراین شخص مصرف کننده همیشه این نگرانی دارد چه اتفاقی میافتد روشی بود که صحبت کردم که در سفر اول این مشکلات است و باید خدا را شاکر باشیم که در سیستم کنگره راهی را طی کردیم و مسیری را بهوجود آوردیم که میتوانیم به راحتی از یک راه عقلانی و منطقی بتوانیم به درمان خودمان برسیم.
نویسنده: همسفر مهدیه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
رابط خبری: همسفر معصومه رهجوی راهنما همسفر سمیه (لژیون دوم)
ویراستاری: همسفر منصوره رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
ارسال: همسفر اعظم رهجوی راهنما همسفر مهدیه (لژیون یکم)
همسفران نمایندگی کریمان
- تعداد بازدید از این مطلب :
86